نقدی به تحرکات اخیر اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد؛
صلاح طلبی انحصارطلبانه
16 مهر 1398 ساعت 1:02
شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد در حالی که انتظار میرود در سطح استانی براحتی از کنار مسائل و مصائبی مانند استخدامهای فلهای، تبعیضها، بحران بیکاری، کودک همسری، خودکشی و.. عبور نکند و همچنین در دفاع از حقوق کارگران هفت تپه، هپکو و.... سایر مسائل اجتماعی در سطح ملی موضع گیری نماید این روزها خود را درگیر نشست و برخاست های محفلی و درون گروهی کرده که هیچ نسبت و ارتباطی با مناسبات، واقعیات و گفتمانهای حاکم بر جامعه ندارد و این امر نشان دهنده این ست که جریان اصلاح طلبی که بیش از پیش تهی از محتوا شده و صرفاً نامی از آن باقی مانده است.
متن ارسالی؛ امروزه تصور عموم از اصلاح طلبی به چند لیدر همیشه حاضر در صحنه تقلیل یافته است. بزرگان اصلاح طلبی در استان خود نیز درگیر انواع تناقضهای مختلف شدهاند، زیرا که، از یک طرف خواهان سهمی در مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موجودند و از طرف دیگر سعی دارند بعنوان منتقد وضعیت موجود همچنان در صحنه باقی بمانند.
برای تحلیل وضعیت کنونی اصلاح طلبان استانی میتوان گریزی به نظریه تحلیل گفتمان لاکلائو موفه زد.
از نظر لاکلا و موفه، گفتمانها تنها دریچهی شناخت انسان به سوی جهاناند. هر گفتمان، بخشهایی از حوزهی اجتماع را دربر میگیرد و به همه چیز در چارچوبی از نظام معانی، مفهومی خاص میبخشد. مفهومی که مختصّ همان نظام معنایی است.
آنها تبیین میکنند که جهان شاهد ظهور و افول گفتمانهایی هست که میآیند و میروند؛ بر این اساس تضعیف یک گفتمان که به عنوان گفتمان مسلط مطرح است، باعث ایجاد بحران میشود، ازاینرو گفتمانهای رقیب تلاش میکنند تا به حل بحران بپردازند. بدین شکل یک رقابت میان گفتمانهای متعدد شکل میگیرد که در طی آن هریک از گفتمانها میکوشند تا به تقاضاهای متنوع پاسخ دهند. سرانجام در شرایط بحران از میان این گفتمانهای متعدد رقیب، یک گفتمان مسلط میشود، و آن گفتمانی ست که ادعا دارد، میتواند به بازسازی نظام اجتماعی اقدام کند.
گفتمان اصلاحات نیز امروزه تا حدود زیادی از رقابت با گفتمانهای رقیب بازمانده و تا حد زیادی از مطالبات مردمی فاصله گرفته و درگیر مسائل کم اهمیت شده است و به زبان ساده دیگر ناتوان از بازسازی جریانهای جدید اجتماعی است.
در روزهایی که جریانها و گفتمانهای رقیب مشغول پرداختن به مشکلات اقتصادی و ردای مبارزه با فساد پوشیدهاند اما اصلاحطلبان در قالب پروژه «جلسات همدلانه» میخواهند به حوزه اجتماعی ورود کنند و مباحث و دغدغههای مردم را زمزمه کرده و سپس با صدای بلند تکرار کنند و با شعارهای دمده شده خود عرصه عمومی را به پای صندوقهای رأی کشانده و کرسیهای را در مجلس کسب کنند.
برگزاری برخی نشستهای شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در استان و برخی تصمیم گیریها و حضور تکراری چهرههای همیشگی نشان داد اصلاح طلبان همچنان سردرگم و ناتوان از بازاندیشی در وضعیت موجود هستند. اصلاح طلبی که همچنان در گیر اسامی و لیدرهای همیشگی ست و اقلیتهای محفلی که برای نمایش و مطرح کردن خود در جلسات متعدد به منتشر شدن عکس خود کنار لیدر های سیاسی راضی شدهاند چگونه میخواهند پرچم دار اصلاح و اصلاح طلبی باشند!؟ شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان و ناتوانی از عبور بسیاری از پیشکسوتان همیشه در صحنه و گاها انتخاب همین افراد بعنوان ریاست شورای سیاست گذاری اصلاح طلبی چگونه میخواهد ردای تغییر اجتماعی و سیاسی را برخود بپوشانند!؟
جای تأسف اینجاست که نسل جدیدتر اصلاح طلبی به اقلیت معدودی تبدیل شده که به جای نقد جایگاه پدرخواندگی لیدر های قدیمی خود به نشست و برخاست و عکس گرفتن با این چهرهها قانع شده و نقش مطیع سربراه را ایفا میکنند.
شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد در حالی که انتظار میرود در سطح استانی براحتی از کنار مسائل و مصائبی مانند استخدامهای فلهای، تبعیضها، بحران بیکاری، کودک همسری، خودکشی و.. عبور نکند و همچنین در دفاع از حقوق کارگران هفت تپه، هپکو و.... سایر مسائل اجتماعی در سطح ملی موضع گیری نماید این روزها خود را درگیر نشست و برخاست های محفلی و درون گروهی کرده که هیچ نسبت و ارتباطی با مناسبات، واقعیات و گفتمانهای حاکم بر جامعه ندارد و این امر نشان دهنده این ست که جریان اصلاح طلبی که بیش از پیش تهی از محتوا شده و صرفاً نامی از آن باقی مانده است.
باتوجه به شرایط پیش آمده در لایههای مختلف اجتماعی و در زمانی که مردم در گیر مشکلات متعدد اند، ورود به بحث انتخابات ضرورتی چندانی برای اصلاح طلبان ندارد چرا که آنها پیش از این، با لیست امید همه را ناامید کردهاند.
---------------------------------
صیاد خردمند
کد مطلب: 413641