چند پرده از مدیریت گعده‌ای ایرج کاظمی جو در دهدشت

کبنا ؛پرده اول:
کاظمی جو گعده‌ای تشکیل می‌دهد که نرم نرمک اعضای گعده نام خبرنگار بر خود می‌نهند و بدون گذراندن دوره آموزشی و یا سابقه رسانه‌ای از کف خیابان‌ها، کافه‌ها و چهارراه‌ها به ارشاد می‌آیند، کارت خبرنگاری برای آنها صادر می‌شود و رسانه‌ها و انجمن مطبوعات کهگیلویه و کارت هدیه‌ها را قبضه می‌کنند.
پرده دوم:
اعضاء گعده شبانه روز با همدیگر هستند. با هم به فاتحه  خوانی می‌روند. در کبابی‌های چرب و چیل حاشیه شهر دهدشت دورهمی می‌گیرند. با پژو اداری در سطح شهر دور می‌زنند و ....
پرده سوم:
اعضاء گعده با حمایت رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان باید جبران لطف و محبت نمایند. آن‌ها کاظمی جو را گزینه هر اداره‌ای حتی ادارات عمرانی در کهگیلویه می‌کنند. طبق نظر این گروه به غیر از کاظمی جو مدیری در کهگیلویه وجود ندارد. کاظمی جو فرماندار، کاظمی جو شهردار، کاظمی جو تیم دار، کاظمی جو اینجا، کاظمی جو آنجا، کاظمی جو همه جا ...
پرده چهارم:
انتخابات مجلس در سال 98 شروع می‌شود. اعضاء گعده  کمیته رسانه‌ای موحد می‌شوند. اعضاء گعده حلقه ارتباط کاظمی جو و سید محمد موحد می‌شوند. کاظمی جو قبلاً در بند گروه لاهوتی بود و با ریسمان همین گروه به ریاست رسید. کاظمی جو و موحد خیلی عجیب است اما غیر ممکن نیست.
پرده پنجم:
نوبت جبران لطف از طرف موحد است. کاظمی جو گزینه‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد می‌شود. اما زور موحد در دولت قبل  در این حد و اندازه نیست. اعضاء گعده حمله و تخریب پیرسبزی را تشدید می‌کنند اما ره به جایی نمی‌برند.
پرده ششم:
کاظمی جو باید از فرهنگ و ارشاد کهگیلویه خداحافظی کند، لازم است بار آخر عرض اندام کند. حرف و شعار دادن کار آسان و ساده‌ای است. کسی برای حمله باقی نمانده است. اعضاء گعده احتمالاً کاظمی جو را دور زده‌اند و دیگر در بند او نیستند. وقت آن رسیده است که کاظمی جو اعضاء سابق گعده را مورد تفقد و دلجویی قرار دهد.
پرده هفتم:
کاظمی جو گفته بود 90 درصد رسانه‌ها در بند افراد هستند و لابد  ده درصد نیستند. شاید اعضای گعده مورد عنایت کاظمی جو همان ده درصد باشند و اعضای گعده با مرکزیت کاظمی جو همچنان با هم شفیق و رفیق هستند و با پژوی پلاک قرمز که در این سال‌ها استهلاک بالایی داشته است به دورهمی ها در کبابی‌ها و کافه‌های شهر می‌روند و دستور جدید حمله به رسانه‌هایی است که عیبشان آن است در بند کاظمی جو نیستند و در بند فرد دیگری همانند کاظمی جو هستند.
پرده آخر:
یا در بند من باش (تعریف من بدهید) و یا در بند دیگران هستی.
 پ ن: صحبت‌های کاظمی جو به هر علت و منظوری به اعضای گعده و بساطی می‌آید که خودش آن را پهن کرد و بعضی افراد را در بند خود کرد.
 
بیشتر بخوانید:

اعتراف دیرهنگام اما ارزشمند «کاظمی‌جو» جای تأمل و امیدواری دارد