مدعیان مبارزه با بی عدالتی، در پی ذبح عدالتند/ رد اعتبارنامه تاجگردون بی عدالتی نیست/ نقش حاج بهرام تاجگردون در رد اعتبارنامه محمد زید بهبهانی

کبنا ؛کمتر از دو ماه آینده انتخابات میان دوره شهرستان گچساران برگزار می شود. 21 کاندیدا در این انتخابات ثبت نام کرده اند و فعلا باید منتظر تایید صلاحیت ها ماند. در خصوص وضعیت انتخابات میان دوره گچساران با ایمان محمدپور از طیف سیاسی اصلاح طلب گفت و گویی داشته ایم که از نگاه مخاطبان می گذرد.
* جناب آقای محمدپورفتح به عنوان اولین سوال، تعدد کاندیداها در انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی در حوزه گچساران و باشت را چگونه ارزیابی می کنید؟
تعدد کاندیداها از مزایای دموکراسی است و این موضوع در پروسه‌ی انتخابات امر شایسته‌ای است.
 مهمترین مزیت تعدد کاندیدا این است که وجود گزینه‌های بیشتر در لیست کاندیداها، باعث می‌شود تا رای‌دهندگان در بحث انتخاب نماینده از میان نامزدها، دست بازتری داشته باشند و با بررسی برنامه ها و میزان توانایی کاندیداهای محترم، دست به بهترین انتخاب ممکن بزنند.
بنابرین تعدد کاندیدا رو باید به فال نیک بگیریم و با دید مثبت به این موضوع بنگریم.
*عده ای از رقبای انتخاباتی آقای ساسان تاجگردون، اعلام کاندیداتوری ایشان بعد از ارائه لیست نخبگان توسط برادرش غلامرضا تاجگردون را با تعبیر حکومت موروثی، مورد انتقاد قرار داده اند، نظر شما چیست؟
ضمن احترام به نظر منتقدان، ساسان تاجگردون هم مثل هر شخص دیگه ای این حق را داشته و دارد که به عنوان نامزد انتخابات میان دوره ای مجلس شورای اسلامی، وارد کارزار انتخابات شود و خود را در معرض رای مردم قرار دهد و این حرف، حرف درستی نیست که بگوییم چون برادر غلامرضا یا پسر عموی حاج بهرام تاجگردون است پس حق ندارد کاندیدا شود و چنانچه کاندیدا شد، ادامه حکومت موروثی است و...
همین الان برادر عزیزم سید قدرت الله حسینی در سن نزدیک به هفتاد سالگی کاندیدا شدن، چنانچه بخوایم بر اساس نوع نگاه دوستان، به این موضوع بنگریم، باید منتقد باشیم که چرا در این سن کاندیدا شدن و از جوانان همفکر خودش جهت ورود به انتخابات حمایت نکرده است!
قطعا پاسخ آقای حسینی این است که با توجه به پشتوانه رایی که دارم بهترین گزینه در شرایط فعلی خودم هستم و دلیلی برای حمایت از دیگران نمی بینم.
آقای تاجگردون هم قطعا همچون نظری دارند.

 بنابراین این نوع نگاه، درست نیست و آقایان تاجگردون و حسینی هم مثل همه ماها این حق را دارند که کاندیدای انتخابات شوند و تمام شرایط را هم دارند و منعی برای کاندیدا شدن ندارند و نقدی هم به کاندیدا شدن این دو شخص وارد نیست و حق طبیعی و قانونی آنهاست.
آنها هم کسی را از کاندیدا شدن منع نکرده و نخواهند کرد.
اما خودشان را بر حق می دانند و می گویند اصلح هستیم و بنابراین از کسی حمایت نمی کنیم.
اگر نقدی هست، به تصمیم گیران دو جریان فکری اصلاح طلب و اصولگرا وارد است که در طی سال های گذشته به فکر کادر سازی نبوده اند و در تمام انتخابات های گذشته، به جای تشویق جوانان مستعد به کاندیداتوری و حمایت از آنها، تنها به دنبال پیروزی در انتخابات بوده اند و لازمه پیروزی در انتخابات هم کاندیدایی با پشتوانه رای مناسب است و دو جریان فکری مذکور هم به جای کادرسازی و پذیرش ریسک حمایت از جوانان مستعد و آینده نگری، به دنبال این افراد رفته و از آنها حمایت کرده اند.
