تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۳
کد مطلب : ۴۳۵۶۸۸
یادداشتی از سید علی عباس محدث؛
هفت منهای هفت
۰
کبنا ؛جلسات مناظره هفت رئیس جمهور بالقوه آینده را در حالی مشاهده کردیم که امیدوار بودیم حداقل در برنامههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خود، نگاهی کاربردی و عینیتر را مطرح کنند. آنچه برداشت شد، نمایشی از خستگی مردان سیاست در ارائة راهکارهای تخصصی برای دولت آینده است. هر سه مرتبه را بیش از سه ساعت وقت تلف کردن برای استماع سخنانی ذهنی و انتزاعی که کمترین مبنای علمی و تخصصی داشته باشند، حکایت از تکرار دولتی دیگر مثل هشت سال گذشته را دارد که شاید مجدداً جامعه ما را گرفتار سیاست زدگی کند.
خیلی از صاحب نظران در روزهای گذشته، ایراد مناظرات را در نوع سؤالات مطرح کردند و به نوعی گفتمان کاندیداها را به کلیت سؤالات ربط دادند. در این شکی نیست. اما کلی گویی ها و فرارهای اغلب کاندیداها از پاسخگویی علمی و عملیاتی را نباید فراموش کرد. عملیاتی شدن برنامهای که مثلاً در مناظره دوم، برای کاهش فاصله طبقاتی، بازگشت امید به جوانان، لغو تحریمها و راستی ازمایی، تناسب آموزش با نیازهای اقتصادی و اشتغال، تعارضات و مدیریت بین بخشی، جمعیت و سالمندی و ناباروری را در صحبتهای هیچکدام از هفت نامزد ندیدم.
نسخه اصلی این برنامهها را در مناطرات ادوار گذشته و همچنین بیان دیدگاههای افراطیون هر دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا، به کرات شنیده بودیم. واقعاٌ این حق مردم نیست که در مناظرات جنگ گلادیاتورها را تماشا کنیم یا به تخریب و توهینهای متعدد برخی از افراد امتحان پس داده در سالیان نه چندان دور گذشته و حال گوش بدهند.
در این برنامهها گاهی نقد دیدگاههای همدیگر آغاز میشد که در متأسفانه متناسب با مدیران جهان سومی، گفتمانشان طعنه و کنایه به همدیگر بود که انگار قرار نیست آیندهای موفقتر از وضعیت فعلی را شاهد باشیم. لذا نقدهای مغرضانه و دفاعیات همراه توهین هفت شبه گلادیاتور، شبیه نامزد «پوششی» و «روکشی»، هشداری بر بی برنامگی برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بین المللی بود که تنها میتوانیم امیدوار باشیم دولت آینده با همکاری مجلس و دیگر دستگاههای ذیربط بتوانند، نشاط را به جامعه، امید را برای جوانان و توسعه ایران 1404 را با اطمینان خاطر به همراه داشته باشند.
اکنون مردم هستند و سؤالاتی که پاسخشان را گذر زمان خواهد داد؟
اما ملتی که چهل و دوسال نظام و انقلاب را با جان و دل حفظ کرده و هر روز و هر لحظه بالاترین سرمایههای خود یعنی جوانانش را هدیه میدهد و قرار است در 1404 در سطح اول علم و فناوری منطقه قرار گیرد، سزاوارتر از این وضعیت است. خانوادهها از گسترش آسیبهای اجتماعی و عدم برنامه ریزی در جهت کاهش، کنترل و پیشگیری از معضلات اجتماعی متحریند. چراکه آسیبها منجر به سست شدن هرچه بیشتر بنیان زندگی فرزندانشان شده است. جوانان تحصیلکرده منتظر برنامهای جامع برای رفع موانع بیکاری، اشتغال، ازدواج و مسکن هستند. نظام اداری در آشوب مدیران بیسواد گرفتار و از تکثر درروهای فساد و سوء مدیریتهای ناکارآمد در انزوای محض قرار گرفته است. نظام اقتصادی آنقدر گرفتار رانت و سودجویی و افسارگسیختگی شده است که همچون خمیرِ بازی در دستانِ اندک قدرتمندانِ اداره میشود. فرهنگ ایرانی اسلامی با آن همه غنای تاریخی که دارد به گوشهی چشم یا اشاره ابروی فلان سلیبریتی به لرزه افتاده است.
اینها بخشی از آلام مردمی است که منتظر بودند پس از هشت سال مقاومت در برابرجاسوسی، کاسبی و کهنسالی مدیران خود، برنامه و سیاستگزاری را به عینیت تجسم کنند. و متأسفانه آنچه نتیجه این مناظرها بود، جاصل تفریق هفت منهای هفت بود.
انشاء الله که با حضور مقتدارانه در 28 خرداد، به نظام اسلامی رأی حداکثری خواهیم داد.
