فقدان دکتر وکیلی در بهارستان برای لرها!

کبنا ؛متن ارسالی: ما امیدوارترین مردم دنیا بودیم. هیچ ملتی همچون ما آسان دل نمی‌بست و معصومانه اعتماد نمی‌کرد. شمشیرهای خطا و خنجرهای جفا رشته امید ما را نبرید. در تندباد حوادث، از جان برای شمع امیدمان سرپناه می‌ساختیم. هزاران روز را به انتظار لبخندی می‌گذراندیم، اگرچه جز وعده و جفا نمی‌دیدیم، آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کردند بر خود ببالند که مردمی شیدا و عاشق را بر خاکستر افسردگی نشاندند..!
شناسنامه‌ام را می‌بینم. جایی برای مُهر جدید نمانده است. شرمنده شناسنامه‌هایمان شده‌ایم.
هربار کاندیداها وعده‌ای می‌دهند.
اینبار، یکی از مجلس پویا و رونق اقتصادی و دیگری هم از اشتغال و ازدواج خبر می‌دهد! من اما در ذهنم فقط آرزو می‌کنم، هر چه بشود فقط اختلاس و فساد کمتر بشود.
نمایندگان خانه ملت بدانید، از فردا نسلی از راه می‌رسد که چراغ امیدش را باید یا روشن نگهدارید یا نگذارید در جای دیگر روشن شود که  شاید دست مسئولین به آنها نرسد.
ما نسل فرزندان شهید و جانبازی هستیم که یا پدرانمان در عملیات‌های ولفجر، کربلا و خیبرها... شهید شدند یا هم اگر زنده ماندند، با ترکش و شیمیایی سر می‌کنند، و یا هم کوله باری از خاطرات و یادگاری‌ها را برای ما به یادگار گذاشته‌اند!
پس هرگز غافل نشوید از این صندلی که شما برآن تکیه می‌دهید به پاس انقلاب و خون جوانان و رزمندگان همین سرزمین مهیا شده است.
انتخابات کرونایی! 
کم مشکلات نبود و با ویروس کرونا سال ۱۳۹۸ تکمیل‌تر شد، انگار امسال قصد ندارد بگذرد. از چین همه چی وارد بازار ایران می‌شد، اما شاید فکرش رو نمی‌کردیم که فوت ما هم made in china  (چین) باشد!
از این بگذریم که ویروس کوید_۱۹ یا کرونا از کی وارد ایران شد، اما اینکه چگونه وارد کشور شد جای بسی سؤال دارد؟! در همین فضاهای مجازی  مردم بسیار به سازمان هواپیمایی و مسئولین وزارت بهداشت و.... گوشزد می‌کردند که هواپیمایی ماهان در تردد مستقیم و غیرمستقیم به چین می‌باشد و شما هم مثل بقیه کشورها پروازهایتان رابه چین لغو کنید. اما گویی گوش شنوایی نبود و اولین مورد ابتلا به کرونا در قم یک بازرگان که به چین سفر کرده بود، شناسایی شد و پس ازآن هم‌میشد یا با قرنطینه ویا دقت نظر بیشتر جلوی سرایت آن به دیگر استانها را گرفت! اما متاسفانه نه تنها اینگونه نشد بلکه معاونت محترم وزارت بهداشت که برای مقابله و پیشگیری از کرونا در صداوسیما ظاهر شد و با مردم سخن می‌گفت، اکنون خود  دچار بیماری و ویروس کرونا شده است... بگذریم!
امیدواریم و بازهم دست به دعا بسوی پروردگار که به خیر بگذرد و مردم و سرزمینمان را محافظت بفرما.
انتخابات تمام شد، همانند چهارسال پیش اینبار هم به نوعی ۳۰ هیچ! اما تفاوت این انتخابات، با چهارسال پیش به حدی اینگونه بود، یک گروه بر سر پنالتی زدن به دروازه خالی دعوا داشتند و یک گروه  حتی یاری را نداشتند که در دروازه بگذارند.
انتخابات اسفند ۹۸ بنابه شواهد و آمار وارقام وزارت کشور پایین‌ترین مشارکت در طول چهل سال اخیر را داشته است.
اما به نظر من هنوز از مشارکت خیلی از کشورها این آمار بالاتر است.
مردم در هر کشوری که در انتخابات شرکت می‌کنند به حاکمیت اعتماد می‌کنند.
 اعتماد، عظیم‌ترین سرمایه اجتماعی است. اعتماد، ستونی اسُتوار و پایه‌ای پایدار است برای بنای جامعه‌ای ماندگار.
اعتماد، رشته تسبیحی است که همه‌ی دانه‌های فرد فرد اجتماع را انسجام و بنیان‌های ملّت را استحکام می‌بخشد.
