امکان‌های پیش روی اصلاحات در کهگیلویه

کبنا ؛ ثبت نام نامزدهای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در کشور به پایان رسید و قسمت‌هایی از وضعیت انتخاباتی در حوزه‌های انتخابیه در کل کشور مشخص گردید. بدون شک تا اعلام نهایی لیست تأیید شدگان توسط هیئت‌های نظارت شک و تردید بر فضای فعالیت‌های انتخاباتی بویژه برای اصلاح طلبان حاکم خواهد بود و همین موضوع نیز در روند کلی انتخابات و نتیجه گیری اصلاح طلبان نقش بازی خواهد کرد  .
 عملکرد دولت حسن روحانی و فضای تندی که علیه اصلاح طلبان در سطح جامعه و رسانه‌ها شکل گرفته است کار نیروهای این جریان را سخت کرده است و آنها امیدوار به گذر از این دوران و بهبود نسبی نگاه عمومی جامعه هستند. هر چند مناسبات در کهگیلویه و بویراحمد سمت و سوی دیگری دارد ولی کسانی که قرار است با پرچم اصلاح طلبی وارد صحنه شوند ناگزیر به مدیریت این مسئله و توانایی در توجیه و تبیین شرایط هستند.
حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ را باید از جهات بسیاری واجد ویژگی‌های خاص دانست. این حوزه از محدود حوزه‌هایی است که در آن نماینده‌ای  سابقه‌ی چهار دوره حضور در مجلس شورای اسلامی را  داشته است و همان نماینده این دوره برای هشتمین بار در کهگیلویه و نهمین بار در کل انتخابات‌های کشور ثبت نام می‌کند. از سوی دیگر در این حوزه انتخابیه هفت دوره است که هیچ چهره‌ای از جریانی که امروز به اصلاحات معروف است به مجلس نرفته است.
البته این موضوع به این معنا نیست که هیچ تلاشی صورت نگرفته باشد و نیروی‌های این جریان و حامیان آن دست روی دست گذاشته باشند و صرفاً نظاره گر بوده‌اند بلکه در طول دوره‌های مختلف تلاش‌هایی نیز صورت گرفت. در دو دوره حضور دو چهره از این جریان مانع از تجمیع آرا و نتیجه گیری نهایی شد. در سال 1386 اگر چه دو لیدر اصلی اصلاحات در شهرستان رد صلاحیت شدند ولی همراهی جوانان و سایر بزرگان جریان در حمایت از لطیف رستاد باعث شکل گیری یک شرایط تاریخی بزرگی به مانند سال 1374 و ایجاد موج حمایتی از محقق شد که رستاد را تا آستانه پیروزی پیش برد ولی در نهایت برخی اتفاقات سبب شد علی محمد بزرگواری به مجلس راه پیدا کند.
 در سال 1390 اصلاح طلبان کهگیلویه به مانند سایر نقاط کشور هیچ فعالیتی نداشتند اما در 94 و متأثر از فضای عمومی کشور چهره‌های زیادی از این جریان در کهگیلویه نامزد شدند که همه آنها توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند تا از اندک نیروهای بسلامت گذشته از نظارت استصوابی میان علی آرام و علی کامرانی شورای هماهنگی علی کامرانی را به عنوان نامزد جریان اصلاحات در کهگیلویه معرفی کند.
با وجود آن که کامرانی چندان شناخته شده نبود و در این حوزه انتخابیه دو رقیب بسیار قدرتمند دیگر نیز حضور داشتند وی در نهایت رأی بسیار خوبی بدست آورد و سوم شد.
اینک در آستانه انتخابات یازدهم بر خلاف دور گذشته چهره‌های اصلاح طلب یا به دلیل سن بالا و یا هم نگرانی از تأیید صلاحیت و یا هم احتمالاً به جهت بی انگیزگی و نگرانی از مطالبات و فشارهای عمومی ترجیح دادند در این دوره ثبت نام نکنند و تنها دو چهره شاخص از این جریان که دست بر قضا هر دو تا اهل شهرستان بهمئی هستند در انتخابات نامزد شده‌اند تا با دو رقیب قدرتمند این حوزه یعنی عدل هاشمی پور و محمد موحد رقابت کنند.
کامرانی که فارغ التحصیل رشته تاریخ است بعد از انتخابات بنا به هر دلیل اداری و یا ارتباطی که بود رشد و ارتقا مدیریتی نگرفت و سال گذشته از ریاست بنیاد کوچک ایران شناسی در استان کنار گذاشته شد. وی البته در دوران استانداری احمدی توانست از فرصت اختلاف و دوری اصلاح طلبان شناخته شده با استاندار و معاون سیاسی‌اش استفاده کند و به تیم مدیریتی استان نزدیک شود.
کامرانی در چهار سال گذشته علاوه بر ارتباط با تیم احمدی سعی کرد در برخی برنامه‌های سخنرانی و مناظره نیز شرکت کند.
  در مقابل رضا دهبانی عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران با حمایت مستقیم موسی خادمی دقیقاً یک سال قبل از انتخابات اسفند 94 به عنوان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان انتخاب شد و با وجود فراز و نشیب‌های زیاد در نهایت در موعد فرصت استعفا مدیران برای انتخابات از سمت خود استعفا داد. هر چند وی قبل از استعفا زیر فشار شدیدترین حملات و سخت گیری‌ها از جانب احمدی استاندار سابق قرار داشت.
دهبانی پور که پیشنهاد مدیرکلی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان را نیز داشت ترجیح داد از این پیشنهاد بگذرد تا در انتخابات حضور پیدا کند.
مصاحبه اخیر محمود منطقیان و تاکید بر نزدیکی میان دهبانی و خود تأیید کننده گمانه‌هایی است که نشان می‌دهد دهبانی پور به این طیف نزدیک‌تر است. هر چند دهبانی پور در طول دوره مدیریت خود روابط نزدیکی با طیف قادر لاهوتی داشت و ایرج کاظمی از نیروهای نزدیک به لاهوتی را در زیر شدیدترین مخالفت‌ها به عنوان رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه معرفی کرد.
  حضور این دو  اندک کورسویی را برای اصلاح طلبان زنده نگه داشته است و این دو نیز بسیار امیدوارند که در رقابت نابرابر با اصولگرایان بتوانند یک رخداد تاریخی را رقم بزنند.
 باید همچنان منتظر ماند و دید در نهایت سرنوشت این دو به کجا خواهد رسید ولی از هم اکنون دو نکته واضح است اول اینکه اساساً یک اجماع ساختارمند اتفاق نخواهد افتاد و در ثانی جمع زیادی از اصلاح طلبان به صورت آشکار و یا پنهان به عدل هاشمی پور و موحد خواهند پیوست و در چنین وضعیتی است که نقش اصلی این جریان بر دوش جوانان قرار خواهد گرفت. هر چند رسمی‌تر شدن انتخابات ممکن است به تغییر در بسیاری از چهارچوب‌های انتخابات منتج شود.
نباید از عدم حضور و یا رد صلاحیت هر دو رقیب اصولگرا و یا هر کدام از آن دو به سادگی گذشت که در آن صورت بزرگترین فرصت تاریخی در پیش روی اصلاح طلبان قرار خواهد گرفت.
-------------------------
وحید مهدی‌پور