به طور کلی به جای این که آنها معرف افراد و برنامه های آنها به مردم بوده باشند، افراد معرف آنها در انتخابات ها بوده اند.
 الان هم آن کاندیداهایی که پشتوانه رای مناسبی داشته و دارند، در هر دو جریان فکری خود را محور می دانند و حاضر نیستند از دیگری حمایت کنند و نقدی هم به این کار آنها وارد نیست.
*جناب محمدپور هر کدام از کاندیداهای انتخابات میان دوره ای مجلس در حوزه گچساران و باشت شعار هایی را برگزیده اند، اما یک شعار تقریبا مورد استفاده اکثر کاندیداها قرار گرفته است، شعار مبارزه با بی عدالتی، نظر شما در خصوص این شعار چیست؟
 اساس و مبنای عدالت، باور به حقوق برابر تک تک افراد یک جامعه و تساوی کامل آنها در برابر قانون است.
و عدالت‌خواهی هم مستلزم نفی هر گونه تبعیض و امتیاز سیاسی ویژه برای خود و یا قشری خاص است.
همانطور که قطعا اطلاع دارید، تمام دوستانی که شعار مذکور را برگزیده اند، در بازه های زمانی مختلف که صاحب قدرت در حکومت بوده اند، دستی بر آتش داشته اند و به انواع مختلف در حق مردم بی عدالتی کرده اند و الان هم بازی کی بود، کی بود، من نبودم، راه انداخته اند که ذهن جامعه را منحرف کنند تا مبادا مردم پیرامون عملکرد گذشته آنها سوال بپرسند و مطالبه گری کنند.  
من از شما می پرسم، کدام یک از کاندیداهای فعلی در زمان داشتن مسئولیت در سال های گذشته، از حق مردم دفاع کرده اند و یا به بی عدالتی ها اعتراض کرده اند؟ باور کنید برای نمونه، یک مورد هم پیدا که نمی کنید هیچ، تازه خود همین افراد شریک در بی عدالتی ها در حق مردم بوده اند و حالا دارن از حافظه تاریخی ضعیف مردم سواستفاده می کنند برای رسیدن به قدرت...
در ثانی افرادی که حقوق برابر سیاسی و اجتماعی مردم را رها کرده و به نقض آن بی اعتنایند و عدالت را صرفاً به برخی پیامدهای ناشی از سلب این حقوق مثل اشتغال تعدادی جوان در چند اداره و سازمان و یا رد اعتبارنامه منتخب مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی و.. تقلیل می‌دهند، نه تنها نمی توانند با شعار عدالت خواهی و مبارزه با بی عدالتی، فریاد هل من مبارز سر بدهند، بلکه به گونه‌ای ناشیانه یا فریبکارانه در پی ذبح عدالت واقعی‌اند!
*این شعار بیشتر به خاطر استخدام تبعیض آمیز در برخی ادارات و سازمان ها مطرح شده است، نظر شما چیست؟
این که در طی تمام سال های گذشته، تعدادی از جوانان گچسارانی و باشتی در برخی از ادارات، شرکت ها و سازمان ها مشغول به کار شده اند، قابل کتمان نیست. اما این موضوع محدود به بازه زمانی خاصی نیست و در دوره آقای جعفری وجود داشته، در دوره آقای حسینی همینطور، در دوره آقای تاجگردون هم بوده و قابل کتمان نیست.
در این که هر کدام هم سعی کرده اند طرفداران خود را مشغول به کار کنند هم قابل کتمان نبوده و نیست.
اگر بی عدالتی در حق سایر جوانان گچسارانی صورت گرفته باشد، همه دوستانی که الان شعار مبارزه با بی عدالتی سر می دهند، شریک جرم و طرف حساب مردم و متهم هستند نه مدعی..
 البته طبق ماده بیست و هشت قانون اساسی، دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال را فراهم کند.
خوب برای بخشی از جامعه بیکار گچساران و باشت به هر شکل ممکن فرصتی فراهم شده که مشغول به کار شوند و بخش زیادی از جوانان هم همچنان بیکار هستند.
