جغدهای شوم شب زنده‌دار و صدا و سیمایی که در خواب است

کبنا ؛«لایو اینستاگرامیِ تتلو رکورد جهانی زد!» این تیتر خبری است که طی چند روز گذشته توسط رسانه های داخلی و خارجی بارها باز نشر شد، شاید در نگاه اول این خبر یک موضوع عادی به نظر برسد اما کافی است سری به یکی از لایو های اینستاگرامی‌این خواننده آن طرف آبی یا شاخ های مجازی دیگر بزنید آن وقت است که متوجه خواهید شد در واقع این ابتذال و پوچ گرایی است که در بین جوانان در کنار این افراد معلوم الحال در حال رکورد زنی است.
این روزها قرنطینه خیلی ها را خانه نشین کرده است و در نبود برنامه های مفرح تلویزیونی، چاره ای جز پناه بردن به شبکه های مجازی برای خیلی ها باقی نمانده است، حال اما شاخ های اینستاگرامی‌و افراد معلوم الحالی که برای همه شناخته شده هستند از شرایط پیش آماده نهایت استفاده را می‌برند و با برپایی برنامه مستهجن سعی در جذب مخاطب برای سایت های شرط بندی و صفحات اینستاگرامی‌خود دارند. ساعت از نیمه شب که می‌گذرد جغد های شوم اینستاگرامی‌دست به کار می‌شوند و هر کسی برنامه مستهجن جدیدی را تدارک می‌بیند،یکی چالش های مستهجن برگزار می‌کند و دیگری مواد مخدر ترویج می‌دهد، یکی از سایت شرط بندی اش می‌گوید و دیگری از مزایای مهاجرت! هر کسی مشغول به کاری است و جالب این است که همه آن ها نیز برای جذب دنباله کننده بیشتر با هم رقابت دارند، دعوای صوری راه می‌اندازند و به قول خودشان افشا گری می‌کنند تا افراد بیشتری را جذب کنند. در نهایت هم جوانان هستند که بین برنامه های پوچ و مستهجن شاخ های اینستاگرامی، سواد بصری خود را از دست می‌دهند و به سمت و سوی آن چه که نباید کشیده می‌شوند!
جغدهای شب زنده دار
ساعت از 12 شب که می‌گذرد برنامه های لایو اینستاگرامی‌شروع می‌شود، ساشا سبحانی، امیر تتلو و دیگر شاخ های اینستاگرامی‌معلوم الحال، حالا دیگر برنامه زنده برگزار می‌کنند و برای خودشان تریبون دارند. مخاطبانشان هم به جرات می‌توان گفت که از رسانه ملی بیشتر است. رسانه ملی هم این روزها کاملا در خواب به سر می‌برد و هیچ برنامه مفرحی برای گذران روزهای قرنطینگی ندارد. در چنین شرایطی جوانان چاره ای جز پناه بردن به برنامه های اینستاگرامی‌ندارند و در این شرایط هم هر لحظه شمار بازدیدکنندگان لایو های شاخ های مجازی افزایش مییابد و در نهایت رکورد های جهانی به دست افراد معلوم الحال جا به جا می‌شود.
 ستون پنجم دشمن را در یابید
پیش از این در رابطه با حواشی که درباره سریال پایتخت به جود آمده بود علی عسگری، رئیس سازمان صدا وسیما، خطاب به معاون سیما گفته بود:« لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل اشتباه، بی توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!» حال سوال اینجاست که آیا برخی حواشی در یک سریال پر بیننده ستون پنجم نظام است یا رسانه منفعلی که هیچ تلاشی برای جذب مخاطب ندارد و مخاطبان به ویژه جوانان را مستاصل می‌کند تا چاره ای نداشته باشند و برای پر کردن روزهای قرنطینگی خود به فضای رو بیاورند و در نهایت در دام برنامه های مستهجن شاخ های اینستا گرامی‌بیفتند؟
چرا جوانان دنبال کنندگان شاخ های مجازی هستند؟
با همه این اوصاف موضوع حائز اهمیت این است که چرا جوانان دنبال کنندگان شاخ های مجازی معلوم الحالی هستند که پیشینه آن ها نشان دهنده ماهیت و شخصیتشان است؟ آیا سلیقه جوانان تغییر پیدا کرده است؟ خلاء آموزشی دراین خصوص وجود دارد و یا اینکه بی برنامگی رسانه های تصویری آن ها را به این سمت و سو سوق می‌دهد؟
امیر محمود حریرچی، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« من سالیان سال است که بر این موضوع تاکید می‌کنم که باید با آگاهی ها و جاذبه های درست در برنامه های داخلی، جوانان را از تخریب های روانی دور کنیم تا به سمت برنامه های مستهجن و غیر اخلاقی نروند. جوان های ما باید در مورد این مسائل واکسیناسیون شوند تا مصون بمانند. وقتی برنامه های داخلی ما جاذبه ندارد چه توقعی می‌توان داشت که جوانان به سمت این مسائل نروند؟ از طرف دیگر به قدری موارد خطوط ممنوعه زیاد شده است که حتی به تخت دو نفره یک زوج هم گیر می‌دهند! همه این مسائل جوان پویا و کنجکاو را به سمت آن چه که نباید سوق می‌دهد.»
