شعارهایی بر علیه «ارژنگ» تا تشکیل جبهه مخالف علیه «هدایت‌خواه» و اجبار «ُسید باقر» در دفاع از «زارعی»

کبنا ؛متن ارسالی: با نزدیکتر شدن به انتخابات مجلس در بویراحمد تنور یارکشی‌های و به طبع آن گمانه زنی‌ها پیرامون پرچم اردوگاه پیروز انتخابات و در مقابل خیمه‌ی سوخته‌ی شکست خوردگان در حال گرم و گرمتر شدن است. خبرها حاکی از اتصال و گسست حلقه‌های زنجیر لیدرهای کاندیداهای احتمالی البته زیر پوست شهر می‌باشد. بررسی رفتار مردم، و کاندیداهای دوره‌های پیشین و همینطور کاندیداهای احتمالی حاضر در انتخابات ۹۸ می‌تواند دلایل احتمالی بر عرش رفتن یکی و بر فرش نشستن دیگری و همینطور شناسایی خلاء های موجود در انتخابات ادوار گذشته که به وسیله‌ی کاندیدای پیروز پر شده بود و به طبع آن آسیب شناسی دوره نمایندگی حاضر برای پر کردن خلاء های موجود در انتخابات آتی را به دست دهد. بیراهه اگر نگفته باشیم آنچه در اذهان مردم (از طیف‌ها و طایفه و طبقه‌های محتلف فکری) بویراحمد از نمایندگی خوش سابقه به یادگار مانده دوران سید باقر موسوی است. خاطرات بر جای مانده از دوران سید باقر موسوی در ذهن مردم بویراحمد آنچنان رنگ و لعاب قوی داشته و دارد که هنوز مردم در پستوهای ذهن خود، همه‌ی کاندیداها (اعم از اصلاح طلب و اصولگرا) را با او مقایسه می‌کنند و بعد از آن به باقی موارد برای بررسی فرد مورد نظر می‌پردازند (دست کم از منظر اقناع اندیشه). اگر چه حضور او در انتخابات پیشین باعث جبهه گیری ها و خط کشی‌هایی بین او و خاطرات دست نخورده‌ی گذشته گردید اما به نظر می‌آید تصویر بر جای مانده از سید باقر آن روزها هنوز متر و معیاری برای سنجش دیگران حاضر در کوران انتخابات بوده و هست. آنچه که سید باقر را در دوره‌های پیروزی بر صدر نشاند نه عِده و عُده‌ی طایفه او و نه پول و تطمیع و تسهیم قدرت بود که به نظر می‌آید چهار فاکتور مهم باعث بر صدر نشستن او شد (با در نظر گرفتن ظرف زمانی آن دوران) ۱- صراحت لهجه و استواری بر اندیشه و اعتقادات (فارغ از نگاه ارزشی و نقد و نشر آنچه که او به آن می‌اندیشید) ۲- توان اجرایی (دوران حضور او در جهاد آن دوران) و حضور صادقانه او در طی اجرای پروژه‌های عمرانی و توسعه‌ای حتی در دورترین نقاط بویراحمد (به تأیید عکس به جا مانده «سید باقر» بر دیوارهای سیلاب و کلوار تا امروز) ۳- کاریزما ۴- جوان گراییدر یک قلم جوان گرایی تنها می‌توان به فرماندار او در آن دوره اشاره کرد که خود جوان‌ترین فرماندار دولت وقت بود. غریب پور جوان در کنار شور و انرژی مضاعف جوانی رگه‌های بی بدیلی از مدیریت از خود نشان داد تا یکی از سرمایه‌های اصلی سید باقر باشد. اگر چه جرقه‌ی کار برای غریب پور کافی بود تا او با تکیه بر شم مدیریتی قوی خود از دشت روم آن دوران تا ایمیدرو امروز کوچ کند. توان کم نظیر او برای مدیریت مسئولیت‌های محوله نه از سر بده و بستان صِرف، که اتفاقاً به خاطر درخشش او در مدیریت موفق هلدینگ های به گل نشسته‌ی دوران خاموشی‌های اقتصادی بود. نشان به آن نشان که گروه سرمایه گذاری توسعه ملی با تراز منفی در بورس را تحویل گرفت، و به یک شرکت با جذبه‌ی بورس تحویل داد تا موفقیت او پله‌ی دیگری برای محول کردن مسولیت جدید در ایمیدرو باشد، همان گونه که پله‌ی صعود او تا گروه توسعه ملی کارنامه درخشان او در شازند اراک بود. این‌ها به علاوه‌ی به کار گیری تعداد زیادی جوانان هم استانی در طی دوران مدیریتش بر بخش‌های مختلف و همینطور رصد درست و دقیق مناسبات قدرت در بخش‌های مختلف باعث شده تا «غریب‌پور» علاوه بر حضور مؤثر در مناسبات ملی به یکی از بازیگران، قطب ها و صحنه گردانان اصلی انتخابات دورهای آینده و همینطور سایر مناسبات بویراحمد چه در صورت حضور خود او در انتخابات و چه در غیر این صورت شناخته شود. با این همه می‌توان گفت که اگر چه غریب‌پور را سایه خوش نشین دوران سید باقر می‌شناسند اما او نشان داد فرصت فرمانداری کافی بود تا او با درخشش خود از زیر سایه حمایت «سید باقر» بیرون بیاد و با درخشش خود، چتر سایه بخش برای جوان‌های خانواده‌های بویراحمد شود. ردصلاحیت «سید باقر» اما باعث شد تا مردم به ناچار بین گزینه‌های تأیید صلاحیت شده دست به انتخاب بزنند -هدایت خواه و زارعی- هدایت خواه که در آن دوران