آشفتگی اقتصاد ایران از سوء مدیریت است / لزوم استفاده از پتانسیل مشاوران اقتصادی / بی سابقه بودن رشد اقتصادی منفی در 3 سال

نرخ رشد اقتصادی هر کشوری نشان از کلیه سیاست های پولی و سرمایه ای و حتی سیاست اقتصادی بین الملل در آن کشور می‌باشد. نرخ رشد اقتصادی ایران طی ۴۰ سال گذشته به طور میانگین ۱.۵ درصد بوده است که این آمار برای کشوری که در میان کشور های در حال توسعه می باشد آمار جالبی نیست. در واقع یا سیاست های اقتصادی سنتی و فرسوده بوده ویا در اجرا مشکلاتی داشته است که باعث شده در رقابت میان کشورهای در حال توسعه اقتصاد ایران در معرض عقب افتادن در ریل رقابت با دیگر کشورهای در حال توسعه باشد و مسیر رسیدن به توسعه یافتگی کند صورت گیرد. البته شفافیت اقتصادی نیز مساله مهمی هست که حضور سرمایه گذاران خارجی و داخلی، بازار  و به طور کلی اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار می دهد که با توجه به قوانین بانکی سنی و مدل بودجه ریزی سنتی و اجرای ناکارآمد و کند  سامانه های شفاف ساز و نظارت های سنتی نیازمند تغییرات اساس در ساختارهای اقتصادی فسادزا با کمک گرفتن از فناوری های روز بیش از پیش احساس می شود.
البته طی ۲۰ سال گذشته به طور میانگین رشد اقتصادی ایران  در حدود ۲.۵ درصد بوده است که باز هم این رقم مناسبی در پیشرفت اقتصادی در میان کشورهای در حال توسعه نیست.
 بی سابقه ترین نرخ رشد اقتصادی ایران از لحاظ رکود طی سال گذشته به صورت پی در پی انجام شده که به شکل منفی در حدود ۱.۵- تا ۳.۵- درصد بوده است.
از طرفی قبل از شیوع کرونا  بر اساس نظر کارشناسی پیش بینی شد که بودجه سال ۹۹ با کاهش حدود ۱۵۰ هزار میلیاردی مواجه خواهد شد.
در سال ۹۹ و با اوج گیری شیوع کرونا دولت سیاست هایی را همچون فروش سهام شرکت ها و صندوق های سرمایه و دیگر سیاست ها را پیش گرفت که رشد  گردش پولی را در بر داشته که این رشد گردش پولی موجب رشد نقدینگی و در نهایت رشد و افزایش تورم خواهد بود.
پیش بینی می شود که در سال ۹۹  تورم حداقل بین ۴۰ تا ۵۰ درصد باشد.
عدم ثبات در بازارهایی همچون مسکن که یک حباب چشمگیر در سال های ۹۶، ۹۷ و ۹۸ را تجربه کرد و بازار طلا و بازار ارز و بازار بورس و غیره  سوء مدیریت و وجود باندهای مافیایی و مشکلات ساختاری در تقاضا،تولید، توزیع و نظارت را نشان می دهد و هر از گاهی یکی از این بازارها حباب را به صورت هدفمند به خود دیده اند.
نتیجه این سوء مدیریت کوچک تر شدن سفره مردم، فقر بیشتر و فشار بر قشر متوسط و ضعیف جامعه بوده است.
از وقتی که برای مطالعه مطلب اختصاص دادید کمال تشکر و قدردانی را دارم.
-------------------------------------------------------------
سید محمد قاضی نیا - استاد دانشگاه