تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۰۳
کد مطلب : ۴۶۶۰۸۵
نامه‌ای خطاب به استاندار کهگیلویه و بویراحمد و هیئت دولت؛
آنان که روز دوشنبه استقبال وصف ناپذیری از رئیس جمهور انجام دادند، دقیقاً از حاشیه‌ها و روستا‌های بی‌جاده و از ایستگاه‌های آخر و شهرک‌های بی‌آب و از کوچه‌های پر دست انداز یاسوج آمده بودند /نامشان در هیچ لیستی از شورا‌های وحدت و ائتلاف و جبهه‌های فرهنگی و گروه‌های پرطمطراق به ظاهر فرهنگی و در باطن سیاسی نبود / آنان که با ساز و دهل و ترکه بازی آمده بودند، جز جمهوری اسلامی و صداقت برایشان معنا نداشت / آنهایی که در ورزشگاه تختی کل و لرکه سر می‌دادند سر در هیچ آبشخور سیاسی اصول گرا و اصلاح طلبی و یا انقلابی نمای پر مدعی نداشتند
۳
کبنا ؛جمعی از اعضای ستاد‌های مردمی استقبال از سفر دوم رئیس جمهوری در استان کهگیلویه و بویراحمد در نامه‌ای سرگشاده خطاب به استاندار استان که نسخه‌ای از آن را در اختیار پایگاه خبری کبنا نیوز قرار دادند، نوشتند که جناب استاندار محترم آن همه آبروداری مردم بویراحمد در میدان هفت تیر یاسوج و عشایری که آن روز صبح وارد دشت سقاوه شد و در گرمای ۴۰درجه در بهمئی جمع شدند؛ برای این بود که صادقانه عهد بستند که حامی یک دولت صادق و استاندار مقتدر باشند تا مقابل عده‌ای قلیل پر مدعی تمامیت خواه بایستد و از حقوق مستضعفین به پا خواسته دفاع کنند.
به گزارش کبنا، این نامه‌ی به شرح زیر است.
جناب دکتر احمدزاده:
طعم شیرین سفر و خشنودی رهبر عزیز از حماسه مردم مستضعف را با مشاوره عدیده‌ای قلیل و تمامیت خواه تلخ نکنید.
تا قبل از سفر ریاست محترم جمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد، تمام دغدغه هیئت دولت و گروه‌های اعزامی از نهاد ریاست جمهوری، استقبال مردم از سفر بود.
استاندار محترم هم با یک دغدغه‌ی جدی کمیت و کیفیت استقبال مردم را دنبال می‌کرد در میان این دغدغه هم عده‌ای بودند که فرصت را غنیمت شمرده بودند تا از دولت سیزدهم؛ هم در سطح ملی و هم در سطح استانی و حتی شهرستانی به بهانه‌های واهی از جمله، ناکارآمدی مدیران، غیر انقلابی بودن دولت و برخی دولتمردان در استان و شهرستان‌ها، طایفه گرایی و دخالت نمایندگان در دولت و... انتقام بگیرند.
دو گروه همزمان پروژه انتقام را به جد پیگیر بودند و در فضای رسانه‌ای و نشست‌های محفلی به عنوان یک طرح پیگیر بودند و تمام تلاش خود را برای عدم استقبال مردم از دولت بکار می‌گرفتند و البته عده‌ای هم از درون خود دولت در استان و استانداری نیز از دور و نزدیک دستی بر این طرح و پروژه داشتند تا از آب کل آلود ماهی بگیرند و در یک فضای غبار آلود شاید بر تخت استانداری جلوسی داشته باشند.
گروه اول جریان مخالف دولت سیزدهم و گروه دیگر هم موافقانی که به نوعی یا با نمایندگان فعلی مجلس رقابت سیاسی داشتند و یا سودای نمایندگی در آینده داشتند، بودند. هر دو گروه یک مخرج مشترک داشتند و دارند و آن هم تضعیف دولت مستقر در استان و کشور و غیر مردمی نشان دادن دولت و ناکارآمد جلوه دادن اکثر دولت مردان استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان‌ها از بخشداران تا فرمانداران و استاندار بود نوک پیکان هم مستقیماً استاندار را نشانه رفته بود و حوزه سیاسی را.
این دو گروه با بزرگ‌نمایی مشکلات ساختاری و امثالهم مردم را وادار به تجمعات متعدد می‌کردند و پلاکارد‌هایی را نوشته بودند که علیه دولت و دولتمردان به میدان بیاورند. آن‌ها شبانه روز در تلاش بودند تا مردم به استقبال دولت نیایند و بعد ماهی بگیرند و...
