تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۳۰
کد مطلب : ۴۷۰۳۶۹
حادثه ای عجیب که در مشهد رخ داد
داوری پلیس بین دزد وشاه دزد!
۰
کبنا ؛
آسمان شهر زیر چتر سیاه شب قرار گرفته بود که راننده جوان هراسان و نگران پدال ترمز را مقابل یکی از مجتمع های پزشکی در بولوار احمد آباد فشرد و در حالی از خودرو بیرون پرید که حدود 45 دقیقه بود دنبال جای پارک مناسب می گشت اما با شنیدن ناله های بغض آلود مادر، دیگر چاره ای جز توقف در مقابل ساختمان پزشکان نداشت.
پسر جوان نگاهی به چهره رنجور و رنگ پریده مادرش انداخت و بلافاصله او را به دوش گرفت و از پله های ساختمان بالا رفت. او از این که مادر پیرش را به موقع به مطب پزشک متخصص رسانده بود، لبخندی از رضایت زد و چهره دردمند مادر را بوسید اما در یک لحظه به طوری که گویی برق وجودش را لرزاند، سراسیمه پله های مجتمع پزشکان را دوتا یکی پشت سر گذاشت و زمانی وارد خیابان شد که اثری از خودروی پژو پارسش نبود! با صدایی بغض آلود و هراسان با پلیس 110 تماس گرفت اما لحظاتی بعد سرش را میان دستانش گرفت و در حاشیه خیابان نشست چراکه فهمید تنها سرمایه زندگی اش به سرقت رفته است. از سوی دیگر و در این شرایط نمی توانست ماجرای سرقت خودرو را برای مادر بیمارش بازگو کند. اشک هایش به آرامی روی گونه می غلتید که نیروهای کلانتری احمد آباد مشهد از راه رسیدند و با بررسی دوربین های مداربسته به سرنخ هایی از یک دزد جوان رسیدند که از ساعتی قبل در آن مکان به کمین طعمه ای نشسته بود که با سهل انگاری شرایط سرقت را برایش فراهم کند. او وقتی دید راننده جوان بدون استفاده از تجهیزات ایمنی و امنیتی، خودرو را رها کرد تا مادرش را به درون مجتمع پزشکان ببرد، فرصت را غنیمت شمرد و با شگردی خاص آن را سرقت کرد. طولی نکشید که عوامل تجسس کلانتری، تصویر دزد جوان و لاغر اندام را از دوربین مداربسته خارج و آن را روی تابلوی متهمان تحت تعقیب نصب کردند. بدین ترتیب تحقیقات و کنکاش های پلیس برای ردیابی و دستگیری دزد پژو پارس آغاز شد و راننده خودرو در حالی که غمی تلخ بر چهره‌اش خودنمایی می کرد، مادر پیرش را با تاکسی عبوری به منزل رساند و منتظر بررسی های تخصصی پلیس ماند.
از سوی دیگر، افسر تجسس ادامه رصدهای اطلاعاتی را به همکارش سپرد و خود با پایان شیفت کاری عازم منزل شد اما هنوز در بولوار ناصرخسرو حرکت می کرد که متوجه درگیری3 جوان پژو سوار در حاشیه خیابان شد و برای میانجی‌گری بین آن ها توقف کرد. افسر تجسس زمانی به کنار پژوسواران رسید که یکی از آن ها در میان خشم و عصبانیت شیشه خودروی پژو پارس را تخریب کرد و درگیری بالا گرفت. افسر وظیفه شناس که لباس شخصی به تن داشت، تلاش می کرد تا با داوری بین پژوسواران آنان را از درگیری وحشتناکی باز دارد که آرام آرام رنگ خون می گرفت. در این هنگام مامور انتظامی مالک یکی از خودروهای پژو پارس را به زیر نور چراغ تیر برق کشید تا او را به آرامش دعوت کند و به بررسی مشکل آن ها بپردازد که ناگهان نگاهش در تاریکی شب به چهره جوان عصبانی خیره ماند. او حیرت زده به چشمان جوانی می نگریست که ساعتی قبل تصویر او را بر تابلوی متهمان تحت تعقیب نصب کرده بود. ذهن جست‌وجوگر افسر پلیس به تاروپود هوشیاری وی گره خورد و خیلی زود نقشه ای پلیسی را بر افکارش رقم زد. او در حالی به داوری بین 3 جوان مذکور ادامه می داد که با ترفندی تخصصی با سرگرد سید محمد سید گلستان(رئیس کلانتری احمدآباد) تماس گرفت و ماجرا را با کلمات رمزآلود بازگو کرد.
