تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۰
کد مطلب : ۴۲۵۴۹۳
یادداشتی از محسن خرامین؛
شبهقهرمانان
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشتی از محسن خرامین؛
در چند سال گذشته کمتر هفتهای بوده است که شاهد اعتراضات کوچک و بزرگ در گوشهای از کشور نباشیم؛ اعتراضاتی که ریشه اکثر آنها یا حداقل بهانه ظاهری همه آنها مسائل اقتصادی و معیشتی است. اگر چه فراوانی این اعتراضات یک امر جدید و ناشی از تشدید فشارهای اقتصادی و بینظمیهای مدیریتی است، ولی در گذشته نیز موارد مشابه کم و بیش اتفاق میافتاد. بهعلاوه در اعتراضات چند سال اخیر یک پدیده جدید یعنی حمایت وهمراهی بخشهایی از حاکمیت با اعتراضات و معترضین شکل گرفته است که سعی در انحراف و مصادره اعتراضات به نفع غیر از معترضین دارد. گفته میشود در اعتراضات خیابانی دی ماه ۹۶ که یکی از بزرگترین این اعتراضات بوده است، کلید اولیه آن از مشهد و با چراغ سبز برخی شخصیتهای مخالف دولت زده شد. این قهرمانان و شوالیههای جعلی در بسیاری از اعتراضات سالهای اخیر خود را بخشی از اعتراضات و طرفدار معترضین نشان دادهاند و خواستار حل مشکلات و بررسی مطالبات آنها شدهاند.
همراهی و همدردیها از درونحاکمیت با اعتراضات فینفسه بد نیست، اما این سوال شکل میگیرد که پس اعتراضات علیه کیست؟ و برای چیست؟
اگر بخشهایی از حاکمیت که دست بر قضا بخشها و اجزای قدرتمندی نیز هستند، خود را بخشی از اعتراضات میدانند، مقصر و مقصرین وضع و شرایط مورد اعتراض چه کسانی هستند؟
با آغاز مجلس یازدهم و ناتوانی این مجلس در پیگیری ادعاها و شعارهایی که پیشتر مطرح کرده بود، نمایندگانترجیح دادند بخشی از این پروژه جدید یعنی همراهی با اعتراضات باشند.
در هراس از انتقاد و نزدیک شدن به بسیاری از نهادها، اما دولت راحتترین و کمهزینهترین انتخاب برای نشاندندر مظان اتهام است.
ظاهرا وظیفه سایر نهادها و افراد مطالبهگری است و دولت مسئول همه اتفاقات و امور کشور است که در قبال آن باید پاسخگو باشد. در دولت نیز این مشکلات تنها متوجه چند فرد و مدیر از جمله نوبخت، جهانگیری، واعظی، روحانی، زنگنه و در سطحی دیگر فضای مجازی تحت مدیریت آذری جهرمی و برجام تیم مذاکره کننده هستهای و شخص ظریف است که پشت همه اینها نیز بخش زیادی از تقصیر متوجه سلبریتیها و تکرارکنندگانی است که شعار با روحانی تا ۱۴۰۰ سر میدادند. کلیت دولت نیز نه تنها تقصیری متوجه خود نمیداند که در مواردی از یککارنامه درخشان در اوج فشارها و تحریمها بهویژه در برخی بخشها سخن میگوید.
این نوشته انتقادات یا ضعفهای دولت و هر نهاد دیگری را منکر نمیشود، اما دولت را به عنوان تنها عامل مشکلات معرفی کردن جز تقلیل و در نهایت تشدید بحران نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت. دیر یا زود این دولت شبیه مجلس قبلی کنار خواهد رفت و آن زمان توقع است که مشکلات خیلی زود حل شود، اما کاملا روشن است با رفتن و آمدن نمایندگان، وزرا و حتی دولتها مشکلی حل نخواهد شد.
به نظر میرسد در بیچارگی برای حل مشکلات، چاره آن است که هر کس خود را قهرمان جا بزند و با کوبیدن بر سر دولت بر نقش اسطورهای خود بیفزاید. روشن است ایننمایشها تاریخ مصرف کوتاهی خواهد داشت و خیلی زود حجم مشکلات، بساط این نمایشها و تظاهرات را برخواهد چید. در این بازی مشکل، گم و لاینحل باقی خواهد ماند و نه تنها مقصر و مسئولی پیدا نخواهد شد، که همه ژست طلبکار خواهند گرفت.
همراهی نمایشی بخشهایی از حاکمیت با اعتراضات به انحراف از مطالبات منجر میشود و اعتراضات را محملی برای برخی تسویه حسابهای سیاسی و متینگهای انتخاباتی قرار خواهد داد.
این روزها همه گروهها و نهادها، «دونکیشوت»وار نسبت به وضعیت اقتصادی، معیشتی و موضوعات مربوط به کرونا علیه یک «شبح ناموجود» که ظاهرا عنان همه امور را در اختیار دارد معترضاند و این ژست اعتراضی، کمهزینهترین کار خواهد بود و البته فرصتی برای نمایش و تمرین قهرمانی و فرار از مسئولیت و پاسخگویی در قبال مشکلات است.