نمونه بارز این کارشکنی‌های؛ مشورت‌های خارج از شبکه در جریان جشن عشایر مارگون برای عدم برگزاری یا دیگر تحریک بازار یاسوج مبنی بر عدم همکاری در برگزاری جشن استقبال در ورزشگاه تختی و یا حضور افراد خاص در کارخانه قند و دادن گزارش علیه مدیران و یا کارشکنی‌های متعدد برای لغو سفر بهمئی و یا ترتیب یک تجمع در شهرستان کهگیلویه و یا گچساران و از جمله فعالیت این دو گروه بود.
این‌ها تنها نمونه‌ای از تلاش عده‌ای مخالف دولت و عده‌ای به ظاهر موافق دولت ولی تمامیت خواه در استان کهگیلویه و بویراحمد بود که تلاش داشتند تا سفر دولت تلخ شود. همین دو گروه خصوصاً جریان تمامیت خواه به استاندار و نمایندگان وزراء و گروه بازرسی نهاد ریاست جمهوری فشار می‌آوردند که اگر چند مدیر و فرماندار و معاون استاندار عزل شوند، استقبال چنین و چنان می‌شود. گروه تمامیت خواه حتی به تهران پیام داده بودند که اگر در جریان قبل از سفر حتی استاندار تغییر کند؛ استقبال بی‌نظری را خواهیم داشت و گفته بودند به هر میزان مدیر عزل شود استقبال بیشتر هست.
از طرف دیگر دولت هم تجربه ناموفق در عزل مدیران در خوزستان را داشت که نه تنها تحولی انجام نشد بلکه سرمایه اجتماعی نظام هم به شدت کاهش پیدا نمود و از طرفی خود معاون اجرایی رئیس جمهور از قبل در استان حضور یافته بودند و عملاً و رسما کل استان را مورد ارزیابی قرار داد و خودشان به نتیجه رسیده بودند که جابه جایی مدیران در استان به شکل استان‌های دیگر نخواهد بود و در اینجا هم به نتیجه قطعی رسیدند که برخی گزارشات هیچ مبنای دقیقی ندارند و معدل مدیران استان و شهرستان‌ها هم بسیار جلوتر از استان‌های دیگر و مطلوب بود.
لذا خرد جمعی ستاد سفر بر عدم تغییر مدیرانی بود که از قبل پیشنهاد شده بود تا اگر احیاناً هم تغییری لزوم داشت در فرایند عادی و با هماهنگی وزارت و تعامل با نمایندگان انجام بشود.
وقتی آحاد مردم مستضعف بی‌جاده و بی‌آب و روستا و حاشیه نشین متوجه صداقت دولت مردان و عدم همراهی هیئت دولت با تمامیت خواهان شدند و ترکیب اقشار مردم را در تشریفات ریاست جمهوری در فرودگاه دیدند؛ با هم عهد کردند که همه محرومیت‌ها را فراموش کنند و با بهترین شیوه ممکن به استقبال دولت بیایند و آمدند. جناب آقای احمدزاده و جناب هیئت دولت سیزدهم آنان که روز دوشنبه از میدان ساعت تا استادیوم تختی استقبال وصف ناپذیری را از آقای رئیسی انجام دادند دقیقاً از حاشیه‌ها و روستا‌های بی‌جاده و از ایستگاه‌های آخر و شهرک‌های بی‌آب و از کوچه‌های پر دست انداز یاسوج آمده بودند، آنان نامشان در هیچ لیستی از شورا‌های وحدت و ائتلاف و جبهه‌های فرهنگی و گروه‌های پرطمطراق به ظاهر فرهنگی و در باطن سیاسی نبود. آنان که با ساز و دهل و ترکه بازی آمده بودند، جز جمهوری اسلامی و صداقت برایشان معنا نداشت و هیچگاه شناسنامه‌های خود را به پول‌های بادآورده برای رأی و یا به تمامیت خواهان اصول گرا و اصلاح طلب برای پست نفروخته بودند. آنهایی که در ورزشگاه تختی کل و لرکه سر می‌دادند سر در هیچ آبشخور سیاسی اصول گرا و اصلاح طلبی و یا انقلابی نمای پر مدعی نداشتند، آن‌ها به خاطر اعتقاداتشان و به خاطر حمایت از این دولت مظلوم آمده بودند تا قاطعیت دولت منتخبشان در برابر زیاده خواهان و تمامیت خواهان پاسخ مثبت داده باشید که راه همین است که آمده‌اید و نباید برگردید.
جناب استاندار محترم آن همه آبروداری مردم بویراحمد در میدان هفت تیر یاسوج و عشایری که آن روز صبح وارد دشت سقاوه شد و در گرمای ۴۰درجه در بهمئی جمع شدند؛ برای این بود که صادقانه عهد بستند که حامی یک دولت صادق و استاندار مقتدر باشند تا مقابل عده‌ای قلیل پر مدعی تمامیت خواه بایستد و از حقوق مستضعفین به پا خواسته دفاع کنند.
