جریان اصلاحات را در معاملات منفعت طلبانه‌ی خویش به نابودی و انحراف نکشانید

کبنا ؛باور پذیر نیست جریانی را که مزین به کنیه‌ی اصلاح و تغییری بنیادین برای پویایی و تعالی است اینچنین درگیر خودزنی و اضمحلال شده باشد. جریان اصلاحات یک شناسنامه و میثاق نامه‌ی رسمی و ممهور به نام اشخاص نیست یک تفکر و نگرش است که ممکن است در ظرف باور کسی جای بگیرد ویا حتی تخلیه شود. رفتار این جریان باعث اقبال یا بی مهری به آن می‌شود. نفاق و دورویی و تزویر که متاسفانه جزء لاینفک اخلاق این روزهای همه ما شده است شخصیت و هویتمان را تحت الشعاع قرار داده است. چه می‌شود شخصی با تجربه‌ی اجرایی کاملاً روشن و قابل قبول و معلومات آکادمیک عالیه و اقرار و اذعان به پذیرش مشی اصلاح طلبی را ندید و دیگری که کارنامه‌ای مملو از هیچ دارد را همپای ایشان نشاند و در طبق مقایسه و انتخاب گماشت؟ مگر اوضاع فعلی چیزی جز بازخورد عملکرد ۸ ساله‌ی اشخاص مورد بحث کنونی می‌باشد؟ چه می‌شود جریانی و مردمی اینقدر زود فراموش کنند حال گذشته و احوال کنونی خویش را؟
آیا ۸ سال یعنی قریب به ۳۰۰۰ روز کافی نیست تا ناکارآمدی وکیل برای موکل تحت بدترین مجازات‌های ناروا و نامتعارفش معلوم شود. مگر بیکاری و فقر و اضمحلال و خودکشی و در یک کلام یاسوج را نمی‌بینید؟ چشم‌هایتان را بسته‌اید؟ گوشهایشان را چه شده؟ زبان هم که به وقت نیاز لال است و شاید ناشی از دهان پر؟ شرم کنید و مردم و حامیان جریان ریشه دار و با اصالت اصلاحات را که نیاز جامعه‌ی امروز است را بیشتر از این در معاملات منفعت طلبانه‌ی خویش به نابودی و انحراف نکشانید. به دور از این ذهنیت  طائفه گرایی که متاسفانه پاشنه‌ی آشیل بیشتر انتخابات شهر یاسوج و البته دلیل همه‌ی این وضع موجود می‌باشد، کمی هم به عقب برگردیم و نیگ نگاهی به تاریخی نه چندان دور بیندازیم. کاندیدای فعلی آقای بهرامی شهردار سابق یاسوج، استاد دانشگاه و تحصیلات مرتبط با اصلاح وضع فعلی در زمان شهرداری همه دیدیم، شهرداری قبل از ایشان و بعد از ایشان را نیز همه می‌بینیم. کارنامه‌ای اجرایی و نسبتاً ملموس و ماندگار در شهری که نمادی نداشت و آریوبرزن شد نمادش که البته علی رغم همه‌ی کم لطفی‌ها در شرف انهدام بود و خوشبختانه حمایت قهرمانانه حضرت آیت الله مرحوم ملک حسینی رحمه الله علیه مانع فروپاشیدن این نماد سیمانی والبته با غنای تاریخی و معنوی شدند. شناساندن شهر یاسوج به ایران از طریق تیم فوتبال غول کش که همه بیاد داریم چگونه پادشاهان فوتبال ایران را به زانو درمیآورد و زمزمه‌های ترس و لرز را بر اندام ایشان نهادینه می‌ساخت. بگذریم ذهن ما در اینهمه کاستی‌ها و پلشتی‌ها یادش نمی‌آید دیشب چه تناول کرده‌ایم. ای مردم دوراهی پیش رو یکی واضح و روشن است، مسیر ۸ سال پیش و حال کنونی و یکی تاحدی مبهم. شاید بهتر باشد و شاید بدتر. البته اگر به شخصیت و عملکردها نیم نگاهی بیندازیم نظر شخصی من اینست که شاید بهتر شود چون وضعیت سیاستگذاری کلان کشور نیز مبهم است. آنچه را که احساس کردم باید بگویم گفتم و مخلص کلام، این شما و این هم شما. یا حق

--------------------------------------------------
محمد خرامان
-قهرمان آسیا و نائب قهرمان جام باشگاه‌های آسیا در رشته رزمی
-دانشجوی دکتری حقوق خصوصی
-عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
----------------------------------------------------