تاریخ انتشار
شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۱۳
کد مطلب : ۴۳۴۷۳۰
گفت و گوی کبنانیوز با «کوروش پورک پور» کاندیدای شورای شهر دهدشت:
شورای شهر فقط حقوقدان میخواهد /خودکشی معضل «کهگیلویه »و کاندیدای شورا در خیال آسفالت/از آشتی اقوام تا احیای بافت تاریخی دهدشت
۵
کبنا ؛او تنها کاندیدی است که هیچ شعار و برنامه مهندسی ندارد، عمده برنامههایش حقوقی-فرهنگی است، معتقد است که یکی از وظایف شورای شهر ورود به آسیبهای اجتماعی است و میگوید: «در حالی که مهمترین موضوع و آسیب شهرستان خودکشی است، اما 68 کاندید شورای شهر دهدشت به فکر آسفالت کردن هستند»
«کوروش پورک پور» وکیل دادگستری و عضو کانون وکلای ایران است، دارای 20 سال سابقه کار حقوقی و اداری است، وی کاندیدای ششمین دوره انتخابات شورای شهر دهدشت است، که با وی در خصوص مسائل مدیریت شهری گفت و گویی داشتهایم که از نظر خوانندگان میگذرد؛
خودتان را معرفی بفرمایید؟
فارغ التحصیل رشته حقوق هستم، وکیل پایه یک دادگستری، عضو کانون وکلای ایران و 20 سال سابقه کار حقوقی و اداری دارم.
کارشناس حقوقی منابع طبیعی وآبخیزداری، کارشناس حقوقی پست بانک، کارشناس حقوقی موسسه صاحب الزمان وابسته به قرارگاه خاتم، نمایندگی بیمه ایران، کارشناس حقوقی تعدادی از بانکها، افراد حقیقی و حقوقی بخشی از سوابق کاری من است، مدتی هم همکاری با معاونت شهرداری استان داشتیم.
هدف شما از ثبت نام در انتخابات شورای شهر دهدشت چیست؟
برای منفعت اقتصادی نیامده ام، نیاکان من هزاران سال در دهدشت بودند و افتخار میزبانی اقوام و نژادهای متفاوت را داریم.
عضو کانون وکلای دادگستری ایران هستم، رسالتی که کانون وکلا دارد فقط در حوزه دادگاه نیست، رسالت یک وکیل دفاع از حقوق شهروندی مردم، محیط زیست و هر چیزی که به فکر شما میرسد ملی و فرا ملی است، با این رسالتی که کانون وکلا دارد، در این وضعیت که کشور ما دچار یک آشفتگی سیاسی اجتماعی، بحران اخلاق شده است تشخیص دادم که حضور یابم.
آیا شورای شهر به حقوقدان نیاز دارد؟ اگر بله چرا؟
وقتی می گوییم قانون و مجلس، خود رقیب ما هم میگوید پارلمان، به نظر شما آیا یک حقوقدان عضو شورا باشد بهتر است یا یک معلم وکارمند؟
نوکر معلم هستیم ولی معلم باید تدریس کند، نوکر کارمند هستیم ولی کارمند باید تا ساعت 14 در اداره خدمت کند و فرصتی برای مدیریت کارآمد ندارد.
فعالیت واحد شهرسازی وعمران شهرداری برای چیست؟ مهندسان زیادی در این واحد هستند و همه نقشه شهر دهدشت را هم دارند، چرا ما باید دوباره تعداد زیادی مهندس را وارد شورای شهر کنیم تا بار مالی برای دولت داشته باشد؟
سؤال من از کاندیداهای محترم شورای شهر دهدشت که عشق همه آنها سامان دهی ورودیهای شهر دهدشت شده است این است، چگونه میخواهند طرحهای انتخاباتی خود را در ورودیهای دهدشت (از سمت چرام، طولیان، بهبهان) در ملکهای مردم اجراکنند، وقتی معارضات و مشکلات حقوقی حل نشده است؟
چگونه میخواهند مشکل کمربندی سوم را حل کنند وقتی نزدیک 500 پرونده در حال رسیدگی دارد و معارضات حل نشده است؟ چگونه میخواهند معضل بازا روز دهدشت را حل کنند وقتی معارض دارد؟
از شما مردم فهیم میپرسم آیا کسی که حقوقدان است بهتر میتواند با شورای تأمین، دادستان و مالکان مذاکره کند تا معارضات حل شود، یا یک معلم و مهندسی که عضو شورای شهر است؟ باید بدانیم که شورای شهر یک نهاد قانونگذاری است والسلام.
