تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۲۳
کد مطلب : ۴۴۹۳۹۲
کبنا بررسی کرد؛
جایگاه محمد بهرامی در انتخابات 1402
۶
کبنا ؛
فعالیت‌های انتخاباتی در حوزه‌های انتخاباتی استان کهگیلویه و بویراحمد کم کم شروع شده است؛ در حوزه بویراحمد که یکی از حاشیه‌سازترین حوزه‌ها در استان است، رقابت‌های انتخاباتی بیشتر از سایر حوزه‌ها وجود دارد.
به گزارش کبنا، برخی شواهد نشان می‌دهد که محمد بهرامی قصد دارد شانس خود را برای ورود به مجلس شورای اسلامی در سال 1402 نیز امتحان کند. اگرچه او، نادر منتظریان، شیرعلی خرامین و مهدی روشنفکر را رقبای اصلی خود برای رسیدن خود به کرسی مجلس می‌داند و بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی بویراحمد، اصلاح‌طلبان را تهدیدی بلندمدت برای بهرامی می‌دانند، اما گفته می‌شود بزرگ‌ترین تهدید برای او در حال حاضر سابقه طولانی شکست‌های وی در این میدان است. اما به هر صورت نمی‌توان این موضوع را رد کرد که بهرامی، تنها نامزد در بویراحمد است که آرای او بیش از آنکه طایفه‌ای باشد، جریانی است. از سوی دیگر این مورد را نیز نمی‌توان نادیده گرفت که آرای او در دوره‌های مختلف روندی افزایشی داشته است. بنابراین علیرغم شکست‌هایی که بهرامی در این سال‌ها تجربه کرده است، وضعیت پیچیده‌ای پیش روی او قرار دارد.
خطری که بهرامی را از سوی روشنفکر و رقیب او یعنی خرامین تهدید می‌کند، حتما یکی از نگرانی های مهم برای نیروهای طرفدار شهردار اسبق یاسوج است. ورود نامزدهای دیگری مانند منتظریان که رأی عمده‌ای در بویراحمد علیا دارد و فقط با یک بار شرکت در انتخابات تنها دو هزار رای از او کمتر آورد نیز نگرانی آنها را تشدید کرده است، اما اینها، مسائلی نیستند که سنگ بزرگ پیش پای بهرامی بیندازند. برنامه‌های ستار هدایتخواه و زارع برای ازسرگیری فعالیت‌های سیاسی هم مساله مهمی است. اما همه اینها به اندازه آنچه در ذهنیت مردم در 16 سال گذشته حک شده است، اهمیت ندارد. بهرامی با یک چالش خیلی بزرگ‌تر از موارد یاد شده مواجه است و آن هم رکورد وی در شکست‌های پی در پی است.
خلاء امید در کسانی که 16 سال از او حمایت کردند، آشکار است. در عادی‌ترین شرایط هم یک بار شکست میتواند برچسب خطرناک طرف شکست همه رقابت‌ها باشد. اما اکنون این برچسب برای 12 سال است که بر پیشانی بهرامی نشسته است و این برچسب میتواند به مساله‌ای ناامیدکننده تبدیل شود.. این شرایط، میتواند علاوه بر ایجاد یأس و ناامیدی، به رقبای او جسارت بخشیده، متحدان و لیدرهای وی را نگران کرده و توانایی کادر رهبری وی را برای جذب افراد با استعداد از بین ببرد. این مساله همچنین تغییر و تحولاتی را که بهرامی به شدت به آنها نیاز دارد، را میتواند به تعویق بیندازد.
ممکن است طنزی که در میان مردم درباره محسن رضایی به عنوان طرف شکست خورده همه انتخابات ریاست جمهوری سر زبانها افتاد، برای بهرامی نیز استفاده شود. اما به هر حال باید دید که در ماه‌های آینده چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد. همانطور که گفته شد، علیرغم شکست‌های متعددی که بهرامی در این عرصه داشته است، نکته امیدوارکننده برای او روند افزایش آرای او است؛ به علاوه عملکرد روشنفکر و حضور خرامین در این انتخابات موجب خواهد شد آرای روشنفکر تقسیم شده و شانس او برای پیروزی کاهش یابد. از طرف دیگر، در نبود هدایتخواه، منتظریان نماینده بخشی از آرای هدایتخواه خواهد بود و بخشی از آرای هدایتخواه به سبد دیگر نامزدها ریخته می‌شود. در چنین وضعیتی، بهرامی میتواند امیدوار باشد اگر در این دوره نیز آرا او روندی افزایشی داشته باشد، بتواند کرسی آینده مجلس را در اختیار بگیرد. علاوه بر این سابقه بهرامی در شهرداری یاسوج یکی از نقاط قوت او در انتخابات آینده است. در نهایت، باید دید در ماه‌های منتهی به انتخابات چه اتفاقی قرار است بیفتد.