چرا هیچ کس معترض دولت نیست که  گچساران و باشت با این همه منابع خدادادی، چرا آمار بیکاری بالایی دارد؟
اینجاست که مشخص می شود شعار مبارزه با بی عدالتی، در حد شعار است و خود واقعی دوستان نمایان می شود. وگرنه کدام یک از دوستان کاندیدا تا حالا از این حق طبیعی و قانونی جوان گچسارانی و باشتی دفاع کرده اند و حق آنها را مطالبه کرده اند؟
* اشاره داشتید به بحث رد اعتبارنامه آقای تاجگردون توسط مجلس یازدهم، آیا این موضوع که قبلا شما در مصاحبه با کبنا آن را خیانت به رای مردم خوانده بودید، بی عدالتی نمی دانید؟
بله، الان هم بحث رد اعتبارنامه آقای تاجگردون را خیانت به رای مردم می دانم. حتی اگر به جای آقای تاجگردون، آقای حسینی، جعفری و هر عزیز دیگری با هر فکر و اندیشه ای را هم مردم انتخاب می کردند و مجلس اعتبارنامه آنها را رد می کرد، باز هم همین حرف را می زدم و خیانت به رای مردم می دانستم.
اما در رد اعتبارنامه آقای تاجگردون، بی عدالتی صورت نگرفته که حالا برادرش با شعار انتقام سخت وارد کارزار انتخابات شده است برای مبارزه با این بی عدالتی..
همانطور که در تعریف عدالت گفتم، اساس و مبنای عدالت، باور به حقوق برابر تک تک افراد جامعه و تساوی کامل آنها در برابر قانون است.
بحث بررسی اعتبارنامه منتخبین مردم هم در قانون آماده و این حق به نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، درست یا غلط داده شده است و این قانون هم مثل خیلی از مواد قانون ما منافذی جهت سواستفاده دارد و مخالفین آقای تاجگردون هم از این منافذ جهت حذف ایشان سواستفاده کردند، اما به هر حال کار آنها کاملا قانونی بوده است و بی عدالتی صورت نگرفته است.
همانطور که در مجلس اول هم حاج بهرام تاجگردون به دلیل اختلافاتی که با محمد زید بهبهانی پس از پیروزی انقلاب در گچساران داشت، وقتی مرحوم بهبهانی از حوزه ماهشهر پیروز انتخابات و وارد مجلس شد، از همین قانون جهت حذف ایشان استفاده و تلاش زیادی کرد در جهت رد اعتبارنامه ایشان و سرانجام بهبهانی از نمایندگی مردم آن طور که در کتاب خاطراتش آورده است، انصراف داده است.
و یا در مجلس ششم ابتدا حزبی های آن روزها و اصولگراهای امروز از نفوذ خود در حکومت استفاده کرده و انتخاباتی که پیروز آن حاج بهرام تاجگردون بود را باطل کردند.
سپس تاج گرون ها با کمک دوستانشان در مجلس ششم، از منافذ همین قانون استفاده کردند جهت رد اعتبارنامه زنده یاد نبی زاده، که اگر شیخ کروبی وارد نمی شد و در دفاع از منتخب مردم گچساران و باشت رایزنی نمی کرد، شاید اعتبارنامه زنده یاد نبی زاده رد می شد.
پس در بحث رد اعتبارنامه بی عدالتی صورت نگرفته است.
* اشاره داشتید به حوادث مجلس اول و تلاش حاج بهرام تاجگردون برای رد اعتبارنامه محمد زید بهبهانی، امکانش هست شفاف تر توضیح دهید؟
در بحث مبارزات مردم گچساران در قبل از پیروزی انقلاب هر دو عزیز زحمات زیادی کشیدند، اما پس از انقلاب در شیوه مدیریت و برخوردها اختلاف نظر داشتند.
هر دو در مجلس اول کاندیدا شدند؛ یکی از حوزه کهگیلویه و گچساران، دیگری از حوزه ماهشهر و..
هر دو هم پیروز انتخابات شده و وارد مجلس شدند.
اما اختلافات و روحیه انقلابی حاج بهرام سبب شد که حاج بهرام از شعری که زنده یاد زید بهبهانی آنطور که در کتاب خاطراتش آورده است زیر شکنجه در دهه چهل برای تولد محمدرضا شاه سروده بود، استفاده کرده و بهبهانی را متهم به همکاری با حکومت قبل بکند و تلاش زیادی در رد اعتبارنامه ایشان انجام دهد.
بر اساس روایت زید بهبهانی در کتاب خاطراتش سرانجام ایشان از نمایندگی مردم انصراف می دهد..
لازم به ذکر است که این موضوع برگرفته از جلد یک کتاب خاطرات زنده یاد محمد زید بهبهانی است.