یک حقوقدان آسیب شناسی میکند، نقاط قوت و ضعف شهرستان را کشف میکند، از یک تیم حقوقی، سیاسی و اقتصادی خوب مشاوره میگیرد، سپس مصوبههای لازم را برای زیر ساختهای بعدی تصویب میکند تا بعد از ان جامعه مهندسین وارد شوند و مشکلات حل شود.
اگر افراطی بخواهم نگاه کنم، نماینده مجلس، شوراهای شهر، تشخیص مصلحت، شورای نگهبان هم باید اجباراً شخص فارغ التحصیل حقوق باشد یا یک دوره حقوقی
دیده باشد. مگرمیشود شخصی در شورای شهر خدمت کند اما با قانون مدنی، مجازات، قانون اساسی آشنایی نداشته باشد؟
برنامههای کاری شما در صورت راه یابی به شورای شهر دهدشت چیست؟
برنامههای من حقوقی- فرهنگی است چون عمده مشکلات شهر حقوقی هستند، تنها نامزدی هستم که هیچ نوع شعار و پروژه مهندسی ندارم به این دلیل که میخواهم به مردم، نخبگان و کاندیداها یاد دهم، تخصص گرا باشند و در کار دیگران دخالت نکنند.
چون حقوق شهروندی را تنها در زبان نمیگویم، آن را درک میکنم،20 سال کار کردم و میدانم کرامت انسانی، معلول، زن و...چیست، شبیه آن مهندس معماری نیستم که ادعا میکند حقوق شهروندی را میداند ولی در نظام مهندسی پای پروانه منزلی را امضا میکند تا با زلزله 5 ریشتری فروریزد.!
بعد از اینکه موانع حقوقی رفع شد و مراحل قانونی انجام گرفت، آنگاه با جامعه مهندسان، نخبگان، هنرمندان، خود مردم مشورت میگیریم که مثلاً فلان استادیوم ورزشی، سالن تئاتر و... را چگونه بسازیم، کجا اولویت دارد، یا فراخوان میزنیم ای مردم دوست دارید اسم فلان میدان را چه بگذاریم.
در صورت راهیابی به شورای شهر، معاونت فرهنگی شهرداری یا واحد فرهنگی را راه اندازی میکنیم، ممکن است بعضیها بدون تخصص ومطالعه بگویند بار مالی دارد، ولی ما کاری نمیخواهیم کنیم یک کانکس مشخص میکنیم به عنوان معاونت یا واحد فرهنگی. سپس آسیب شناسی میکنیم، مشکلات را مشخص میکنیم، متاسفانه در حال حاضر در بحث آسیبهای اجتماعی وضعیت نگران کنندهای داریم که وظیفه شورا دخالت در این موارد است، شورا باید شهرداری را رها کند تا کارش را انجام دهد.
در واحد فرهنگی چه اقداماتی انجام دهیم، در اسرع وقت از چند نفر جامعه شناس و روانشناس دعوت میکنیم و با هماهنگی و همکاری شورای امنیت، شورای تأمین در کاهش و پیشگیری آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، خودکشی، سرقت کودکان، استفاده از مواد بین دختران و جوانان و...فعالیت میکنیم.
حداقلش این است مردم و خانوادهها را آگاه میکنیم، سن معتاد شدن یک جوان را به تعویق میاندازیم.
