یادداشت؛
گاله و ناله در ادبیات حقوقی
سرافراز آوری
21 ارديبهشت 1401 ساعت 16:21
در کشور دودسته افراد وجود دارد یک عده با "گالا" فریاد، رانت، قدرت مافوق قانون، قانون را دور میزنند و بهره میبرند و استفاده کلان میکنند و با قدرتنمایی، گردنکشی در مقابل قانون از همهچیز بهرهمند میشوند که قضیه پتروشیمی میانکاله و غیره از این طیف هستند، که قانون میگوید: احداث پتروشیمی در میانکاله خلاف است نباید احداث شود.
در کشور دودسته افراد وجود دارد یک عده با "گالا" فریاد، رانت، قدرت مافوق قانون، قانون را دور میزنند و بهره میبرند و استفاده کلان میکنند و با قدرتنمایی، گردنکشی در مقابل قانون از همهچیز بهرهمند میشوند که قضیه پتروشیمی میانکاله و غیره از این طیف هستند، که قانون میگوید: احداث پتروشیمی در میانکاله خلاف است نباید احداث شود.
ولی ذینفعان بدون توجه به قانون شبانه دارند کار خودشان را در منابع طبیعی پیش میبرند چون پشتیبان دارند و با قانونگذاران بعضاً رفاقت و با تشر و گاله و قدرت نفی قانون مینمایند.
دسته دیگر در کشور این عده را میبیند و کارشان ناله کردن است یعنی هیچ قدرتی در تغیر وضع موجود ندارند و کارشان فقط درد و آه و ناله است و به هر دری میزنند خودشان را که فقط آنچه قانون گفته برایشان اجرا شود و لاغیر، ولی بهحق خود نمیرسند،
دسته اولی قانون را خسته کردهاند که آن را اجرا نمیکنند و مشکل برای کشور درست کردهاند و به کشور خسارات جبرانناپذیری وارد مینمایند.
دسته دوم قانون آنها را خسته کرده است که هر چه میدوند به قانون نمیرسند یعنی در بیشتر جاها حق دارند و مستحقاند در موضوعی ولی قانون در مورد آنها اجرا نمیشود و در حقیقت قانون برای آنها خستگی به وجود آورده، کشاورزی که سالهاست به خاطر زمین کشاورزی خود که دستگاه دولتی آن را تصرف نموده و رأی هم به نفع او صادرشده ولی باز به حقش نمیرسد،
فلذا این تعارض حقوقی در قالب
"هو گاله" و درد ناله"
جدیداً در کشور فریادش به هوا بلند است که به نظر میرسد حقوقدانان و وکلا و قانونگذاران یک فکری باید بکنند به این ادبیات خزنده در قانون کشور تا این طبقهبندی از قانون برچیده شود تا در کشور فقط یک قانون حکمفرما باشد، فقط اجرای درست قانون.
الان در بازار هر فروشنده، هر مغازه خودش یک نرخ و یک قانون دارد حالا اگر بازار از کنترل دولت خارج است اشکال ندارد، مردم میسازند همانطوری که تا حالا ساختند و تورم گرانی، فشار و مشکلات اقتصادی را تحمل نمودند ولی آنچه از قانون در دست خود دولتمردان است حداقل آن مقدار اجرا شود و فشار به مردم آورده نشود.
این در حالی است که بیشتر مشکلات کشور و شکایات و معضلات بین خود دولت و مردم است، یعنی شکایت مردم از دولت، دولت چون قدرت دارد همهچیز را به نفع خود مصادره میکند، مردم هم بعضاً هر چه بدوند چون قدرت دولت بالاتر است بهجایی نمیرسند اینجا هم دولت باید قدرت خودش را تعدیل کند و هوای مردم خودش را داشته باشد قطعاً هم به نفع خودش است هم به نفع مردم و هم به نفع کشور، امیدواریم که نسیم قانونگرایی در کشور با یک نوع آبوهوا بوزد و دوهوایی نشود و طبقهبندی از قانون برچیده شود.
رفته بودم سازمان تأمین اجتماعی دو نفر کارمند بازنشسته برای حقی که از آنان ضایع شده بود و قانون هم صراحت داشت دراینباره مراجعه نموده بودند چون قبلاً به دیوان شکایت برده بودند در خصوص حق اولاد، همسر، همسفر ، و غیره قضیه قابلتأمل و جالب شده بود.
دیوان شکایت یکی را رد کرده بود دیگری را تأیید، یعنی یک کشور، یک ملت، یک اداره،، دو همکار همرده،، یک قانون، اما دو نوع اجرا، دیوان یکی را رد کرده بود.
یکی را تائید، درصورتیکه قانون هم یکی بوده، و انداختن اختلاف بین دو شهروند خود،
یکی با گاله و رانت رسیده بود به حقش احتمالاً ، دیگری ناله سر داده بود که چرا به حقش نرسیده!
دلم به حال قانون، قانونگذار و ذینفع و بی نفع سوخت، و گفتم
چه بیقانونیهای در کشور با قانون میشود
و چه بسیار کسانی که قانون را خسته کردهاند،
و چه بسیار کسانی که قانون آنها را خسته کرده است،
چه کسی نسبت به این تعارضات در قانون باید پاسخگو باشد؟
آیا تاکنون قانونگذاران به پالایش قانون فکر کردهاند؟
پالایش در قانون و زدودن تعارضات قانونی و هرس نمودن شاخ و برگهای اضافه میتواند حال و هوای کشور را تازه و شاداب و بانشاط سازد، کاری که اهمیت آن در راستای پاکسازی از چهره قانون ضروری به نظر میرسد.
سرافراز آوری
فروردین 1401،
یاسوج
کد مطلب: 447876