دهبانی پور قربانی بی سامانی اصلاحات در کهگیلویه

کبنا ؛متن ارسالی؛ اصلاحات در کهگیلویه را اگر تمام شده ندانیم باید آن را یک پیکر نیمه جان و بی رمق تشبیه کرد که  محال است جانی دوباره گیرد، گواه این ادعا وضعیت آشفته و بی سرانجام اصلاحات این شهرستان و خیل اصلاح طلبان آن است بدور از هرگونه همدلی، هماهنگی و حتی اندک برنامه ریزی و کنشی تنها نام اصلاح طلبی را با خود یدک می کشند.
اگرچه رد صلاحیت ها باعث شد اصلاح طلبان بصورت عمومی وضعیت مساعدی نداشته باشند اما اصلاح طلبان کهگیلویه باز همین اندک فرصتی را که با تایید دکتر دهبانی پور بوجود آمده بود از دست دادند فرصتی که میتوانست اندکی آنها را از سردرگمی و پناه بردن به اصولگرایان نجات دهد.
بسیاری از چهره های اصلاح طلب کهگیلویه به صورت رسمی و با افتخار به اردوگاه هاشمی پور و موحد پیوسته اند و بر حفظ پسوند اصلاح طلبی خود تاکید دارند و حتی تلاش می کنند این کار خود را بنام اصلاحات توجیه کنند. بسیاری دیگر که چیزی نگفته اند در خفا و با کوچکترین تماس تلفنی به یکی از دو نامزد کهگیلویه جواب "بله" داده اند.
برای آمدن و کناره گیری رضا دهبانی پور در صحنه انتخابات می توان تحلیل های مختلفی داشت که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
راجع به آمدن دهبانی پور آنچه که روشن است از مدت ها پیش حضور او در صحنه انتخابات مطرح بوده است و به همین بهانه از سمت مدیرکلی فرهنگ و ارشاد اسلامی استعفا و با وجود برخی پیشنهادات از وزارتخانه هیچکدام را نپذیرفت‌. در روز ثبت نام طی یک‌ مراسم‌ با شکوه و با همراهی جمع زیادی از مردم کهگیلویه در فرمانداری کهگیلویه حاضر شد و ثبت نام کرد و پس از آن نیز چندین مراسم و برنامه با حضور گروه های مختلف مردمی برگزار کرد، در اکثر این برنامه ها محمود منطقیان و حلقه اطراف وی همراهی خوبی با دهبانی پور داشتند؛ و بدون شک اگر در همان مرحله اول دهبانی پور تایید صلاحیت می شد شرایط عمومی برای حمایت از دهبانی پور مناسب بود اما عدم تایید صلاحیت سبب پراکندگی طرفداران و از دست رفتن زمان شد. با این وجود  باز هم اگر در ۱۱ بهمن در مرحله اول بررسی صلاحیت ها وی تایید صلاحیت می شد شرایط برای ادامه کار وجود داشت اما تعیین تکلیف در آخرین لحظات یعنی ۲۲ بهمن فرصت را از دهبانی پور و اصلاح طلبان گرفت. با این همه فشار بخش های زیادی از جوانان و نیروهای اصلاح طلب و بدون نامزد بودن این‌جریان در کهگیلویه سبب شد دهبانی پور تصمیم به ماندن بگیرد و همین موضوع بارقه ای از امید را سبب شد اما در عمل آنچه اتفاق افتاد عدم همراهی و هماهنگی و حمایت لجستیکی اصلاح طلبان شهرستان و تخریب خیلی زود برخی از آنها تحت عنوان عضو فلان شورا علیه دهبانی پور بود، که این‌تحرکات و سخنان که کاملا از سر لج  و بیشتر ناشی از همان دو گانه اختلاف اصلاح طلبی در کهگیلویه بودند را باید آخرین شلیک بر پیکر نیمه جان اصلاحات در کهگیلویه دانست.
شاید تصمیم واقع بینانه تر نیامدن دهبانی پور و اعلام انصراف در همان ساعات اولیه تایید صلاحیت بود ولی حتی اگر فرض را بر تحلیل و امیدواری اشتباه دهبانی پور بگذاریم باز این دلیلی بر عدم همراهی چهره های اصلاح طلب نمی شود، چرا که آنها از اول و تا کنون نیز در پی عدم فعالیت و یا رای دادن در انتخابات نیستند بلکه دغدغه اکثر آنها حمایت و همراهی با هاشمی پور و موحد است و نه تنها دهبانی پور که کل اصلاح طلبی در کهگیلویه به پای این دغدغه منفعت طلبانه آنها قربانی شد!
دهبانی پور البته خیلی زود پای خود را از این بساط ناصادقانه بیرون کشید ولی کاملا روشن است که چیزی از اصلاح طلبی در کهگیلویه نمانده است و تنها چهره های جوان این جریان هستند که کماکان بدون هیچ حامی و در حالی که بزرگان در پستوها و با تماس های تلفنی با موحد و هاشمی پور هستند هنوز سنگ اصلاحات را به سینه می زنند و به آینده امیدوارند.
حضور دهبانی پور حتی در این زمان کوتاه یک فرصت طلایی برای این‌ جریان در کهگیلویه بود تا فارغ از نتیجه برای هدف و آرمان خود گام بر می داشتند اما این فرصت خیلی راحت از دست رفت تا مشخص شود دیگر اصلاح طلبی هیچ معنا و جایگاهی در کهگیلویه ندارد.