کاردی که به استخوان استاندار رسید!

کبنا ؛در خبرها آمده بود  «استاندار کهگیلویه و بویراحمد  در نشست شورای اشتغال با انتقاد از این که برخی کارهای بزرگ مثل ایجاد اشتغال 13 هزار نفره را در استان نمی‌بینند و به دنبال مسائل پیش پا افتاده هستند» افزود: به جای این که در خصوص اشتغال با من صحبت و یا مکاتبه شود بسیاری به دنبال تعویض معاون فلان مدیرکل هستند و موضوعات این چنینی برای آن‌ها دارای اهمیت است. وی گفت: در فضای مجازی و اینستاگرام و سایت‌ها به جای پرداختن به موضوعات اصلی مثل اشتغال و تولید پر است از موضوعاتی مثل تغییر فلان معاون اداره شهرستانی که باید این گونه نگاه‌ها تغییر کند."
همگان استاندار را فردی اخلاق مدار و صبور می دانند، حال کارد به کجای استخوان رسیده است که به ناچار زبان به شکوه می گشاید؟
به راستی مخاطبش کیست؟
و جایگاه این سخن و کنایه سنگین کجاست؟
 آیا حکایت از دردی نهفته و زخمی کهنه نیست؟
درد دل استاندار پرده برداری از زخم عمیقی است که درمانش به این زودی شاید ممکن نباشد جز با وجود اراده ای جدی برای نوشتن نسخه ای قوی هم برای معالجه ی دیارمان و هم آن  ذهن های بیمار.
استاندار تلویحاً اقرار کرد در رابطه با اشتغال با من صحبت و مکاتبه نمی کنند اما در رابطه با جابجایی مدیران چرا!!!
آیا این درد نیست؟ آیا بی تفاوتی به تحصیل کردگان جویای کار نیست؟ آیا شعار اشتغال حربه ای بیش نبوده است؟
 و آیا اجحاف در حق آنانی که با هزاران امید و آرزو فرزندان خود را روانه ی دانشگاه نموده ند نیست؟
و چرا تغییر یک مدیر در نظر آنان از اشتغال دارای اهمیت بیشتری است؟
تأسف بار تر آنکه ادامه دهنده ی این فرهنگ غلط در فضای مجازی، اینستاگرام و سایت ها در کلام استاندار کیستند؟ و راه مقابله با این رویه ی نامناسب چیست؟
بی شک، مخاطب و طرف درگیر با جناب کلانتری، توده ی مردم نیستند بلکه سیاسیونی هستند که انتصاب یک مدیر جزء و حتی یک مدیر کل را چونان موجی می بینند که خوب سواری می دهد و افکار عمومی را نیز مشغول  می کند و غافل.
جناب آقای دکتر کلانتری
آنگونه که اذعان نموده ای تغییر یک مدیر جزء مسائل پیش پا افتاده است و نیک می دانید که حق این مردم وجود مدیرانی خوب، لایق و خدمت رسان است اگر هستند محکم پشت آنان بایست و دفاع کن و اگر نیستند شایستگان را فارغ از قومیت و سیاست برگزین که قطعا رضای خدا در آن است..
من الله التوفیق
-------------
سید حسین رهی