 مقصر ما هستیم
او در ادامه تاکید کرد:« همه این موارد بستر را برای کسانی ایجاد کرده است که با سوء استفاده از شرایط موجود به فکر اهداف خود شان هستند در صورتی که بدون شک اهداف این اشخاص خارج از اخلاق است. چنین روندی نه تنها در کشور ما بلکه در هیچ کشوری پسندیده نیست اما جوانان کشور ما بیش از هر جای دیگر به دنبال چنین مسائلی هستند و رکورد جهانی لایو اینستاگرامی‌کسی مثل تتلو این را به ما ثابت می‌کند. از این موضوع که حرف می‌زنیم خیلی ها تقصیر را به گردن فضای مجازی می‌اندازند اما واقعیت این است که فضای مجازی کمترین تقصیر را در این خصوص دارد. مقصر اصلی ما هستیم، ما که آگاهی لازم را به جوانان نمی‌دهیم و محدودیت ها را افزایش می‌دهیم در حالی که نمی‌دانیم این محدودیت ها فاجعه آفرین است. تلگرام را فیلتر می‌کنیم اما نمی‌دانیم جوان وقتی برای استفاده از تلگرام مجبور به نسب فیلتر شکن است دریایی از سایت های مستهجن پیش روی آن باز می‌شود! همه این موارد دست در دست هم داده است و سبب شده تا امروز سن بلوغ در کشور ما پائین بیاید، الان میانگین سن بلوغ در کشور ما 12 سال است و این اصلا چیز خوبی نیست.»
مقصر صدا و سیما است
او افزود:« مقصر صدا و سیما و رسانه های تصویری است که هیچ برنامه ای برای جوانان ما تدارک ندیده اند، انگار اصلا سن جوانی و نوجوانی را نمی‌شناسند و شناختی از سلیقه نسل جوان ندارند! هنوز در حال پخش سریال های تکراری ستایش و غیره هستند بدون اینکه بدانند جوان نیاز به چه برنامه هایی دارد. جوانان ما کجا بایدیاد بگیرد که چگونه از روان خودشان مراقبت کنند؟ کجا باید اطلاعات کافی در اختیار او قرار بگیرد؟ ما همیشه جوانان را منع می‌کنیم بدون اینکه اطلاعاتی در اختیار آن ها قرار بدهیم، نهایتش هم این می‌شود که جوان پویا و کنجکاو خودش به سمت جمع آوری اطلاعات می‌رود و دراین راه هم الگو های مخربی انتخاب می‌کند. الگوهایی که ترویج مواد مخدر می‌دهند و آن ها را به بی بند و باری دعوت می‌کنند. ما به جوانانمان یاد نداده ایم چگونه اوقات فراغتشان را پر کنند، چگونه سر گرمی‌برای خودشان ایجاد کنند و چگونه تفریحات سالم را برای خودشان در نظر بگیرند؛ همین می‌شود که به اولین سر گرمی‌بی محتوا و پوچی که می‌رسند وقتشان را ساعت ها برای آن تلف می‌کنند. مثل این است که به یک انسان گرسنه بد مزه ترین غذای دنیا را بدهید؛ او گرسنه است اصلا به مزه غذا توجهی ندارد فقط به سیر شدنش فکر می‌کند.»
جوانان ما ملاک های تشخیص ندارند
این آسیب شناس اجتماعی در ادامه تصریح کرد:« جوانان ما ملاک های تشخیص ندارند چون ملاک تشخیص نیازمند اطلاعات است و ما هیچ وقت این اطلاعات را در اختیار آن ها قرار ندادیم. از طرف دیگر قدرت انتخاب را هم از آن ها گرفته ایم. وقتی حق انتخاب از جوانان گرفته شود به ناچار به سراغ چیزی می‌روند که دیگران برای آن ها انتخاب کنند، امروز هم مروجین اعتیاد و فحشا کسانی هستند که برای جوانان ما انتخاب می‌کنند که چه چیزی ببینند، چه چیزی گوش بدهند و چه چیزی را دوست داشته باشند! نظام اموزشی کشور ما کی می‌خواهد به این فکر بیفتد که به پرورش جوانان هم فکر کند؟ چه زمانی می‌خواهند به خانواده ها کمک کنند که آن ها فرزندانشان را به درستی هدایت کنند؟ آموزش در این خصوص حرف اول را می‌زند و هر چه زمان می‌گذرد بیشتر از گذشته نیاز آن احساس می‌شود.»
این طور که پیداست آگاهی و آموزش دو رکن اساسی برای هدایت جوانان به شمار می‌آید و ارگان هایی که در این خصوص نقش پر رنگی را ایفا می‌کنند صدا و سیما، نظام آموزشی و نظام خانواده است اما آیا تا کنون این ارگان ها نقش خود را به درستی در جهت آگاهی رسانی به جوانان و آموزش به آن ها ایفا کرده اند؟ (آفتاب یزد)