دقایقی بعد آژیر خودروی پلیس در بولوار ناصر خسرو پیچید و 3جوان با مشاهده خودروی پلیس همه توان خود را برای فرار از محل به کار گرفتند اما دیگر دیر شده بود و افسر لباس شخصی به همراه رئیس کلانتری، 2 تن از آنان را با چند فن دفاع شخصی زمین گیر کردند اما یکی از آنان گریخت. طولی نکشیدکه با انتقال2 جوان و 2 خودروی پژو پارس به مقر انتظامی بررسی های ویژه در این باره آغاز و مشخص شد سارق جوان که تصویر او بر تابلوی درون اتاق تجسس کلانتری نصب شده است پس از سرقت پژو پارس از مقابل مجتمع پزشکان به دنبال مکانی خلوت می گشت تا قطعات خودرو را با خیال راحت باز کند و آن ها را به مالخران لوازم سرقتی بفروشد. به همین خاطر او بعد از جست‌و‌جو در اطراف به نقطه ای خلوت در بولوار ناصر خسرو رسیده بود اما قبل ازآن که سرقت قطعات را آغاز کند، چشمش به خواربارفروشی آن سوی بولوار افتاد و هوس سیگار کرد. وسوسه کشیدن یک نخ سیگار در آن شرایط رهایش نمی کرد. به همین خاطر خودروی پژو پارس را در گوشه تاریک بولوار گذاشت و به سمت فروشگاه به راه افتاد. هنوز سیگارش به انتها نرسیده بود که متوجه شد 2 جوان پژو سوار، خودروی خود را در کنار پژو پارس سرقتی وی، پارک کرده اندو درحال سرقت قطعات آن هستند.
او سراسیمه و فریادزنان به طرف شاه دزدان مذکور رفت و با آنان درگیر شد که در همین هنگام افسر لباس شخصی پلیس از راه رسید و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: در حالی که استعلام از مرکز فرماندهی پلیس نشان می داد خودروی پژو پارس 2 جوان سارق نیز از منطقه دیگر شهر سرقت شده است، تعدادی قطعات و لوازم سرقتی دیگر مانند 4 دستگاه کامپیوتر(ای سی یو)2جک، چند عدد آچار چرخ، دستگاه جوش و مقداری مواد مخدر صنعتی نیز در بازرسی از داخل خودروی سارقان کشف و ضبط شد. بررسی های بیشتر نیروهای انتظامی بیانگر آن بود که دزدان با نصب پلاک های جعلی روی خودروی سرقتی از آن ها برای دستبرد به خودروهای پارک شده در مناطق تاریک و خلوت خیابان ها استفاده می کنند. همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد «وحید-ح»(متهم34 ساله) و«علی-د»(متهم28 ساله) از دزدان سابقه‌دار هستند که یکی از آن‌ها10 فقره سابقه کیفری دارد و اکنون برای یازدهمین بار در چنگ قانون گرفتار شده است. بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، تحقیقات نیروهای انتظامی با هدایت مستقیم رئیس کلانتری احمد آباد برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با دزدان دستگیر شده در حالی ادامه یافت که در سپیده سحرگاهی مالباخته جوان در پی تماس پلیس، خودرا به کلانتری رساند و با دیدن خودرو ، اشک شوق ریخت. شایان ذکر است که سارقان با دستور قاطعانه دادیار شعبه226 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شدند تا بررسی های میدانی و تخصصی پلیس در این باره کامل شود.
پسر جوان نگاهی به چهره رنجور و رنگ پریده مادرش انداخت و بلافاصله او را به دوش گرفت و از پله های ساختمان بالا رفت. او از این که مادر پیرش را به موقع به مطب پزشک متخصص رسانده بود، لبخندی از رضایت زد و چهره دردمند مادر را بوسید اما در یک لحظه به طوری که گویی برق وجودش را لرزاند، سراسیمه پله های مجتمع پزشکان را دوتا یکی پشت سر گذاشت و زمانی وارد خیابان شد که اثری از خودروی پژو پارسش نبود! با صدایی بغض آلود و هراسان با پلیس 110 تماس گرفت اما لحظاتی بعد سرش را میان دستانش گرفت و در حاشیه خیابان نشست چراکه فهمید تنها سرمایه زندگی اش به سرقت رفته است. از سوی دیگر و در این شرایط نمی توانست ماجرای سرقت خودرو را برای مادر بیمارش بازگو کند. اشک هایش به آرامی روی گونه می غلتید که نیروهای کلانتری احمد آباد مشهد از راه رسیدند و با بررسی دوربین های مداربسته به سرنخ هایی از یک دزد جوان رسیدند که از ساعتی قبل در آن مکان به کمین طعمه ای نشسته بود که با سهل انگاری شرایط سرقت را برایش فراهم کند. او وقتی دید راننده جوان بدون استفاده از تجهیزات ایمنی و امنیتی، خودرو را رها کرد تا مادرش را به درون مجتمع پزشکان ببرد، فرصت را غنیمت شمرد و با شگردی خاص آن را سرقت کرد. طولی نکشید که عوامل تجسس کلانتری، تصویر دزد جوان و لاغر اندام را از دوربین مداربسته خارج و آن را روی تابلوی متهمان تحت تعقیب نصب کردند. بدین ترتیب تحقیقات و کنکاش های پلیس برای ردیابی و دستگیری دزد پژو پارس آغاز شد و راننده خودرو در حالی که غمی تلخ بر چهره‌اش خودنمایی می کرد، مادر پیرش را با تاکسی عبوری به منزل رساند و منتظر بررسی های تخصصی پلیس ماند.
