هر روز ستاری فر، هر روز کهگیلویه و بویراحمد/ سفرهای تکراری که حتی نمایندگان همراهی نمی‌کنند/ دانشگاه و راه نرفته و بیراهه

کبنا ؛این روزها باز ستاری فر به کهگیلویه و بویراحمد آمده است و همچون گذشته از استان سرکشی کرد. در میان مدیران کشوری، دکتر ستاری فر بیشتر از همه یاد استان محروم ما می‌کند. به طوری که این سال‌ها سفرهای مکرری به استان ما داشته و همواره در یاد ماست. هیچ مدیر کشوری اینگونه ما رو مورد لطف خویش قرار نمی‌دهد! البته همه این سفرها به دعوت مدیران محترم دانشگاهی استان است و گرنه شاید این چنین آمد و شدی نبود.
اگرچه ستاری فر عضو کارگروه اقتصاد مقاومتی استان از سوی دولت است، ولی صرفاً با دعوت پارک علم و فناوری و دانشگاه یاسوج به استان سفر می‌کند و حضور و دیدارهای وی از استان کمتر تحت عنوان نماینده دولت در کارگروه اقتصاد مقاومتی استان بوده و جلسات احتمالی، اندک و بی نتیجه کارگروه اقتصاد مقاومتی تحت الشعاع جلسات و مانور رسانه‌ای برنامه‌های پارک علم و فناوری به چشم نمی‌آیند. سمت وی در کارگروه اقتصاد مقاومتی فراموش شده است و گویی این کارگروه وجود ندارد و در جلسات و برنامه‌های شورای اداری استان و رسانه‌ها تنها تحت عنوان معاونت علمی ریاست جمهوری مورد نظر است.
البته دکتر ستاری فر انسانی محجوب و علمی است، ولی آنچه که می‌بایست مدنظر باشد، عدم آورده و بودجه خاصی برای استان از سفرهای وی می‌باشد. سفر ایشان به استان صرفاً به افتتاح یا کلنگ زنی چند طرح گلخانه‌ای و.. محدود شده بود که چندان ماهیت دانش بنیانی نداشته و ارتباط چندانی نیز با پارک علم و فنآوری و دانشگاه یاسوج نداشته است. انتظار می‌رود که به عنوان نماینده دولت در کارگروه اقتصاد مقاومتی، اختیار و توان آن را داشته باشد حداقل برای طرح‌های عمرانی ملی در استان که در دست احداث هستند، بودجه‌ای بیاورد و یا در مقام معاونت علمی رئیس جمهور برای میزبان همیشگی خود (پارک علم و فناوری و دانشگاه یاسوج) آورده مالی کوچکی داشته باشد.
قطعاً اگر به جای ایشان از مدیران و وزیران اقتصادی دولت دعوت بعمل می‌آمد، شاید به حال و روز کهگیلویه و بویراحمد مفیدتر بود و شاید بودجه‌ای از قِبل آن عاید استان می‌شد، ولی حضور چهره علمی همچون دکتر ستاری فر با جایگاه نه چندان بالا در ساختار دولت، چندان به حال استان مفید نبوده است.
تکرار سفرهای دکتر ستاری فر به استان کهگیلویه و بویراحمد و عدم جایگاه بالا و اثرگذار وی در دولت به گونه‌ای بوده که در سفر اخیر وی، حتی ضعیف‌ترین نمایندگان استان (که همواره در سفرهای مقامات کشوری به استان خود را نشان می‌دهند و حضور فعال دارند)، نیز وی را همراهی نکردند و صرفاً استاندار در کنار ایشان بود که به نظر می‌رسد این امر نیز از جنبه ضرورت و رعایت تشریفات بوده است؛ چراکه دکتر ستاری فر معاون رئیس جمهور است و لازم است که حداقل استاندار ایشان را همراهی کرده وحرمت گذارد. محتمل است که اگر یکی از نمایندگان ایشان را همراهی می‌کرد و استاندار خارج از استان بود، چندان حضور و همراهی خود را ضروری نمی‌دانست.
پارک علم و فنآوری زیرنظر وزارت علوم است و گویی نهاد معین و همکار علمی دانشگاه یاسوج و بعکس می‌باشد. همواره این پارک جزئی از دانشگاه یاسوج محسوب شده و رؤسا، عوامل و امکانات آن متعلق به دانشگاه یاسوج بوده است و در نگاه عمومی، جزئی از دانشگاه خفته یاسوج محسوب می‌شود و صرفاً اخیراً ساختمان آن از دانشگاه یاسوج مجزا شده است. این پارک به جهت پیوند میان علم، دانشگاه و صنعتِ نداشته و بیمار استان تأسیس شده است که هنوز در آغاز راه است. بدیهی است که اگر عملکرد این پارک همانند دانشگاه یاسوج باشد (که البته با توجه به اینکه عوامل و ... آن از دانشگاه یاسوج هستند) چندان امیدی به آن نیست و فرجام آن صرفاً ارائه آمار در پژوهش و تحقیق برای روزمه افراد و کسب رتبه علمی خواهد بود.
مدیران دانشگاه یاسوج سعی می‌کنند با ترتیب چنین سفرهایی خود را فعال و پویا نشان دهند، در حالیکه لازم است به جای چنین سفرهای تکراری، دانشگاه یاسوج تلاش کند اساتید روزمه ای و پرطمطراق در چاپ مقاله خارجی و کسب عناوین کاغذی (به عنوان مثال داشتن اساتیدی با عنوان پرطمطراق برترین اساتید و دانشمندان گروه شیمی در دنیا) را در خود دانشگاه و یا در همین پارک به تولید و تحول وادار کند که این مقالات کاغذی و بدون خروجیِ عینی و مفید برای استان، صرفاً پر کردن رزومه و کسب رتبه‌های علمی دانشیاری و استادی برای افزایش حقوق و مزایای مالی از خزانه ملت و جیب مردم و کسب جایگاه اداری و آموزشی است که هیچ به کار نیاید؛ تا آن هنگام که کارکرد بیرونی، خروجی محسوس و منفعت عینی برای جامعه نداشته باشند.
(شرح این قصه به زودی در سلسه مطالبی تحت عناوین «دانشگاه یاسوج؛ دانشگاه کاغذی»، «دانشگاه یاسوج؛ دانشگاه مجردی» و... مورد بررسی قرار خواهد گرفت)