به فرمایش مقام معظم رهبری انتخابات جشن ملی است.
نیروی انسانی پشتوانه یک ملت است. و دولتمردان و مسئولین باید زمینه ساز این جشن ملی باشند برای جامعه باشند.
اگرچه می‌شد مشارکت را در بالاترین سطح نگه داشت اما این تلنگری به برخی مسئولین خواهد بود!
 بدین لحاظ از کم و کیف این انتخابات که بگذریم، شاید در استان و خصوصاً در بویراحمد و دنا تلنگری بس بزرگ به جامعه اصلاحات و خصوصاً بزرگان این جریان خواهد بود.
علی رغم اینکه درمجلس دهم افراد زیادی با برند اصلاحات وامید پا به عرصه انتخابات گذاشتند و صاحب کرسی در بهارستان شدند، ولی در کوران حوادث اگر نگوییم همه آن افراد به جریان اصولگرایان وطیف لاریجانی پیوستند بی شک به جرگه مستقلین پیوستند.
 همین افراد بعلاوه کارنامه کسانی که اصلاح طلب نبودند اما نزدیک به این جریان بودند همانند شخص حسن روحانی و بیشتر افراد کابینه دولت او باعث شد کارنامه‌ای نه چندان‌مطلوب و در خیلی موارد غیر قابل قبول بجا بگذارند و این سبب شد که برخی از معدود کسانی که کارنامه قابل قبولی هم داشتند به پای آنها بسوزند.
باید بپذیریم که؛ "بخشی از اصلاح‌طلبان محافظه‌کار شده‌اند. این به ضرر جریان اصلاحات است و به پایگاه اجتماعی آنها آسیب می‌رساند، و چنین القا می‌کند این‌ها هم فقط دنبال قدرتند و تفاوت زیادی با دلواپسان ندارد.... باید اصلاحات را از وجود این محافظه کاران و یقه سفیدهای قدرت طلب و آنانی که خط قرمزی برای اصلاحات جز حضور در قدرت ندارند؛  پالایش کرد.! کسانی که از پایتخت تا همه استانها وحتی استان خودمان هم وجود دارند.
عملکرد ضعیف اصلاح طلبان و شاید خنثی بودن عده‌ای از آنها باعث شد که برای چهار سال دیگر اصلاح طلبان بویراحمد ودنا فقط نظاره گر باشند.
در روزهای که دکتر محمدعلی وکیلی چهره ملی استان می‌توانست برگ برنده اصلاح طلبان باشد، به راحتی و برای عناد و کین و منافع برخی‌ها  از دست برفت. وحتی با وجود شخصی همچون دکترمحمدبهرامی که از اصلاح طلبانی که چندین سال با صدای اصلاح طلبی پا به میدان گذاشت، بازهم اصلاح طلبان نتوانستند در زیر یک سقف گرد هم بیایند و یک صدای واحد باشند.!
آیا به گواه برخی از دوستان و جوانان اصلاح طلب، این نمونه بارز خودرأیی و تفرقه افکنی برخی افردا نیست!؟
آیا این باعث نشده که اصلاح طلبان دلسوز به فکر چاره‌ای جدید بیفتند؟!
روزی که یک لر با صدای رسا در پایتخت در بین مسئولین کشوری ولشکری از بلوط گفت، خیلها هنوز به باورشان بلوط یک میوه کال بود!
محمدعلی وکیلی نه تنها برای هم استانیهای خود بلکه برای لرهای لرستان و چهارمحال تا فارس وبوشهر، اصفهان وهمدان تا خوزستان و.... یک سمبل و اعتبار است.
او یک دیپلمات لر در بین سیاسیون و یک حامی برای بیشتر لرها در پایتخت بوده وهست.
علی‌رغم برخی سوابق و عملکرد افراد درگذشته وحال در حمایت از فرزندان لر در پایتخت!
 اما محمدعلی وکیلی از اینکه  یک فرزند لر را حمایت کند و تا هرکجا رشد دهد، ترس و غیظی نداشت و نخواهد داشت و تا جایی که توان دارد وخواهد داشت، حامی فرزندانی از لر بود که تا بحال اینگونه وزارتخانه‌ها را در سمتهای مختلف در نوردیده بودند و سکان دار سمت‌های مختلفی هستند، تا خیلی از  جوانان غیور لر چه مستقیم یا غیر مستقیم بواسطه آن عزیزان بکارگماشته شوند و نان حلال را روی سفره‌شان ببرند. 
محمدعلی وکیلی نشان داد  که می‌توان فرزند یک روستازاده باشی و تا عضو هیئت رئیسه مجلس در چند دوره متوالی را طی کنی.
