جدال عقل با جهل

کبنا ؛جدال عقل با جهل از پیدایش زندگی انسانها بر روی زمین تا کنون و آینده نیز ادامه دارد علت نهادینه شدن این جهل و خرافه پرستی نیز ترویج و تبلیغ این خرافات بوسیله کسانی انجام شد که خود را مبلغان دینی و اعتقادی مردم می‌دانستند مثل بت پرستان و ادیان دنیوی یا ادیان آسمانی و نتیجه این جنگ وجدال تخریب‌ها و ویرانیها و از بین رفتن انسانهای زیاد و گاها خوب و عاقل و دانشمند می‌باشد که با کمال تأسف وقتی تکنولوژی و آگاهی اجتماعی پیشرفت وزیاد می‌شود باید عقل و شعور حاکم شود و جهل و خرافات ضعیف و کاربردی در جوامع تحصیل کرده و پیشرفته نداشته باشد و جامعه بشری از شر این بلای خانمان سوز رهایی یابد می‌بینیم که در بعضی از جوامع جهل از عقل پیشی می‌گیرد. قطعاً در جامعه‌ای که عقل و شعور حاکم شود و بر جهل و خرافه پیروز شود آن جامعه از نظر توسعه – پیشرفت، رفاه و قانون مندی جلودار است و مردمش در آسایش و آرامش فکری و روحی سالم و بانشاط می‌باشند. اما در جوامعی که جهل از عقل در اجتماع بارزتر خود را نشان می‌دهد برعکس.
جامعه‌ای عقب مانده، فقیر بدون رفاه قانون شکن توسعه نیافته و مردمی افسرده دارد. در چنین جامعه عقب افتاده جهل و خرافه وسیله دو گروه یا دو روش ترویج و تشویق می‌شود. یک روش وسیله افرادی که عقل آنها کشش فهم و شعور و تشخیص را ندارند که مروج این نوع جهل و خرافه افرادی متعصب، قانون شکن مخالف هر تحول می‌باشند و جان خود را برای حفظ این جهل که پیش آنها مقدس است و به جهل مقدس معروف است فدا می‌کنند و جزء اعتقادات آنهاست. گروه دوم عاقلانی هستند که منافع و پیشرفت و حاکمیت خود را ترویج و تشویق و پیشرفت جهل و خرافه را در جامعه مثمر ثمر می‌دانند و هر چه بیشتر عوام و متعصبین را تشویق به آن می‌نمایند و کاسبان جهل و خرافه سعی در منزوی کردن و محبوس بودن عقل و عقلا می‌نمایند و زمانی این جهل و خرافات خطرناکترو بی رحم‌تر می‌باشد که بنام دین مقدس شود اگر بررسی شود تعداد انسانهائی که مقتول جهل و خرافه در دنیا هستندشاید به میلیارد نفر می‌رسد و تعداد آنها از تمام کشته‌های بلایای طبیعی و امراضها بیشتر است.
جهل انواع گوناگون و متفاوت دارد و برخلاف تفکر غالب مبنی بر اینکه افراد کم سواد و عامی هستند امروزه در میان تحصیل کردگان جامعه نیز بسیاری افراد جاهل و خرافه پرست وجود دارد چه بسیار پزشک، مهندس و وکیل که همین امروزه میلیون‌ها تومان خرج فال قهوه و بقیه خرافات می‌کنند. جهل و خرافه جایگزین ساده و سهل اندیشیدن و مسئولیت پذیری می‌باشد انسان در هر جایگاهی اگر از زحمت اندیشیدن و هزینه مسئولیت پذیری بگریزد پناهگاهی جزء جهل و خرافه نخواهد داشت بر هر فرد عاقل و صاحب فکر و اندیشه ورز فرض است که اولین مبارزه خود را برای بهبود اوضاع مملکت و مردم خود با جهل و خرافه شروع نماید. اگر دانشمندان و صاحبان عقل و اندیشه بتوانند در دنیا بر جهل و خرافات پیروز شوند بزرگترین و مقدس‌ترین خدمت را به بشر نموده‌اند. چه انسانهای بزرگ و دانشمندی که فدای مبارزه با جهل شدند که هر کدام توانایی بزرگترین خدمات را به مردم خود و جامعه بشری داشته‌اند و این خونهای بناحق ریخته همچنان ادامه دارد.