در حالی که مهترین موضوع و آسیب شهرستان خودکشی است، اما 68 کاندید شورای شهر دهدشت به فکر آسفالت کردن هستند و ککشان نمیگذرد که یک دختر لر در شرایط فعلی باید مواد مصرف کند و بالای پشتبام برود و پسر لر به جای نجات دادنش از او فیلم بگیرد.!
اگرمردم اعتماد کنند و به شورای شهر راه یابم، تلاش میکنم در جهت آسیبهای اجتماعی گام برداریم، معارضات و مشکلات کمربندی، ورودیهای شهر، بازار روز را حل کنم و سپس سامان دهیهای بعدی ایجاد شود، به مشکلات سمغان و مسکن مهر ورود اساسی میکنیم تا تکلیفشان مشخص شود.
انشاالله موارد مطرح شده در بالا را در مصاحبههای بعدی خود مفصل توضیح میدهم.
ولی حالا یکی از طرح نو خود را در این مصاحبه شرح میدهم.
شعار من صیانت از حقوق شهروندی و آشتی میان طوایف، صرف نظر از نژاد و جنسیت است. در شهرستان و دهدشت همه اقوام بزرگ و ریشه دار هستند، میتوان از این ظرفیت در کاهش آسیبهای اجتماعی و حتی رشد اقتصادی بهره ببریم.
با برگزاری هماش های طایفه شناسی کرسیها را در شورا فعال میکنیم و مردم را مشارکت دهیم که باعث میشود آسیبهای اجتماعی کم شود.
اسم این شهر دهدشت است، بلادشاپور نیست این یک خیانت تاریخی است، این تغییر نام چه دستاوردی برای دهدشت داشته است؟
کاندید محترمی که در کنار بافت تاریخی دهدشت به نام بلاد شاپور عکس میگیرید و قول رونق اقتصادی میدهید، شما در خصوص مردم دهدشت چه می دانید؟
در کتابی که در دست تألیف دارم به نام «دهدشت در گذر از مدرنیته» بر اساس اسناد، اشاره میکنم که قوم دهدشتی ها، مالکان اینجا هستند، ولی اکنون جز تعداد کمی از این قوم در دهدشت کنونی باقی نمانده است، تا زمانی که قوم دهدشتی ها را نیاوریم پای کار نمیتوان کاری کرد چون مشکل حقوقی ایجاد میکند؟
جالب است بدانید در بازاری در هندوستان پاساژی به اسم دهدشتیها هست، در تهران، جیرفت، شیراز، اردکان، آبادان، بوشهرو... این قوم هستند، آیت اله بهبهانی بستگان قوم دهدشتی بود و خیلی از مراجع و نیروهای سیاسی ملی در قبل از مشروطیت تاکنون، معین التجار دهدشتی که دربوشهر سکونت گزید و اقتصاد دوران قاجاریه در دست ایشان بود و سکه ضرب مینمود، صادرات و واردات وگمرک ایران دراختیار ونفوذ ایشان بود از دهدشتی ها بود.
در صورت راه یابی به شورای شهر با یک همایش ملی دهدشتی ا را جمع میکنیم و از ظرفیت آنها استفاده میکنیم تا هویت فرهنگی بافت احیا شود. تا زمانی که این بافت هویت فرهنگی خود را پیدا نکند نمیتواند بهره اقتصادی و ...برای مردم شهر کنونی داشته باشد.
یک کار فرهنگی به میزبانی قوم دهدشتی ها تحت عنوان «آشتی بین اقوام» را ایجاد میکنیم و در سایه این حرکت فرهنگی نیز از سه طایفهای که متاسفانه در استان به آنها ظلم میشود و حقوق شهروندی آنها رعایت نمیشود، در ازدواج، شغل و زندگی و روح و روان جوانان و فرزندان آنها اثر منفی دارد را به رسمیت بشناسیم.
اگرچه کار سختی است ولی باید کار شود، فرهنگسازی شود از مسوولان ارشد، دلسوزان، اصحاب رسانه میخواهیم و دست آنها را میبوسیم تا در به رسمیت شناختن و صیانت حقوق شهروندی این سه طایفه تلاش کنیم.
