تاریخ انتشار
جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۱
کد مطلب : ۴۴۸۷۱۳
به مناسبت یکمین سالگرد آسمانی شدن داوطلب محیط زیستی؛
یک کهگیلویه و بویراحمدی پایاننامهاش را به البرز زارعی تقدیم کرد
۶
کبنا ؛
ضیاءالدین ستارزاده دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه یزد پایاننامه خود با عنوان «عوامل فرهنگی-اجتماعی مؤثر بر مسئولیتپذیری زیستمحیطی در بین شهروندان شهر یاسوج» را به زندهیاد البرز زارعی تقدیم کرد. البرز زارعی محیطبان مردمی بود که در خرداد 99 در پی آتشسوزی جنگلهای دیل گچساران جان را سپر آتش کرد.
وی گفت: اینکه چرا پژوهش خود را به زندهیاد زارعی تقدیم کردم دو دلیل داشت یکی زنده نگهداشتن یاد عزیزی که داوطلبانه برای نجات زاگرس جان داد، دوم اهمیت مشارکت مردمی در حفظ محیطزیست.
وی افزود: محيطزيست صرفاً يک مسئله تخصصي و اکولوژيک نيست؛ بلکه مسئلهي اجتماعي نيز هست و حيات انسان به محيطزيست وابسته است لذا تخريب محيطزيست موجب اخلال در زندگي و نظم اجتماعي ميشود و بدون داشتن محيطزيست سالم ادامه حيات انسان ناممکن ميشود؛ خوراک، پوشاک، مسکن و حتي تفريح و گذاران اوقات فراغت انسان به محيطزيست گرهخورده است؛ مرگ طبيعت مساوي با مرگ انسان است؛ و بيتوجهي به محيطزيست عواقب جبرانناپذيري به دنبال دارد.
او ادامه داد؛ پيششرط قرار گرفتن هر جامعهاي در مدار توسعه پايدار، حفظ پايداري کارکردهاي محيطزيست است؛ زيرا کارکردهاي همه نظامهاي اقتصادي، اجتماعي به پايداري محيطزيست بستگي دارد. مشکل زيستمحيطي در هر منطقه و حتي در محدوده مرزهاي قراردادي يک کشور، ميتواند مشکلي براي کل جهان و نوع بشر به شمار آيد. کشور و بهویژه استان ما به دليل ظرفيتهاي اقليمي و موقعيتهاي جغرافيايي خاص خود، از شرايط ويژه زيستمحيطي برخوردار است که نهتنها بين کشورهاي جهان کمنظير، بلکه در مواردي بيبديل است. در چند دهه اخير کشور ما شاهد تخريب و نابودي عناصر محيطزيست خود بوده است بهنحويکه در محيطزيست کشور عوامل نگرانکنندهاي ازجمله: تخريب جنگلها و مراتع، آلودگي آبها، آلودگي هوا، تخريب خاک و مانند آن به چشم ميخورد که بحرانهاي زيادي را به بار آورده است. با روند تخريب رو به گسترش فعلي در کشور، دور از انتظار نيست که وضعيت محيطزيست در اندک زمان پيش رو به وضعيت خطرناک و غيرقابلکنترلي تبديل شود.
ستارزاده از عدم همکاری سازمان محیطزیست استان هم انتقاد کرد و گفت در همین استانهای همجوار سازمانها حمایتهای مالی و علمی زیادی میکنند که پژوهشگران و دانشجویان بیایند و مسائل مربوطه به آن سازمان را بکاوند. اما باکمال تأسف وقتی با نامه دانشگاه مبنی بر معرفی من به آن سازمان برای گرفتن آمار و اطلاعات مربوطه مراجعه کردم مدیرکل وقت سازمان محیطزیست استان به خاطر اینکه خطاب نامه به سمت ایشان یعنی «مدیرکل محیطزیست استان» بوده و اسم ایشان قید نشده بود از همکاری اجتناب کردند و برای جمعآوری آمار از راههای دیگر زمان زیادی را از دست دادم.
وی گفت: اینکه چرا پژوهش خود را به زندهیاد زارعی تقدیم کردم دو دلیل داشت یکی زنده نگهداشتن یاد عزیزی که داوطلبانه برای نجات زاگرس جان داد، دوم اهمیت مشارکت مردمی در حفظ محیطزیست.
وی افزود: محيطزيست صرفاً يک مسئله تخصصي و اکولوژيک نيست؛ بلکه مسئلهي اجتماعي نيز هست و حيات انسان به محيطزيست وابسته است لذا تخريب محيطزيست موجب اخلال در زندگي و نظم اجتماعي ميشود و بدون داشتن محيطزيست سالم ادامه حيات انسان ناممکن ميشود؛ خوراک، پوشاک، مسکن و حتي تفريح و گذاران اوقات فراغت انسان به محيطزيست گرهخورده است؛ مرگ طبيعت مساوي با مرگ انسان است؛ و بيتوجهي به محيطزيست عواقب جبرانناپذيري به دنبال دارد.
او ادامه داد؛ پيششرط قرار گرفتن هر جامعهاي در مدار توسعه پايدار، حفظ پايداري کارکردهاي محيطزيست است؛ زيرا کارکردهاي همه نظامهاي اقتصادي، اجتماعي به پايداري محيطزيست بستگي دارد. مشکل زيستمحيطي در هر منطقه و حتي در محدوده مرزهاي قراردادي يک کشور، ميتواند مشکلي براي کل جهان و نوع بشر به شمار آيد. کشور و بهویژه استان ما به دليل ظرفيتهاي اقليمي و موقعيتهاي جغرافيايي خاص خود، از شرايط ويژه زيستمحيطي برخوردار است که نهتنها بين کشورهاي جهان کمنظير، بلکه در مواردي بيبديل است. در چند دهه اخير کشور ما شاهد تخريب و نابودي عناصر محيطزيست خود بوده است بهنحويکه در محيطزيست کشور عوامل نگرانکنندهاي ازجمله: تخريب جنگلها و مراتع، آلودگي آبها، آلودگي هوا، تخريب خاک و مانند آن به چشم ميخورد که بحرانهاي زيادي را به بار آورده است. با روند تخريب رو به گسترش فعلي در کشور، دور از انتظار نيست که وضعيت محيطزيست در اندک زمان پيش رو به وضعيت خطرناک و غيرقابلکنترلي تبديل شود.
ستارزاده از عدم همکاری سازمان محیطزیست استان هم انتقاد کرد و گفت در همین استانهای همجوار سازمانها حمایتهای مالی و علمی زیادی میکنند که پژوهشگران و دانشجویان بیایند و مسائل مربوطه به آن سازمان را بکاوند. اما باکمال تأسف وقتی با نامه دانشگاه مبنی بر معرفی من به آن سازمان برای گرفتن آمار و اطلاعات مربوطه مراجعه کردم مدیرکل وقت سازمان محیطزیست استان به خاطر اینکه خطاب نامه به سمت ایشان یعنی «مدیرکل محیطزیست استان» بوده و اسم ایشان قید نشده بود از همکاری اجتناب کردند و برای جمعآوری آمار از راههای دیگر زمان زیادی را از دست دادم.