به گزارش کبنا، برخی شواهد نشان می‌دهد که محمد بهرامی قصد دارد شانس خود را برای ورود به مجلس شورای اسلامی در سال 1402 نیز امتحان کند. اگرچه او، نادر منتظریان، شیرعلی خرامین و مهدی روشنفکر را رقبای اصلی خود برای رسیدن خود به کرسی مجلس می‌داند و بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی بویراحمد، اصلاح‌طلبان را تهدیدی بلندمدت برای بهرامی می‌دانند، اما گفته می‌شود بزرگ‌ترین تهدید برای او در حال حاضر سابقه طولانی شکست‌های وی در این میدان است. اما به هر صورت نمی‌توان این موضوع را رد کرد که بهرامی، تنها نامزد در بویراحمد است که آرای او بیش از آنکه طایفه‌ای باشد، جریانی است. از سوی دیگر این مورد را نیز نمی‌توان نادیده گرفت که آرای او در دوره‌های مختلف روندی افزایشی داشته است. بنابراین علیرغم شکست‌هایی که بهرامی در این سال‌ها تجربه کرده است، وضعیت پیچیده‌ای پیش روی او قرار دارد.
خطری که بهرامی را از سوی روشنفکر و رقیب او یعنی خرامین تهدید می‌کند، حتما یکی از نگرانی های مهم برای نیروهای طرفدار شهردار اسبق یاسوج است. ورود نامزدهای دیگری مانند منتظریان که رأی عمده‌ای در بویراحمد علیا دارد و فقط با یک بار شرکت در انتخابات تنها دو هزار رای از او کمتر آورد نیز نگرانی آنها را تشدید کرده است، اما اینها، مسائلی نیستند که سنگ بزرگ پیش پای بهرامی بیندازند. برنامه‌های ستار هدایتخواه و زارع برای ازسرگیری فعالیت‌های سیاسی هم مساله مهمی است. اما همه اینها به اندازه آنچه در ذهنیت مردم در 16 سال گذشته حک شده است، اهمیت ندارد. بهرامی با یک چالش خیلی بزرگ‌تر از موارد یاد شده مواجه است و آن هم رکورد وی در شکست‌های پی در پی است.
خلاء امید در کسانی که 16 سال از او حمایت کردند، آشکار است. در عادی‌ترین شرایط هم یک بار شکست میتواند برچسب خطرناک طرف شکست همه رقابت‌ها باشد. اما اکنون این برچسب برای 12 سال است که بر پیشانی بهرامی نشسته است و این برچسب میتواند به مساله‌ای ناامیدکننده تبدیل شود.. این شرایط، میتواند علاوه بر ایجاد یأس و ناامیدی، به رقبای او جسارت بخشیده، متحدان و لیدرهای وی را نگران کرده و توانایی کادر رهبری وی را برای جذب افراد با استعداد از بین ببرد. این مساله همچنین تغییر و تحولاتی را که بهرامی به شدت به آنها نیاز دارد، را میتواند به تعویق بیندازد.
ممکن است طنزی که در میان مردم درباره محسن رضایی به عنوان طرف شکست خورده همه انتخابات ریاست جمهوری سر زبانها افتاد، برای بهرامی نیز استفاده شود. اما به هر حال باید دید که در ماه‌های آینده چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد. همانطور که گفته شد، علیرغم شکست‌های متعددی که بهرامی در این عرصه داشته است، نکته امیدوارکننده برای او روند افزایش آرای او است؛ به علاوه عملکرد روشنفکر و حضور خرامین در این انتخابات موجب خواهد شد آرای روشنفکر تقسیم شده و شانس او برای پیروزی کاهش یابد. از طرف دیگر، در نبود هدایتخواه، منتظریان نماینده بخشی از آرای هدایتخواه خواهد بود و بخشی از آرای هدایتخواه به سبد دیگر نامزدها ریخته می‌شود. در چنین وضعیتی، بهرامی میتواند امیدوار باشد اگر در این دوره نیز آرا او روندی افزایشی داشته باشد، بتواند کرسی آینده مجلس را در اختیار بگیرد. علاوه بر این سابقه بهرامی در شهرداری یاسوج یکی از نقاط قوت او در انتخابات آینده است. در نهایت، باید دید در ماه‌های منتهی به انتخابات چه اتفاقی قرار است بیفتد.
