تحلیلی بر رفتار «مهدی روشنفکر» در پاتاوه

کبنا ؛سهام علیزاده: تنور اردوگاه‌های انتخاباتی بدلیل حضور هر سه نماینده مجلس و البته چهره‌های شاخص در هر سه حوزه انتخابیه بویراحمد، کهگیلویه بزرگ و گچساران و باشت، داغ شده و اردوکشی‌های سیاسی، خانه به خانه شده است.
در این نوشتار ابتدا به حوزه سردسیری یعنی شهرستان‌های بویراحمد، دنا و مارگون می‌پردازیم و در نوشتار‌های بعدی به دو حوزه کهگیلویه بزرگ و گچساران ورود خواهیم کرد.
همه مردم استان کهگیلویه و بویراحمد نیک می‌دانند که شش ماه قبل از انتخابات، حضور کاندیدا‌ها در مراسمات مختلف، حضوری سیاسی است و این موضوع برای تمام کاندیدا‌ها یک موضوع واحد و البته قدیمی است.
به‌عقیده نگارنده، برادران، حامیان، لیدر‌ها، فعالان قومیتی و سیاسی، کار را در  «پاتاوه یا گذرگاه تاریخ» برای «مهدی روشنفکر» نماینده کنونی شهرستان‌های سه‌گانه سردسیری در استان کهگیلویه و بویراحمد در چند روز پیش تمام کردند، اگرچه برخی نام مانور بر آن حضور محدود گذاشتند و برخی نام قشون کشی.
در برخی مطالب کسل‌آور که البته توأم با انواع و اقسام اهانت‌ها همراه است. برخی رسانه‌ها و البته برخی گردانندگان فضای مجازی، به حضور جمعی کوچکی از حامیان «مهدی روشنفکر» در یک مراسم فاتحه خوانی در «شهر پاتاوه سرنوشت ساز» ایرادات غیرمنطقی گرفته بودند اما کیست نداند که این حضور‌ها برای تمام کاندیدا‌ها بوده و خواهد بود؟
کیست نداند که فعالیت‌های انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد برخلاف تمام دنیا، یکسال قبل و گا‌هاً چهارسال قبل از انتخابات برای برخی کاندیدا‌ها شروع می‌شود؟
کیست نداند که در این حضور‌ها هم کارمندان دولت، سایرین و کشاورزان و بازاریان و قاطبه مشاغل آزاد حضور دارند؟
آیا هیاهو‌های پوچ برخی بلاگر‌ها و رسانه‌های مجازی برای سیاسی خواندن حضور جمع محدودی از «حامیان روشنفکر» در یک آئین فاتحه خوانی خانوادگی در «پاتاوه» یک هیاهوی درست است؟ اما پوشش ندادن «تجمع محدود حامیان تکراری فلان کاندیدا در خیابان پانزدهم خرداد یاسوج و یا روستای صالحان» را یک حرکت عقیدتی دانستن، کار درستی است؟
کیست نداند که «مهدی روشنفکر» برآمده از آرای «ملتی» است که هنوز هم از داشتن جاده مناسب، آب شرب سالم، شبکه‌های برق پایدار، فرصت‌های شغلی مطمئن و داشتن حداقل‌ترین‌های رفاهی و بهداشتی محروم‌اند؟
کیست نداند که تا چهار سال پیش، برخی‌ها می‌تاختند و می‌گفتند، نگران آرای فلان نقطه از فلان منطقه محروم نباشید و ما آرای آنان را می‌خریم؟
کیست نداند که تنها ثمره سال‌ها مسوولیت آقایان در پرادو‌ها و شاسی بلند‌ها، خاکی بود که بر سر و صورت خواهر، برادر، پدر و مادر آن منطقه محروم می‌نشست؟
خواننده عزیز، دردل‌ها زیاد و مجال گفتن کم، اما از دل همین محرومین فرزندی پاک سرشت، شجاع، نترس و بقول معروف «زیر بار زور نرو» به نام «مهدی روشنفکر» زاده شده که برای همگان دست برادری دراز کرده و معتقدست تمام فرزندان استان کهگیلویه و بویراحمد در هرجایی هستند، «کَکای» اویند.