وکیلی وکیل دیاری بود که به طور حتم آن دیار مهر او را از یاد نخواهد برد. روزی که سیل استانهای لر نشین را درنوردید، او بدون  در نظر گرفتن حوزه استحفاظی به یاری همزبانان و هم استانیهای خود شتافت.
روزی که  لرهراسی و توهین به اقوام لر  در برخی محافل در حال پخش و نشر بود، وکیلی سد محکمی بود که در تذکرهای مختلفی به وزرای مربوطه یک پای ثابت در دفاع از قوم خود بود.
سخن به درازا میکشد اگر از ریز مسائل ومباحث کمیسیون مربوط به استیضاح آخوندی وزیر راه پیشین در خصوص سانحه دلخراش  هواپیمایی تهران یاسوج تا دفترکار دکتر زنگنه وزیر نفت  و اعتبار مربوط به پارک جنگلی یاسوج که بزرگترین تفریحگاه جنوب کشور می‌توانست لقب بگیرد که خود آن‌ها می‌توانند گواه بر دفاع، مجادله، مکاتبه و مذاکره دکترمحمدعلی وکیلی باشند.
محمدعلی وکیلی را کسانی که از نزدیک دیده‌اند یا می‌شناسند علی‌رغم بر پاکدستی و جوانمردی در نگاه اول بر تعصب لر دوستی می‌توان تصدیق کرد.
او اصلاح طلبی مدرن که به همت فن بیان خود همه اصولگرایان را به مناظره دعوت می‌کند و به چالش می‌کشد.
تا جایی که در سخنرانیهای خود جمهوری اسلامی را برآمده از ایده اصلاح طلبی بیان می‌کند. و این خود نشان از صراحت و گفتمانی نو در جریان اصلاحات برای نسل جدید است. و شاید نسل جوان اصلاحات نیاز به رویکردی نو برای ارضاء شدن دارد و باید افرادی با چنین گفتمان‌های در اصلاحات  این قدرت جذب و اقناع را داشته باشد.
شاید نخستین اصلاح‌طلب مدرن در ایران امروز بلکه چهره‌ی نمادین آن میرزاتقی‌خان امیرکبیر بود. در واقع اصلاح‌طلبی سیاسی تلاش برای بهبود و ترقی و توسعه ایران است.
امیرکبیراین رسالت را بخوبی هویدا ساخت. و گویی سرنوشتی را به گفتمانی گره زد که ریسمان محکمی برای نسلهای بعد شد.
سرنوشت وزیران اصلاح‌طلب مانند میرزاتقی‌خان امیرکبیر، میرزاحسین خان سپه‌سالار، محمدعلی فروغی، محمد مصدق، مهدی بازرگان و سرانجام اکبر هاشمی‌رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی دید که یاران آنان راهی جز تلاش برای ورود به نهاد دولت برای انجام اصلاحات نداشتند.
بی شک جریان اصلاح طلب در کشور نیازمند افرادی هستند که علی‌رغم دارا بودن گفتمان نو، شخصیتی را دارا باشد که مقبول حاکمیت هم باشد. افرادی که هم مرد مناظره بشوند! و هم مهره سوخته نشوند! و این بسی سخت‌تر از یک اصولگرا ویا اصلاح طلب تندرو است. و اکنون اصلاح طلبان کشور نیازمند گفتمانی نو هستند.
گفتمانی که بتوان بدون قوه قهریه و بااتکا به جوانگرایی رسالت خود را به پیش ببرد.
همانا جریان اصلاح طلبان بی تردید از وجود محمدعلی وکیلی چه در کابینه دولت برای بهبود بخشی از ضعف‌های فاحش در این  یکی دو سال پایانی و یا در دیگر مسندها بهره ببرند، البته منوط بر اینکه او هم بپذیرد، چرا که  محمدعلی وکیلی علی‍‌رغم اینکه سخنگوی دولت در انتخابات بود، بیشترین انتفادها را هم به برخی از دولتمردان انجام می‌داد. 
امیدوارم جریان اصلاحات بویراحمد دنا و اکنون مارگون عزیز، از این سردرگمی بیرون بیایند، و از الان اسب خود را برای چهارسال دیگر زین کنند. چه بسا عمرهای جوانان این جریان در حال گذر است و دیگر بر نمی گردد و فرصتهایی که به راحتی و با یک تصمیم خوب و پخته می‌شد و می‌توان برگ برنده‌ای را نصیب این جریان ریشه دار کرد. زنده بادا ایران و ایرانی

------------------------------------------------
 برادر کوچک و خدمتگزارتان
اسماعیل رضازاده، دانش پژوه دکتری مدیریت دولتی