خیلی از صاحب نظران در روزهای گذشته، ایراد مناظرات را در نوع سؤالات مطرح کردند و به نوعی گفتمان کاندیداها را به کلیت سؤالات ربط دادند. در این شکی نیست. اما کلی گویی ها و فرارهای اغلب کاندیداها از پاسخگویی علمی و عملیاتی را نباید فراموش کرد. عملیاتی شدن برنامهای که مثلاً در مناظره دوم، برای کاهش فاصله طبقاتی، بازگشت امید به جوانان، لغو تحریمها و راستی ازمایی، تناسب آموزش با نیازهای اقتصادی و اشتغال، تعارضات و مدیریت بین بخشی، جمعیت و سالمندی و ناباروری را در صحبتهای هیچکدام از هفت نامزد ندیدم.
نسخه اصلی این برنامهها را در مناطرات ادوار گذشته و همچنین بیان دیدگاههای افراطیون هر دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا، به کرات شنیده بودیم. واقعاٌ این حق مردم نیست که در مناظرات جنگ گلادیاتورها را تماشا کنیم یا به تخریب و توهینهای متعدد برخی از افراد امتحان پس داده در سالیان نه چندان دور گذشته و حال گوش بدهند.
در این برنامهها گاهی نقد دیدگاههای همدیگر آغاز میشد که در متأسفانه متناسب با مدیران جهان سومی، گفتمانشان طعنه و کنایه به همدیگر بود که انگار قرار نیست آیندهای موفقتر از وضعیت فعلی را شاهد باشیم. لذا نقدهای مغرضانه و دفاعیات همراه توهین هفت شبه گلادیاتور، شبیه نامزد «پوششی» و «روکشی»، هشداری بر بی برنامگی برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بین المللی بود که تنها میتوانیم امیدوار باشیم دولت آینده با همکاری مجلس و دیگر دستگاههای ذیربط بتوانند، نشاط را به جامعه، امید را برای جوانان و توسعه ایران 1404 را با اطمینان خاطر به همراه داشته باشند.
اکنون مردم هستند و سؤالاتی که پاسخشان را گذر زمان خواهد داد؟
- آیا زیربنای اقتصادی کشورمان متناسب با توسعه است؟
آیا فرهنگ توسعه باوری و تمایل به دانشِ برنامه ریزی را دارید؟
آیا نظام خانواده را میتوان با الگوهای فرهنگ اسلامی و اجتماعی متناسب، همسان نمود؟
آیا سیاستگزاریهای بین المللی توانسته است فرایند رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد؟
آیا تفکر آینده پژوهی را در ساختار مدیریتی خود دارید؟
آیا راهکاری برای فساد اقتصاد لیبرالیسمی و نظامِ آموزشیِ غیرانتفاعیِ غیرعادلانه دارید؟
کدام راهکار را با کدام پشتوانه مالی، فکری و مدیریتی، برای حفظ محیط زیست، توسعه کشاورزی، گسترش دامداری، بحران بی آبی، کاهش اراضی لم یزرع، حمایت از ورزشهای قهرمانی و همگانی، صیانت از نظام خانواده و ... را دارید؟
اما ملتی که چهل و دوسال نظام و انقلاب را با جان و دل حفظ کرده و هر روز و هر لحظه بالاترین سرمایههای خود یعنی جوانانش را هدیه میدهد و قرار است در 1404 در سطح اول علم و فناوری منطقه قرار گیرد، سزاوارتر از این وضعیت است. خانوادهها از گسترش آسیبهای اجتماعی و عدم برنامه ریزی در جهت کاهش، کنترل و پیشگیری از معضلات اجتماعی متحریند. چراکه آسیبها منجر به سست شدن هرچه بیشتر بنیان زندگی فرزندانشان شده است. جوانان تحصیلکرده منتظر برنامهای جامع برای رفع موانع بیکاری، اشتغال، ازدواج و مسکن هستند. نظام اداری در آشوب مدیران بیسواد گرفتار و از تکثر درروهای فساد و سوء مدیریتهای ناکارآمد در انزوای محض قرار گرفته است. نظام اقتصادی آنقدر گرفتار رانت و سودجویی و افسارگسیختگی شده است که همچون خمیرِ بازی در دستانِ اندک قدرتمندانِ اداره میشود. فرهنگ ایرانی اسلامی با آن همه غنای تاریخی که دارد به گوشهی چشم یا اشاره ابروی فلان سلیبریتی به لرزه افتاده است.
اینها بخشی از آلام مردمی است که منتظر بودند پس از هشت سال مقاومت در برابرجاسوسی، کاسبی و کهنسالی مدیران خود، برنامه و سیاستگزاری را به عینیت تجسم کنند. و متأسفانه آنچه نتیجه این مناظرها بود، جاصل تفریق هفت منهای هفت بود.
انشاء الله که با حضور مقتدارانه در 28 خرداد، به نظام اسلامی رأی حداکثری خواهیم داد.
مثل همیشه عالی، علمی و خواندنی