زمانی که این موضوع حل شد میتوانیم ادعا کنیم قوم گرا نیستیم نه اینکه از ظرفیت طوایف ریشه دار فرار کنیم به اسم روشنفکری.!
«کوروش پورک پور» وکیل دادگستری و عضو کانون وکلای ایران است، دارای 20 سال سابقه کار حقوقی و اداری است، وی کاندیدای ششمین دوره انتخابات شورای شهر دهدشت است، که با وی در خصوص مسائل مدیریت شهری گفت و گویی داشتهایم که از نظر خوانندگان میگذرد؛
خودتان را معرفی بفرمایید؟
فارغ التحصیل رشته حقوق هستم، وکیل پایه یک دادگستری، عضو کانون وکلای ایران و 20 سال سابقه کار حقوقی و اداری دارم.
کارشناس حقوقی منابع طبیعی وآبخیزداری، کارشناس حقوقی پست بانک، کارشناس حقوقی موسسه صاحب الزمان وابسته به قرارگاه خاتم، نمایندگی بیمه ایران، کارشناس حقوقی تعدادی از بانکها، افراد حقیقی و حقوقی بخشی از سوابق کاری من است، مدتی هم همکاری با معاونت شهرداری استان داشتیم.
هدف شما از ثبت نام در انتخابات شورای شهر دهدشت چیست؟
برای منفعت اقتصادی نیامده ام، نیاکان من هزاران سال در دهدشت بودند و افتخار میزبانی اقوام و نژادهای متفاوت را داریم.
عضو کانون وکلای دادگستری ایران هستم، رسالتی که کانون وکلا دارد فقط در حوزه دادگاه نیست، رسالت یک وکیل دفاع از حقوق شهروندی مردم، محیط زیست و هر چیزی که به فکر شما میرسد ملی و فرا ملی است، با این رسالتی که کانون وکلا دارد، در این وضعیت که کشور ما دچار یک آشفتگی سیاسی اجتماعی، بحران اخلاق شده است تشخیص دادم که حضور یابم.
آیا شورای شهر به حقوقدان نیاز دارد؟ اگر بله چرا؟
وقتی می گوییم قانون و مجلس، خود رقیب ما هم میگوید پارلمان، به نظر شما آیا یک حقوقدان عضو شورا باشد بهتر است یا یک معلم وکارمند؟
نوکر معلم هستیم ولی معلم باید تدریس کند، نوکر کارمند هستیم ولی کارمند باید تا ساعت 14 در اداره خدمت کند و فرصتی برای مدیریت کارآمد ندارد.
فعالیت واحد شهرسازی وعمران شهرداری برای چیست؟ مهندسان زیادی در این واحد هستند و همه نقشه شهر دهدشت را هم دارند، چرا ما باید دوباره تعداد زیادی مهندس را وارد شورای شهر کنیم تا بار مالی برای دولت داشته باشد؟
سؤال من از کاندیداهای محترم شورای شهر دهدشت که عشق همه آنها سامان دهی ورودیهای شهر دهدشت شده است این است، چگونه میخواهند طرحهای انتخاباتی خود را در ورودیهای دهدشت (از سمت چرام، طولیان، بهبهان) در ملکهای مردم اجراکنند، وقتی معارضات و مشکلات حقوقی حل نشده است؟
چگونه میخواهند مشکل کمربندی سوم را حل کنند وقتی نزدیک 500 پرونده در حال رسیدگی دارد و معارضات حل نشده است؟ چگونه میخواهند معضل بازا روز دهدشت را حل کنند وقتی معارض دارد؟
از شما مردم فهیم میپرسم آیا کسی که حقوقدان است بهتر میتواند با شورای تأمین، دادستان و مالکان مذاکره کند تا معارضات حل شود، یا یک معلم و مهندسی که عضو شورای شهر است؟ باید بدانیم که شورای شهر یک نهاد قانونگذاری است والسلام.
