تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۸
کد مطلب : ۴۱۰۳۹۱
در مراسم معارفه استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد
شوخیهای تاجگردون با ایلامیها و «واو» / ما قرار است یک معامله با ایلامیها بکنیم حالا به کجا برسد، خدا میداند / آقای کلانتری از احمدی «لُر تر» است
۱
کبنا ؛مراسم تودیع و معارفه استاندار کهگیلویه و بویراحمد با حضور عرف معاون سیاسی وزیر کشور برگزار شد.
بنا بر این گزارش، عصر امروز (26 خرداد ماه 98) با حضور نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس، فرمانده سپاه فتح استان، رئیس کل دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد، مدیران ارشد کهگیلویه و بویراحمد، چهرههای سیاسی، عشایر، اقشار مختلف مردم و جمع زیادی از اهالی استانهای ایلام و خوزستان در این مراسم حضور داشتند.
غلام رضا تاجگردون نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت در ابتدا صحبتهایش را با شوخی آغاز کرد و گفت: آقای هاشمی پور نماینده کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده به من گفت که ببین آقای تاجگردون فقط می گویند استان کهگیلویه و بویراحمد و اسمی از گچساران نمیبرند و من گفتم ما با همین «و» که داریم کارهایمان را انجام میدهیم. [خنده حضار]
وی در ادامه هاشمی پور از بین حضار گفت: «و» را میگیریم که تاجگردون پاسخ داد که فعلاً «واو» جایی گیر کرده نمیتوان بیرونش آورد.
تاجگردون در ادامه با شوخی گفت: کلانتری لرتر از آقای احمدی است. آقای احمدی یه چیزهای اضافه داشت و اما این کاملاً لر است. ما قرار است یک معامله با ایلامیها بکنیم حالا به کجا برسد. مدیریت این کارها را آقای فیلی وارد است. [خنده حضار].
وی گفت: آقای هاشمی گفت که ما نمایندگان رقابت نداریم بلکه فقط در کارهای عمرانی رقابت داریم که آنجا هم رقابتی نداریم و کنار هم هستیم.
در ادامه تاجگردون به سابقه دوستیاش با آقای احمدی گریزی زد و گفت: من هنوز در گوشیام شماره آقای احمدی را به نام احمدی تربیت مدرس ذخیره کردهام، نه به عنوان احمدی مجلس یا استاندار. بنده حرف جدی ندارم، آقای کلانتری در استان مدیران خوب و ارزشمندی داریم و کمک کار خوبی هستند.
نماینده مردم در شهرستانهای گچساران و باشت خطاب به کلانتری گفت: همانند گذشته در کارهای بودجه، عمرانی و اقتصادی که در خدمت استانداران گذشته بودیمف در خدمت شما و تیمتان هستیم.
تاجگردون گفت: آنچه برای من مهم است و در حرفهای آقای مزارعی هم بود این است که مردم و احترام به مردم خیلی مهم است. شاید ما تا کنون کوتاهی داشته باشیم و باید خدمت به مردم ادامه پیدا کند.پ
مجری برنامه بعد از صحبتهای تاجگردون گفت که آقای دکتر تاجگردون یخ جلسه را شکست.
بنا بر این گزارش، عصر امروز (26 خرداد ماه 98) با حضور نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس، فرمانده سپاه فتح استان، رئیس کل دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد، مدیران ارشد کهگیلویه و بویراحمد، چهرههای سیاسی، عشایر، اقشار مختلف مردم و جمع زیادی از اهالی استانهای ایلام و خوزستان در این مراسم حضور داشتند.
غلام رضا تاجگردون نماینده مردم شهرستانهای گچساران و باشت در ابتدا صحبتهایش را با شوخی آغاز کرد و گفت: آقای هاشمی پور نماینده کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده به من گفت که ببین آقای تاجگردون فقط می گویند استان کهگیلویه و بویراحمد و اسمی از گچساران نمیبرند و من گفتم ما با همین «و» که داریم کارهایمان را انجام میدهیم. [خنده حضار]
وی در ادامه هاشمی پور از بین حضار گفت: «و» را میگیریم که تاجگردون پاسخ داد که فعلاً «واو» جایی گیر کرده نمیتوان بیرونش آورد.
تاجگردون در ادامه با شوخی گفت: کلانتری لرتر از آقای احمدی است. آقای احمدی یه چیزهای اضافه داشت و اما این کاملاً لر است. ما قرار است یک معامله با ایلامیها بکنیم حالا به کجا برسد. مدیریت این کارها را آقای فیلی وارد است. [خنده حضار].
وی گفت: آقای هاشمی گفت که ما نمایندگان رقابت نداریم بلکه فقط در کارهای عمرانی رقابت داریم که آنجا هم رقابتی نداریم و کنار هم هستیم.
در ادامه تاجگردون به سابقه دوستیاش با آقای احمدی گریزی زد و گفت: من هنوز در گوشیام شماره آقای احمدی را به نام احمدی تربیت مدرس ذخیره کردهام، نه به عنوان احمدی مجلس یا استاندار. بنده حرف جدی ندارم، آقای کلانتری در استان مدیران خوب و ارزشمندی داریم و کمک کار خوبی هستند.
نماینده مردم در شهرستانهای گچساران و باشت خطاب به کلانتری گفت: همانند گذشته در کارهای بودجه، عمرانی و اقتصادی که در خدمت استانداران گذشته بودیمف در خدمت شما و تیمتان هستیم.
تاجگردون گفت: آنچه برای من مهم است و در حرفهای آقای مزارعی هم بود این است که مردم و احترام به مردم خیلی مهم است. شاید ما تا کنون کوتاهی داشته باشیم و باید خدمت به مردم ادامه پیدا کند.پ
مجری برنامه بعد از صحبتهای تاجگردون گفت که آقای دکتر تاجگردون یخ جلسه را شکست.
در همه خلوت این شهر، آوا
جز ز موشی که دراند کفنی، نیست.
وندر این ظلمت جا
جز سیانوحه ی شو مرده زنی، نیست.
ور نسیمی جنبد
به ره اش
نجوا را
نارونی نیست.
چه بگویم؟
سخنی نیست...