اخیراً شنیده می‌شود همان گروه فشار با هدف قرار دادن برخی از مدیران خدوم و مردمی در صدد انتقام از آن استقبال تاریخی مردم هستند و انگشت شماری از همراهان آقای استاندار نیز بر طبل تغییراتی می‌کوبند که جز انتقام از مردم در استقبال آورده‌ی دیگری ندارد.
حال مخلص کلام این است جناب آقای استاندار و جناب آقای منصوری معاون اول محترم که تغییرات سفارشی را به نام و پشتوانه‌ی شما دارند مهر می‌کنند، هوشیار باشید که طعم شیرینی سفر دولت سیزدهم و شخص رئیس جمهور را با مشاوره عده‌ای قلیل و تمامیت خواه و مطرود مردمی تلخ نکنید که این مردم هستند و صحنه‌های دیگری در پیش رو. هر کس با مردم مؤمن به انقلاب با برچسب سیاست درأفتاد، ور افتاد.
به گزارش کبنا، این نامه‌ی به شرح زیر است.
جناب دکتر احمدزاده:
طعم شیرین سفر و خشنودی رهبر عزیز از حماسه مردم مستضعف را با مشاوره عدیده‌ای قلیل و تمامیت خواه تلخ نکنید.
تا قبل از سفر ریاست محترم جمهور به استان کهگیلویه و بویراحمد، تمام دغدغه هیئت دولت و گروه‌های اعزامی از نهاد ریاست جمهوری، استقبال مردم از سفر بود.
استاندار محترم هم با یک دغدغه‌ی جدی کمیت و کیفیت استقبال مردم را دنبال می‌کرد در میان این دغدغه هم عده‌ای بودند که فرصت را غنیمت شمرده بودند تا از دولت سیزدهم؛ هم در سطح ملی و هم در سطح استانی و حتی شهرستانی به بهانه‌های واهی از جمله، ناکارآمدی مدیران، غیر انقلابی بودن دولت و برخی دولتمردان در استان و شهرستان‌ها، طایفه گرایی و دخالت نمایندگان در دولت و... انتقام بگیرند.
دو گروه همزمان پروژه انتقام را به جد پیگیر بودند و در فضای رسانه‌ای و نشست‌های محفلی به عنوان یک طرح پیگیر بودند و تمام تلاش خود را برای عدم استقبال مردم از دولت بکار می‌گرفتند و البته عده‌ای هم از درون خود دولت در استان و استانداری نیز از دور و نزدیک دستی بر این طرح و پروژه داشتند تا از آب کل آلود ماهی بگیرند و در یک فضای غبار آلود شاید بر تخت استانداری جلوسی داشته باشند.
گروه اول جریان مخالف دولت سیزدهم و گروه دیگر هم موافقانی که به نوعی یا با نمایندگان فعلی مجلس رقابت سیاسی داشتند و یا سودای نمایندگی در آینده داشتند، بودند. هر دو گروه یک مخرج مشترک داشتند و دارند و آن هم تضعیف دولت مستقر در استان و کشور و غیر مردمی نشان دادن دولت و ناکارآمد جلوه دادن اکثر دولت مردان استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان‌ها از بخشداران تا فرمانداران و استاندار بود نوک پیکان هم مستقیماً استاندار را نشانه رفته بود و حوزه سیاسی را.
این دو گروه با بزرگ‌نمایی مشکلات ساختاری و امثالهم مردم را وادار به تجمعات متعدد می‌کردند و پلاکارد‌هایی را نوشته بودند که علیه دولت و دولتمردان به میدان بیاورند. آن‌ها شبانه روز در تلاش بودند تا مردم به استقبال دولت نیایند و بعد ماهی بگیرند و...
نمونه بارز این کارشکنی‌های؛ مشورت‌های خارج از شبکه در جریان جشن عشایر مارگون برای عدم برگزاری یا دیگر تحریک بازار یاسوج مبنی بر عدم همکاری در برگزاری جشن استقبال در ورزشگاه تختی و یا حضور افراد خاص در کارخانه قند و دادن گزارش علیه مدیران و یا کارشکنی‌های متعدد برای لغو سفر بهمئی و یا ترتیب یک تجمع در شهرستان کهگیلویه و یا گچساران و از جمله فعالیت این دو گروه بود.
این‌ها تنها نمونه‌ای از تلاش عده‌ای مخالف دولت و عده‌ای به ظاهر موافق دولت ولی تمامیت خواه در استان کهگیلویه و بویراحمد بود که تلاش داشتند تا سفر دولت تلخ شود. همین دو گروه خصوصاً جریان تمامیت خواه به استاندار و نمایندگان وزراء و گروه بازرسی نهاد ریاست جمهوری فشار می‌آوردند که اگر چند مدیر و فرماندار و معاون استاندار عزل شوند، استقبال چنین و چنان می‌شود. گروه تمامیت خواه حتی به تهران پیام داده بودند که اگر در جریان قبل از سفر حتی استاندار تغییر کند؛ استقبال بی‌نظری را خواهیم داشت و گفته بودند به هر میزان مدیر عزل شود استقبال بیشتر هست.