از سوی دیگر، افسر تجسس ادامه رصدهای اطلاعاتی را به همکارش سپرد و خود با پایان شیفت کاری عازم منزل شد اما هنوز در بولوار ناصرخسرو حرکت می کرد که متوجه درگیری3 جوان پژو سوار در حاشیه خیابان شد و برای میانجی‌گری بین آن ها توقف کرد. افسر تجسس زمانی به کنار پژوسواران رسید که یکی از آن ها در میان خشم و عصبانیت شیشه خودروی پژو پارس را تخریب کرد و درگیری بالا گرفت. افسر وظیفه شناس که لباس شخصی به تن داشت، تلاش می کرد تا با داوری بین پژوسواران آنان را از درگیری وحشتناکی باز دارد که آرام آرام رنگ خون می گرفت. در این هنگام مامور انتظامی مالک یکی از خودروهای پژو پارس را به زیر نور چراغ تیر برق کشید تا او را به آرامش دعوت کند و به بررسی مشکل آن ها بپردازد که ناگهان نگاهش در تاریکی شب به چهره جوان عصبانی خیره ماند. او حیرت زده به چشمان جوانی می نگریست که ساعتی قبل تصویر او را بر تابلوی متهمان تحت تعقیب نصب کرده بود. ذهن جست‌وجوگر افسر پلیس به تاروپود هوشیاری وی گره خورد و خیلی زود نقشه ای پلیسی را بر افکارش رقم زد. او در حالی به داوری بین 3 جوان مذکور ادامه می داد که با ترفندی تخصصی با سرگرد سید محمد سید گلستان(رئیس کلانتری احمدآباد) تماس گرفت و ماجرا را با کلمات رمزآلود بازگو کرد.
دقایقی بعد آژیر خودروی پلیس در بولوار ناصر خسرو پیچید و 3جوان با مشاهده خودروی پلیس همه توان خود را برای فرار از محل به کار گرفتند اما دیگر دیر شده بود و افسر لباس شخصی به همراه رئیس کلانتری، 2 تن از آنان را با چند فن دفاع شخصی زمین گیر کردند اما یکی از آنان گریخت. طولی نکشیدکه با انتقال2 جوان و 2 خودروی پژو پارس به مقر انتظامی بررسی های ویژه در این باره آغاز و مشخص شد سارق جوان که تصویر او بر تابلوی درون اتاق تجسس کلانتری نصب شده است پس از سرقت پژو پارس از مقابل مجتمع پزشکان به دنبال مکانی خلوت می گشت تا قطعات خودرو را با خیال راحت باز کند و آن ها را به مالخران لوازم سرقتی بفروشد. به همین خاطر او بعد از جست‌و‌جو در اطراف به نقطه ای خلوت در بولوار ناصر خسرو رسیده بود اما قبل ازآن که سرقت قطعات را آغاز کند، چشمش به خواربارفروشی آن سوی بولوار افتاد و هوس سیگار کرد. وسوسه کشیدن یک نخ سیگار در آن شرایط رهایش نمی کرد. به همین خاطر خودروی پژو پارس را در گوشه تاریک بولوار گذاشت و به سمت فروشگاه به راه افتاد. هنوز سیگارش به انتها نرسیده بود که متوجه شد 2 جوان پژو سوار، خودروی خود را در کنار پژو پارس سرقتی وی، پارک کرده اندو درحال سرقت قطعات آن هستند.
او سراسیمه و فریادزنان به طرف شاه دزدان مذکور رفت و با آنان درگیر شد که در همین هنگام افسر لباس شخصی پلیس از راه رسید و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: در حالی که استعلام از مرکز فرماندهی پلیس نشان می داد خودروی پژو پارس 2 جوان سارق نیز از منطقه دیگر شهر سرقت شده است، تعدادی قطعات و لوازم سرقتی دیگر مانند 4 دستگاه کامپیوتر(ای سی یو)2جک، چند عدد آچار چرخ، دستگاه جوش و مقداری مواد مخدر صنعتی نیز در بازرسی از داخل خودروی سارقان کشف و ضبط شد. بررسی های بیشتر نیروهای انتظامی بیانگر آن بود که دزدان با نصب پلاک های جعلی روی خودروی سرقتی از آن ها برای دستبرد به خودروهای پارک شده در مناطق تاریک و خلوت خیابان ها استفاده می کنند. همچنین در ادامه تحقیقات مشخص شد «وحید-ح»(متهم34 ساله) و«علی-د»(متهم28 ساله) از دزدان سابقه‌دار هستند که یکی از آن‌ها10 فقره سابقه کیفری دارد و اکنون برای یازدهمین بار در چنگ قانون گرفتار شده است. بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، تحقیقات نیروهای انتظامی با هدایت مستقیم رئیس کلانتری احمد آباد برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با دزدان دستگیر شده در حالی ادامه یافت که در سپیده سحرگاهی مالباخته جوان در پی تماس پلیس، خودرا به کلانتری رساند و با دیدن خودرو ، اشک شوق ریخت. شایان ذکر است که سارقان با دستور قاطعانه دادیار شعبه226 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شدند تا بررسی های میدانی و تخصصی پلیس در این باره کامل شود.
فایل مرتبط (3.15 MB)