در چند سال گذشته کمتر هفتهای بوده است که شاهد اعتراضات کوچک و بزرگ در گوشهای از کشور نباشیم؛ اعتراضاتی که ریشه اکثر آنها یا حداقل بهانه ظاهری همه آنها مسائل اقتصادی و معیشتی است. اگر چه فراوانی این اعتراضات یک امر جدید و ناشی از تشدید فشارهای اقتصادی و بینظمیهای مدیریتی است، ولی در گذشته نیز موارد مشابه کم و بیش اتفاق میافتاد. بهعلاوه در اعتراضات چند سال اخیر یک پدیده جدید یعنی حمایت وهمراهی بخشهایی از حاکمیت با اعتراضات و معترضین شکل گرفته است که سعی در انحراف و مصادره اعتراضات به نفع غیر از معترضین دارد. گفته میشود در اعتراضات خیابانی دی ماه ۹۶ که یکی از بزرگترین این اعتراضات بوده است، کلید اولیه آن از مشهد و با چراغ سبز برخی شخصیتهای مخالف دولت زده شد. این قهرمانان و شوالیههای جعلی در بسیاری از اعتراضات سالهای اخیر خود را بخشی از اعتراضات و طرفدار معترضین نشان دادهاند و خواستار حل مشکلات و بررسی مطالبات آنها شدهاند.
همراهی و همدردیها از درونحاکمیت با اعتراضات فینفسه بد نیست، اما این سوال شکل میگیرد که پس اعتراضات علیه کیست؟ و برای چیست؟
اگر بخشهایی از حاکمیت که دست بر قضا بخشها و اجزای قدرتمندی نیز هستند، خود را بخشی از اعتراضات میدانند، مقصر و مقصرین وضع و شرایط مورد اعتراض چه کسانی هستند؟
با آغاز مجلس یازدهم و ناتوانی این مجلس در پیگیری ادعاها و شعارهایی که پیشتر مطرح کرده بود، نمایندگانترجیح دادند بخشی از این پروژه جدید یعنی همراهی با اعتراضات باشند.
در هراس از انتقاد و نزدیک شدن به بسیاری از نهادها، اما دولت راحتترین و کمهزینهترین انتخاب برای نشاندندر مظان اتهام است.
ظاهرا وظیفه سایر نهادها و افراد مطالبهگری است و دولت مسئول همه اتفاقات و امور کشور است که در قبال آن باید پاسخگو باشد. در دولت نیز این مشکلات تنها متوجه چند فرد و مدیر از جمله نوبخت، جهانگیری، واعظی، روحانی، زنگنه و در سطحی دیگر فضای مجازی تحت مدیریت آذری جهرمی و برجام تیم مذاکره کننده هستهای و شخص ظریف است که پشت همه اینها نیز بخش زیادی از تقصیر متوجه سلبریتیها و تکرارکنندگانی است که شعار با روحانی تا ۱۴۰۰ سر میدادند. کلیت دولت نیز نه تنها تقصیری متوجه خود نمیداند که در مواردی از یککارنامه درخشان در اوج فشارها و تحریمها بهویژه در برخی بخشها سخن میگوید.
این نوشته انتقادات یا ضعفهای دولت و هر نهاد دیگری را منکر نمیشود، اما دولت را به عنوان تنها عامل مشکلات معرفی کردن جز تقلیل و در نهایت تشدید بحران نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت. دیر یا زود این دولت شبیه مجلس قبلی کنار خواهد رفت و آن زمان توقع است که مشکلات خیلی زود حل شود، اما کاملا روشن است با رفتن و آمدن نمایندگان، وزرا و حتی دولتها مشکلی حل نخواهد شد.
به نظر میرسد در بیچارگی برای حل مشکلات، چاره آن است که هر کس خود را قهرمان جا بزند و با کوبیدن بر سر دولت بر نقش اسطورهای خود بیفزاید. روشن است ایننمایشها تاریخ مصرف کوتاهی خواهد داشت و خیلی زود حجم مشکلات، بساط این نمایشها و تظاهرات را برخواهد چید. در این بازی مشکل، گم و لاینحل باقی خواهد ماند و نه تنها مقصر و مسئولی پیدا نخواهد شد، که همه ژست طلبکار خواهند گرفت.
همراهی نمایشی بخشهایی از حاکمیت با اعتراضات به انحراف از مطالبات منجر میشود و اعتراضات را محملی برای برخی تسویه حسابهای سیاسی و متینگهای انتخاباتی قرار خواهد داد.
این روزها همه گروهها و نهادها، «دونکیشوت»وار نسبت به وضعیت اقتصادی، معیشتی و موضوعات مربوط به کرونا علیه یک «شبح ناموجود» که ظاهرا عنان همه امور را در اختیار دارد معترضاند و این ژست اعتراضی، کمهزینهترین کار خواهد بود و البته فرصتی برای نمایش و تمرین قهرمانی و فرار از مسئولیت و پاسخگویی در قبال مشکلات است.