از طرف دیگر دولت هم تجربه ناموفق در عزل مدیران در خوزستان را داشت که نه تنها تحولی انجام نشد بلکه سرمایه اجتماعی نظام هم به شدت کاهش پیدا نمود و از طرفی خود معاون اجرایی رئیس جمهور از قبل در استان حضور یافته بودند و عملاً و رسما کل استان را مورد ارزیابی قرار داد و خودشان به نتیجه رسیده بودند که جابه جایی مدیران در استان به شکل استان‌های دیگر نخواهد بود و در اینجا هم به نتیجه قطعی رسیدند که برخی گزارشات هیچ مبنای دقیقی ندارند و معدل مدیران استان و شهرستان‌ها هم بسیار جلوتر از استان‌های دیگر و مطلوب بود.
لذا خرد جمعی ستاد سفر بر عدم تغییر مدیرانی بود که از قبل پیشنهاد شده بود تا اگر احیاناً هم تغییری لزوم داشت در فرایند عادی و با هماهنگی وزارت و تعامل با نمایندگان انجام بشود.
وقتی آحاد مردم مستضعف بی‌جاده و بی‌آب و روستا و حاشیه نشین متوجه صداقت دولت مردان و عدم همراهی هیئت دولت با تمامیت خواهان شدند و ترکیب اقشار مردم را در تشریفات ریاست جمهوری در فرودگاه دیدند؛ با هم عهد کردند که همه محرومیت‌ها را فراموش کنند و با بهترین شیوه ممکن به استقبال دولت بیایند و آمدند. جناب آقای احمدزاده و جناب هیئت دولت سیزدهم آنان که روز دوشنبه از میدان ساعت تا استادیوم تختی استقبال وصف ناپذیری را از آقای رئیسی انجام دادند دقیقاً از حاشیه‌ها و روستا‌های بی‌جاده و از ایستگاه‌های آخر و شهرک‌های بی‌آب و از کوچه‌های پر دست انداز یاسوج آمده بودند، آنان نامشان در هیچ لیستی از شورا‌های وحدت و ائتلاف و جبهه‌های فرهنگی و گروه‌های پرطمطراق به ظاهر فرهنگی و در باطن سیاسی نبود. آنان که با ساز و دهل و ترکه بازی آمده بودند، جز جمهوری اسلامی و صداقت برایشان معنا نداشت و هیچگاه شناسنامه‌های خود را به پول‌های بادآورده برای رأی و یا به تمامیت خواهان اصول گرا و اصلاح طلب برای پست نفروخته بودند. آنهایی که در ورزشگاه تختی کل و لرکه سر می‌دادند سر در هیچ آبشخور سیاسی اصول گرا و اصلاح طلبی و یا انقلابی نمای پر مدعی نداشتند، آن‌ها به خاطر اعتقاداتشان و به خاطر حمایت از این دولت مظلوم آمده بودند تا قاطعیت دولت منتخبشان در برابر زیاده خواهان و تمامیت خواهان پاسخ مثبت داده باشید که راه همین است که آمده‌اید و نباید برگردید.
جناب استاندار محترم آن همه آبروداری مردم بویراحمد در میدان هفت تیر یاسوج و عشایری که آن روز صبح وارد دشت سقاوه شد و در گرمای ۴۰درجه در بهمئی جمع شدند؛ برای این بود که صادقانه عهد بستند که حامی یک دولت صادق و استاندار مقتدر باشند تا مقابل عده‌ای قلیل پر مدعی تمامیت خواه بایستد و از حقوق مستضعفین به پا خواسته دفاع کنند.
اخیراً شنیده می‌شود همان گروه فشار با هدف قرار دادن برخی از مدیران خدوم و مردمی در صدد انتقام از آن استقبال تاریخی مردم هستند و انگشت شماری از همراهان آقای استاندار نیز بر طبل تغییراتی می‌کوبند که جز انتقام از مردم در استقبال آورده‌ی دیگری ندارد.
حال مخلص کلام این است جناب آقای استاندار و جناب آقای منصوری معاون اول محترم که تغییرات سفارشی را به نام و پشتوانه‌ی شما دارند مهر می‌کنند، هوشیار باشید که طعم شیرینی سفر دولت سیزدهم و شخص رئیس جمهور را با مشاوره عده‌ای قلیل و تمامیت خواه و مطرود مردمی تلخ نکنید که این مردم هستند و صحنه‌های دیگری در پیش رو. هر کس با مردم مؤمن به انقلاب با برچسب سیاست درأفتاد، ور افتاد.