یک حقوقدان آسیب شناسی میکند، نقاط قوت و ضعف شهرستان را کشف میکند، از یک تیم حقوقی، سیاسی و اقتصادی خوب مشاوره میگیرد، سپس مصوبههای لازم را برای زیر ساختهای بعدی تصویب میکند تا بعد از ان جامعه مهندسین وارد شوند و مشکلات حل شود.
اگر افراطی بخواهم نگاه کنم، نماینده مجلس، شوراهای شهر، تشخیص مصلحت، شورای نگهبان هم باید اجباراً شخص فارغ التحصیل حقوق باشد یا یک دوره حقوقی
دیده باشد. مگرمیشود شخصی در شورای شهر خدمت کند اما با قانون مدنی، مجازات، قانون اساسی آشنایی نداشته باشد؟
برنامههای کاری شما در صورت راه یابی به شورای شهر دهدشت چیست؟
برنامههای من حقوقی- فرهنگی است چون عمده مشکلات شهر حقوقی هستند، تنها نامزدی هستم که هیچ نوع شعار و پروژه مهندسی ندارم به این دلیل که میخواهم به مردم، نخبگان و کاندیداها یاد دهم، تخصص گرا باشند و در کار دیگران دخالت نکنند.
چون حقوق شهروندی را تنها در زبان نمیگویم، آن را درک میکنم،20 سال کار کردم و میدانم کرامت انسانی، معلول، زن و...چیست، شبیه آن مهندس معماری نیستم که ادعا میکند حقوق شهروندی را میداند ولی در نظام مهندسی پای پروانه منزلی را امضا میکند تا با زلزله 5 ریشتری فروریزد.!
بعد از اینکه موانع حقوقی رفع شد و مراحل قانونی انجام گرفت، آنگاه با جامعه مهندسان، نخبگان، هنرمندان، خود مردم مشورت میگیریم که مثلاً فلان استادیوم ورزشی، سالن تئاتر و... را چگونه بسازیم، کجا اولویت دارد، یا فراخوان میزنیم ای مردم دوست دارید اسم فلان میدان را چه بگذاریم.
در صورت راهیابی به شورای شهر، معاونت فرهنگی شهرداری یا واحد فرهنگی را راه اندازی میکنیم، ممکن است بعضیها بدون تخصص ومطالعه بگویند بار مالی دارد، ولی ما کاری نمیخواهیم کنیم یک کانکس مشخص میکنیم به عنوان معاونت یا واحد فرهنگی. سپس آسیب شناسی میکنیم، مشکلات را مشخص میکنیم، متاسفانه در حال حاضر در بحث آسیبهای اجتماعی وضعیت نگران کنندهای داریم که وظیفه شورا دخالت در این موارد است، شورا باید شهرداری را رها کند تا کارش را انجام دهد.
در واحد فرهنگی چه اقداماتی انجام دهیم، در اسرع وقت از چند نفر جامعه شناس و روانشناس دعوت میکنیم و با هماهنگی و همکاری شورای امنیت، شورای تأمین در کاهش و پیشگیری آسیبهای اجتماعی از جمله طلاق، خودکشی، سرقت کودکان، استفاده از مواد بین دختران و جوانان و...فعالیت میکنیم.
حداقلش این است مردم و خانوادهها را آگاه میکنیم، سن معتاد شدن یک جوان را به تعویق میاندازیم.
در حالی که مهترین موضوع و آسیب شهرستان خودکشی است، اما 68 کاندید شورای شهر دهدشت به فکر آسفالت کردن هستند و ککشان نمیگذرد که یک دختر لر در شرایط فعلی باید مواد مصرف کند و بالای پشتبام برود و پسر لر به جای نجات دادنش از او فیلم بگیرد.!
