کارخانه قند یاسوج را به «نجابت» واگذار کنید

اتفاقا چند ماه اومد،سرپرست شد،و کارخانه را با باند،بازی هاش و حیف ومیل..

کارخانه قند بی شک از بی تدبیری بعضی به استلاح مدیران اجرایی به ودرسکوت مطلق وحتی فصایی سبز این واحد صنعتی تیز درامان نبوده بی شک درشرایط کنونی که بیکاری رشد فزاینده ای بخود گرفته نیازهست اکنون که بحول وقوه الهی وبا اقتدار دستگاه قضایی باردیگر به مالک ان واگذار شده اینبار ازتجربیات گذسته درس عبرت گرفت ودرراس اندیریت این مادر پیر صنعت استان دلسوزان متعد ومتخصص وانقلابی گماشته شوند تا انشالله باردیگر شاهد رونق این واحد صنعتی باشیم وازحقوق سهامداران وکارگران مظلوم وبی پناه این کارخانه که درسال 95 مورد بی حرمتی قرارگرفته اند وبعد از سالها کار وتلاش به بدترین شکل ممکن با انها رفتارشده واکنون که بسیاری ازحقایق روشن شده ونه ازتولید خبری شده ونه ازاشتعال نباید احازه داد ووباره عده لی ننفعت طلب کیسه طمع دوخته وبه بهاته اجرای دستورات واجرای قانون قانون شکنی کرده وبازد وبند و تبانی از رسیدن کارگران وسهامداران .به حقوق حقه خود جلوگیری نمایند درپایان بعنوان یک کارگر اززحمات بیدریع سربازان راستین ولایت درسازمان مقتدراطلاعات سپاه فتح که بدون کوچکترین چشمداشت نقش بسیار مهمی در ابطال معامله کارخانه داشته اند تشکر مینمایم وهمچنین لازم میدانم ازقضات انقلابی وروسای قدیم وحال دادگستری استان کمال تقدیر وتشکر را مینمایم که علیرغم مشکلات خاص چنین پروندهای با شجاعت واقدام انقلابی به رسالت قوه عدلیه جامه عمل پوشانند وباعث خوشحالی کارگران وسهامداران کارخانه شدند وحق رابه حقدار دادند انشاالله که اجر این عزیزان راخداوند عز وجل عنایت بفرماید

تشکر ویژه از فرزندان شایسته ملت در سپاه و قوه قضائیه.هرچند خبر های هست مبنی بر پگیری مجدد برای ابطال رای صادره،که امیدواریم با هوشیاری مدافعان واقعی مردم جلوی آن گرفته شود

گفتن ،دریک روستایی گاوی داشتند که چند خانواده از شیر آن گاو استفاده می کردنند و منبع روزی آنها بود یک روز گاو خواست تااز کوزه بزرگی آب بخورد اما سر گاو درون کوزه گیر کرد مردم روستااول خواستند کوزه را بشکنند ..... اما گفتند نزد حاکم برویم تا شاید راه و چاره بهتر ببیند .حاکم گفت سر گاو را ببرید ،بریدندو گفتند :هنوز سر گاودر کوزه مانده :حاکم گفت حالا کوزه را بشکنید و چنین کردند .حاکم رفت وناراحت و غمگین در گوشه ای نشست .مردم گفتند ای حاکم ناراحت نباش هم کوزه و هم سر گاو فدای سر حاکم حاکم گفت من ناراحت کوزه و گاو نیستم من ناراحت اینم که اگه شماها من را نداشتین چطوری میخاستین امورات زندگی خویش را بچرخانید .
حالا جناب مهدوی عزیز اگه شما و حاج آقای شما نبود حالا چه بلایی سر این شرکت میومد
بابا آخوند باید بری دنبال کار فرهنگی چه ربطی به صنعت داره ،صنعت ما به خاطر دخالت چنین افرادی به ورطه نابودی کشیده شده است :
چرا خلاف واقعیاتو بیان میکنی در حالی که هیچ گونه اطلاعی از عملکرد حاج آقا نداره پس بگو حاج آقا که ظرف دو ماه مشکلات 20 ساله شرکت را حل نموده به نظر من در نشر مطالب کمی تحقیق و تعمل و درایت و راستگویی هم لازم می باشد

/ اگه یک ماه دیگه می مند خاکستر کارخونه هم دیگه بجا نمی موند لطفا بدون از اطلاعات کامل خبر نزنید جناب مهدوی گل و بلبل

جناب مهدوی عزیز طبق اطلاعات واصله در مدت کوتاه حضور نجابت مثل اینکه شما را هم مورد الطاف کریمانه و اعطای کارتهای هدیه 500 تومانی نموده از یکی مثل شما دیگه بعید بوده برادر انقلابی