او از سرزمینی قدم به میدان گذاشته که اربابان زر و زور و تزویر هیچگاه بخود نمی‌قبولاندند که روزگاری، فرزندان «پابرهنگان» در جای جای استان کهگیلویه و بویراحمد خاصه بویراحمد واحد، مدیران یک نظام اداری شوند و سدی باشند بر تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها.
کیست نداند که مدیریت‌ها در ده‌ها سال گذشته بین آقایان مُدعی تقسیم شده بود و اساساً نامی از فرزندان نخبه «محلات و روستا‌های فقیرنشین» نبود؟
او از دیاری قدم به یک نبرد نابرابر برداشته که «هنوز قهقهه مستانه سرمایه‌داران بی‌ریشه» به گوش همان پابرهنگان مستضعف می‌رسد.
«روشنفکر» نماینده ده‌ها هزار «ندای وحدتی» است که آمده‌اند بگویند دوران بی‌عدالتی، تبعیض، اختلاف طبقاتی، پارتی بازی‌های سفلی و علیا، نگاه از بالا به پایین و ….. به پایان رسیده و «بویراحمد» باید «یَد واحد» باشد.
به این نگارنده‌های بی‌انصاف که روزگاری نزد خدا و بندگان خدا شرمنده نگارش‌های نادرست‌شان خواهند شد نیز میگوئیم و البته تأکید می‌کنیم: «تردید نکنید کار برای پیروزی روشنفکر در پاتاوه تمام شده است، روشنفکر نماد بارز یک قوم و ایل نیست بلکه نماد بارز یک بویراحمد واحد است، البته نه بویراحمد واحدی که برخی‌ها این روز‌ها به ناچار و بخاطر مسائل انتخاباتی بر زبان می‌رانند.»
«روشنفکر این بار نیز با شعار ندای وحدتِ برخواسته از دل محرومین و پابرهنگان، در برابر اندوخته‌های زر و زور و تزویر، همانند قله‌های استوار شورم و شولیز و دنا، ‌ایستاده می‌جنگد و سربازان او مثل ارتشبدان و سرداران جنگی تا پای جان در برابر وعده‌های توخالی، لبخند‌های کاذب، هیاهو‌های پوشالی، کارناوال‌های پرادو و شاسی بلند، فخر فروشی‌های کُت و شلواری، پرونده سازان، آنانی که به زحمت دست به دست جوانان و مردم این دیار می‌دهند و به اسم دین بر گُرده دین تاخته و می‌تازند”، تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون، مَردانه خواهند جنگید.»
باور کنید و بپذیرید که درخت کاشته شده یاران مهدی روشنفکر و حامیان جریان مظلوم اما محبوب ندای وحدت، تنومند شده که نه فقط با باد‌ها و نسیم‌های سحری و عصرگاهی بلکه با طوفان‌ها و باد‌های طوفان زای ۱۲۰ روزه سیستان هم خَم به ابرو نمی‌آورد و با تخریب، تهمت، توهین، تشویش، عزل یاران در مناصب دولتی، پرونده‌سازی‌ها و ده‌ها نمونه اینگونه‌ای شکست را پذیرا نخواهد بود.
جریان مظلوم اما محبوب ندای وحدت، برخواسته از دل مظلومان و محرومانی است که ده‌ها سال به اسم سفلی و علیا بر آن‌ها تاختند و دم بر نیاورند و اکنون تبدیل به یک انقلاب مُقدس شده است.
و کلام آخر اینکه، سینه ندای وحدت برای به آغوش کشیدن تمام برادران و خواهران خود در جای جای بویراحمد واحد باز و آماده پذیرش تمام عزیزان از هرنوع سلیقه و گرایشی است.
و اما به مخالفان مردود شده از سوی مردم در روز یازدهم اسفندماه امسال، دوباره خواهیم گفت: جمع کُن بساطتت را.