تاریخ انتشار
شنبه ۶ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۰
کد مطلب : ۴۱۳۲۵۵
برای نژاد صفویانی که قربانی عدالت شد؛
کلانتر، رویین تن نبود؟!
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ یادداشتی از زریر حجتی؛ در اثبات بی تدبیری دولت، بی کفایتی وزیر راه و نیز عدم استقلال استاندار کهگیلویه و بویراحمد همین بس که مدیری با تجربه و پرتلاش در اداره کل راه و شهرسازی بر خلاف منافع عامه و مصلحت نظام کنار گذاشته میشود تا بستر قانون گریزی در انتخابات فراهم شود!
کلانتری گفته بود که سرباز نظام است و انتخابات را ناموس مردم دانسته و از آن حراست خواهد کرد و به همین جهت موجی از امید در میان تودههای مردم بوجود آورد اما با این عزل و انتخاب در منظر افکار عمومی، نقض سخن کرد و مردود شد.
کلانتری با اراده خود یا سلب اراده بوسیله نمایندگان، مدیری را کنار گذاشت که با تجربه و قانونمداری مانع تعاملات نامطلوب انتخاباتی بود.
مدیر کل سابق راه و شهرسازی به تعبیر خودش و بجرم تن ندادن به ذلت تمکین از سیاسیون، قربانی قانونمداری و عدالت شد و همین دو جمله کوتاه و تلویحیاش در مراسم تودیع و معارفه گویای ناگفتههای زیادی است که با این تغییر و تحولاتی که آن را طبیعی میخوانند در انتخابات آینده ظهور و بروز خواهد کرد.
نژاد صفوی خدمت کرد با افتخار و اقتدار در دیار ایلمردان و شیر زنان آزادهای که تاریخ سازند اما مظلومانه رفت تا بر بلندای تاریخ، رفتارهای انتخاباتی را از هم اکنون فریاد بزند که این دولت و اذنابش چگونه روزگار مردم نجیب و بزرگ منشی را سیاه کرده است!
تو باید میرفتی تا در تاریخ بمانی که ماندی و راستی آزمایی کردی از گفتار درمانی مدیران و نمایندگانی که بانی و عامل نابسامانیاند و هر چند مردم به زیبایی هر چه تمامتر نظاره گرند و به سخن حاجتی نیست اما تأسف آن است که شورای نگهبان هم گویا این جولان دادن در مردم ستیزی و حامی پروری را مصداقی از ظلم به نظام نمیداند!!
نژاد صفوی!
تاریخ میسراید روایت تلخ رفتن تو را در سکوت دستگاههای ناظری که مثلاً چشم نظامند و استانداری که قرار بود روئین تن بماند با اصل استقلال قوا اما نتوانست از مدیر قانونمند خویش دفاع کند!
آری!
دفاع نکردند تا اثبات شود که در اصل بدیهی استقلال قوه مجریه، روئین تن نیستند، آنگونه که چشم اسفندیار افسانهای و پای آشیل پهلوان روئین تن نبود!
کلانتری گفته بود که سرباز نظام است و انتخابات را ناموس مردم دانسته و از آن حراست خواهد کرد و به همین جهت موجی از امید در میان تودههای مردم بوجود آورد اما با این عزل و انتخاب در منظر افکار عمومی، نقض سخن کرد و مردود شد.
کلانتری با اراده خود یا سلب اراده بوسیله نمایندگان، مدیری را کنار گذاشت که با تجربه و قانونمداری مانع تعاملات نامطلوب انتخاباتی بود.
مدیر کل سابق راه و شهرسازی به تعبیر خودش و بجرم تن ندادن به ذلت تمکین از سیاسیون، قربانی قانونمداری و عدالت شد و همین دو جمله کوتاه و تلویحیاش در مراسم تودیع و معارفه گویای ناگفتههای زیادی است که با این تغییر و تحولاتی که آن را طبیعی میخوانند در انتخابات آینده ظهور و بروز خواهد کرد.
نژاد صفوی خدمت کرد با افتخار و اقتدار در دیار ایلمردان و شیر زنان آزادهای که تاریخ سازند اما مظلومانه رفت تا بر بلندای تاریخ، رفتارهای انتخاباتی را از هم اکنون فریاد بزند که این دولت و اذنابش چگونه روزگار مردم نجیب و بزرگ منشی را سیاه کرده است!
تو باید میرفتی تا در تاریخ بمانی که ماندی و راستی آزمایی کردی از گفتار درمانی مدیران و نمایندگانی که بانی و عامل نابسامانیاند و هر چند مردم به زیبایی هر چه تمامتر نظاره گرند و به سخن حاجتی نیست اما تأسف آن است که شورای نگهبان هم گویا این جولان دادن در مردم ستیزی و حامی پروری را مصداقی از ظلم به نظام نمیداند!!
نژاد صفوی!
تاریخ میسراید روایت تلخ رفتن تو را در سکوت دستگاههای ناظری که مثلاً چشم نظامند و استانداری که قرار بود روئین تن بماند با اصل استقلال قوا اما نتوانست از مدیر قانونمند خویش دفاع کند!
آری!
دفاع نکردند تا اثبات شود که در اصل بدیهی استقلال قوه مجریه، روئین تن نیستند، آنگونه که چشم اسفندیار افسانهای و پای آشیل پهلوان روئین تن نبود!