زمانی جامعه اصلاح خواهد شد که عقل بر خرافه پیروز شود، هر مذهب و دینی که مروج و موافق جهل و خرافه پرستی باشد منسوخ و منکوب است. یکی از مشکلات و معضلات مبارزه با جهل و خرافه پرستی این است که مروجین و متعصبین این بلای خانمانسوز نمی‌توانند بپذیرند که کار و عملکرد آنها جهل و خرافه است.
در همین جامعه امروزی ما خیلی از مشکلات لاینحل و گرفتاری مردم از جهل مقدسی است که متعصبین بر آن سوارند وعده‌ای نیز برای حفظ منافع دنیوی خود مشوق آنها هستند اگر انسانها به یک جامعه سالم، عاقل و فهیم نیاز دارند و قصد حاکمیت آرامش بر جامعه می‌باشد بدانیم و بدانند که اولین دشمن انسان جهل و کج فهمی است که کار شیطان را آسان می‌کند. نباید بجای حاکمیت عقل و خرد سرنوشت خود را بدست قضا و قدر سپرد. نباید بجای تلاش و کوشش و انتخاب راه درست زندگی وسیله عقل و تفکر به فال و استخاره روی آورد نباید بجای رشد دادن زنده‌ها و تحسین اندیشمندان و توجه به راهنمایی و دلسوزان و عقلای جامعه به مقدس کردن مرده‌ها متوسل شدن به آنها برای رفع مشکلات خود روی آورد نباید بجای حول حالنا به احسن الحال با هر نوع تحولی مخالفت کرد و همیشه حافظ وضع موجود منطقی و عقلی نیست. همچنانکه همیشه هم ناقض وضع موجود منطقی نیست. بجای عبرت گرفتن از تاریخ نباید تکرار کننده تاریخ بود.
شاید ما تنها مردمی هستیم که تاریخ را بی خاصیت کردیم متاسفانه بنظر می‌رسد ترویج جهل و مقدس کردن خرافات در جامعه امروزی ما بیشتر آگاهانه است. بجای جلو رفتن با پیشرفت واقعی جامعه و هدایت و تلاش آن به آینده بعضی‌ها جامعه را بسوی گذشته هدایت می‌کنند بجای پیشرفت به پس رفت معتقدند. این تفکر عین جهل است.
انسان‌های آگاه و فهمیده همراه با زمان حرکت می‌کنند و می‌دانند هیچ موجودی نمی‌تواند به مخالفت زمان برود و مقاومت نماید آنهایی موفق و پیروز هستند که زمان را خوب مدیریت نمایند. باید توجه داشت کسانیکه قصد رهبریت و حاکمیت جامعه را دارند باید بجای اینکه سعی کنند منبع و مرجع گرفتاریهای جامعه را درک و رفع کنند و پیشرفت و توسعه کشور را در مسیر درست و منطقی و خواست خرد جمعی قرار دهند نباید به رفع موانع فرعی وحاشیه ای مبادرت کرد. جامعه‌ای به توسعه، پیشرفت و رفاه مردمش می‌رسد که مسئولینش با مردمش صادق باشد و مسئولینی با مردم خود صادقند که عاقل باشند و کسانی عاقل هستند که مخالف حاکمیت جهل و خرافات باشند. همچنین کسانی مخالف جهل و خرافه پرستی هستندکه منافع عمومی را برمنافع شخصی ترجیح دهند. امیداست به روز و جایی برسیم که عملکردمان بر مبنای عقل باشد و جهل و احساسات در تصمیمات تأثیر گذار نباشد. یا رب العالمین
 ----------------------------------
سید حسن دانشی
دهدشت