اگرمردم اعتماد کنند و به شورای شهر راه یابم، تلاش میکنم در جهت آسیبهای اجتماعی گام برداریم، معارضات و مشکلات کمربندی، ورودیهای شهر، بازار روز را حل کنم و سپس سامان دهیهای بعدی ایجاد شود، به مشکلات سمغان و مسکن مهر ورود اساسی میکنیم تا تکلیفشان مشخص شود.
انشاالله موارد مطرح شده در بالا را در مصاحبههای بعدی خود مفصل توضیح میدهم.
ولی حالا یکی از طرح نو خود را در این مصاحبه شرح میدهم.
شعار من صیانت از حقوق شهروندی و آشتی میان طوایف، صرف نظر از نژاد و جنسیت است. در شهرستان و دهدشت همه اقوام بزرگ و ریشه دار هستند، میتوان از این ظرفیت در کاهش آسیبهای اجتماعی و حتی رشد اقتصادی بهره ببریم.
با برگزاری هماش های طایفه شناسی کرسیها را در شورا فعال میکنیم و مردم را مشارکت دهیم که باعث میشود آسیبهای اجتماعی کم شود.
اسم این شهر دهدشت است، بلادشاپور نیست این یک خیانت تاریخی است، این تغییر نام چه دستاوردی برای دهدشت داشته است؟
کاندید محترمی که در کنار بافت تاریخی دهدشت به نام بلاد شاپور عکس میگیرید و قول رونق اقتصادی میدهید، شما در خصوص مردم دهدشت چه می دانید؟
در کتابی که در دست تألیف دارم به نام «دهدشت در گذر از مدرنیته» بر اساس اسناد، اشاره میکنم که قوم دهدشتی ها، مالکان اینجا هستند، ولی اکنون جز تعداد کمی از این قوم در دهدشت کنونی باقی نمانده است، تا زمانی که قوم دهدشتی ها را نیاوریم پای کار نمیتوان کاری کرد چون مشکل حقوقی ایجاد میکند؟
جالب است بدانید در بازاری در هندوستان پاساژی به اسم دهدشتیها هست، در تهران، جیرفت، شیراز، اردکان، آبادان، بوشهرو... این قوم هستند، آیت اله بهبهانی بستگان قوم دهدشتی بود و خیلی از مراجع و نیروهای سیاسی ملی در قبل از مشروطیت تاکنون، معین التجار دهدشتی که دربوشهر سکونت گزید و اقتصاد دوران قاجاریه در دست ایشان بود و سکه ضرب مینمود، صادرات و واردات وگمرک ایران دراختیار ونفوذ ایشان بود از دهدشتی ها بود.
در صورت راه یابی به شورای شهر با یک همایش ملی دهدشتی ا را جمع میکنیم و از ظرفیت آنها استفاده میکنیم تا هویت فرهنگی بافت احیا شود. تا زمانی که این بافت هویت فرهنگی خود را پیدا نکند نمیتواند بهره اقتصادی و ...برای مردم شهر کنونی داشته باشد.
یک کار فرهنگی به میزبانی قوم دهدشتی ها تحت عنوان «آشتی بین اقوام» را ایجاد میکنیم و در سایه این حرکت فرهنگی نیز از سه طایفهای که متاسفانه در استان به آنها ظلم میشود و حقوق شهروندی آنها رعایت نمیشود، در ازدواج، شغل و زندگی و روح و روان جوانان و فرزندان آنها اثر منفی دارد را به رسمیت بشناسیم.
اگرچه کار سختی است ولی باید کار شود، فرهنگسازی شود از مسوولان ارشد، دلسوزان، اصحاب رسانه میخواهیم و دست آنها را میبوسیم تا در به رسمیت شناختن و صیانت حقوق شهروندی این سه طایفه تلاش کنیم.
زمانی که این موضوع حل شد میتوانیم ادعا کنیم قوم گرا نیستیم نه اینکه از ظرفیت طوایف ریشه دار فرار کنیم به اسم روشنفکری.!
ثانیا طوری صحبت میکند که گویا از بنیانگذاران و مالکان دهدشت هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! مردم خیلی خوب تشخیص میدهند!