نه صراحت لهجه‌ای از خود نشان داده بود و نه مسولیت اجرایی داشت، نه کششی از طرف گروه‌ها و طیف‌ها و طبقه‌های مردم را با خود همراه داشت و نه به طبع عوامل یاد شده کمتر مشمول فاکتورها و برگ برنده‌های سید باقر می‌شد. به نظر چهره‌ای موجه و آرام و متدین می‌آمد که همین عنصر تزیین به تدین و تشرع شاید می‌توانست در کنار آراء ثابت اصولگرایان بویراحمد اعتماد مردم را بستاند و او را پیروز انتخابات کند و از او در اذهان مردم معلم دینی مورد وثوق اما آرام و بی آسیب بسازد. نشستن او بر صندلی سبز بهارستان اما کم کم حکایت از اتخاذ مواضع سیاسی اصولگرایانه‌ی پر رنگ و رو تر هدایت خواه می‌کرد تا آنجا که اعلام مواضع شفاف اصولگرایانه او باعث شد تا یکی از موثرترین نمایندگان مجلس هفتم در پیشبرد اهداف و اعلام مواضع مشخص برای طیف تندروی اصولگرای آن مجلس به چشم آید. کار تا جایی پیش رفت که حتی در دولت دوم احمدی نژاد برخی محافل از او به عنوان یکی گزینه‌های وزات ارشاد دولت بهار یاد می‌کردند. این برندسازی برای هدایت خواه اگر چه در میان مدت به عنوان برگ برنده دستکم در بویراحمد به خرج می‌رفت و در پیروزی دوباره او نقش بسزایی ایفا کرد اما تشکیل جبهه مخالف علیه سیاست‌های دولت وقت و نتایج عملکرد اقتصادی و سیاسی دولت بهار باعث شد تا هدایت خواه نیز در سبد احمدی نژادی‌ها به چشم بیاید. به علاوه که حمایت تام و تمام او از ارژنگِ دانشگاه یاسوج علی رغم مخالفت‌های شدیدی که از عملکرد او در دانشگاه وجود داشت باعث شد دانشجویان زخم خورده از ارژنگ رسماً به کار و زار مخالفت با او وارد کار شوند تا جایی که در شب پیروزی زارعی شعارهایی علیه ارژنگ سر داده شد. تشکیل جبهه مخالف علیه هدایت خواه در بویراحمد باعث شد تا کاروزار رأی سلبی علیه او به وجود آید و جبهه مخالفان هدایت خواه شعار هرکس غیر از او را سردهند. این جبهه که اکثراً بخش اصلاح طلبان و دانشجویان زخم خورده و سیاسیون مخالف دوران احمدی‌نژاد را تشکیل می‌دادند در نهایت راضی به حمایت از زارعی شدند که تا پیش از آن اکثریت آراء خود را مرهون هم طایفه‌ای‌هایش بود. سبد رأیی که تا پیش از آن نتوانست به تنهایی پیروزی را برای زارعی به ارمغان بیاورد. با این همه زارعی را باید محصول رأی سلبی به هدایت خواه آن دوران دانست چرا که با توجه به گزینه‌های آن دوران قرار بر حمایت از شخصی با ترکش کمتر و همینطور امکان رأی آوری بود. به علاوه که برخی ادعا دارند زارعی در آن دوره قسم نامه‌ای با اصلاح طلبان در زیرتل امضا کرده بود. زارعی که نه خط سیاسی مشخصی مثل هدایت خواه و یا سید باقر داشت تا از طرف نیروهای جریانی (اصلاح طلب یا اصولگرا) حمایت شود و نه سابقه‌ی اجرایی یا کاریزمای یا حتی تخصص علمی (همچون تاجگردون) مشخصی داشت تا از خود جبهه رأی مشخصی بسازد تنها راه حفظ رأی خود را در بها دادن و حفظ رأی طایفه‌ای خود می‌دید تا با حفظ این جبهه و تشکیل یک جبهه مکمل دیگر همچنان در قدرت بماند (چرا که رأی طایفه‌ای او اگر چه عامل مهمی در پیروزی او بود اما کافی نبود). تلاش زارعی برای به کارگیری و استخدام نیروهای هم طایفه‌ای خود در نهادها و ادارات دولتی برای حفظ پایگاه رأی خود و همینطور به کار گماری هم طایفه‌ای‌ها در پست‌های مدیریتی اگر چه در کوتاه مدت باعث حفظ رأی طایفه‌ای شد اما در بلند مدت سبب ایجاد رقابت‌های درون طایفه‌ای و همین طور بین طایفه‌ای در بویراحمد شد که این نوع رقابت در نوع خود جدید و بی نمونه است. ظهور روشنفکر و حتی نیکبخت را می‌توان پاسخی به عملکرد طایفه‌ای زارعی دانست. با این همه هم زمانی دوران نمایندگی زارعی و تاجگردون و یکه‌تازی‌های تاجگردون در عرصه‌ی ملی و همینطور چینش نیروهای خود در سطح استان به علاوه‌ی پروژه‌ها و بودجه‌های هنگفتی که از رهگذر نشستن بر کرسی ریاست مهم‌ترین کمیسیون مجلس روانه گچساران کرد در مقابل کم رمقی زارعی به شدت بر کاهش محبوبیت و صلاحیت او کارگر افتاد تا جایی که رأی او در دور دوم به دلایل یاد شده‌ی بالا (قوم گرایی و..) به تقریباً نصف دوره‌ی اول تقلیل یابد. از یاد نبریم بسیاری پیروزی کم فاصله‌ی زارعی در دور دوم را نتیجه حمایت‌های لحظه‌ی آخر سید باقر می‌دانند.
(پایان بخش اول) ادامه دارد ...

---------------------
نوید ندایی