تاریخ انتشار
شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۲۸
کد مطلب : ۴۴۵۰۹۲
تحلیلی بر تغییرات مدیریتی اخیر در استان کهگیلویه و بویراحمد؛
اثبات دخالت نمایندگان؛ ادامه سیاست پیشین روشنفکر؛ حذف رقبای بالقوه و دارای پتانسیل
۱۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ مدیرکل جدید بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد. این مدیر کلی که نسبت به مدیر کل آموزش و پرورش و مدیریت دانشگاه علوم پزشکی به مراتب از ارزش بسیار کمتری برخوردار است به رضا پارسیان نژاد هم ایلی و هم طایفهای مهدی روشنفکر رسید.
در علوم پزشکی یزدان پناه رفت و محمد غلام نژاد گزینه نزدیک به سید ناصر حسینی پور با حکم بهرام عین الهی وزیر بهداشت و درمان به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی استان انتخاب شد.
اثبات دخالت نمایندگان
این دو تغییر مدیریتی در ادامه تغییرات مدیریتی پیشین در استان کهگیلویه و بویراحمد به وضوح اثبات میکند که نمایندگان مجلس در موضوع تغییرات مدیریتی در استان دست بالا را دارند و این موضوع مربوط به امروز یا دیروز نیست و همواره لابیهایی برای چینش مدیران مورد اعتماد خود دارند. خیلی عجیب و حیرت آور بود که روشنفکر آن مصاحبه سفارشی را انجام داد و سعی کرد یک مسئله کاملاً آشکار را انکار و تکذیب کند، مصاحبهای که از این زمان به بعد، حرفها و ادعاهای گذشته، حال و آینده نماینده مردم شریف بویراحمد، دنا و مارگون را تحت الشعاع قرار میدهد و ادعاهای وی در ترازوی راست آزمایی مردم وزن بسیار ناچیزی خواهد داشت.
اگر کمی به عقب برگردیم و به یاد بیاوریم که نمایندگان مجلس بر سر سه صندلی: مدیر کل جهاد (سهم محمد موحد)، مدیر کل آموزش و پرورش (سهم مهدی روشنفکر) و رئیس علوم پزشکی (سهم سید ناصر حسینی) به توافق رسیده بودند و طبق همین توافق هم عمل شد بیشتر از قبل دخالت و همه کاره بودن نمایندگان در انتصابات درون استانی روشن میشود.
دلایل سید ناصر حسینی پور
در تقسیم اخیر سهمهای مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد؛ در رابطه با مدیر کل بنیاد شهید درست است که هم طایفهای و هم ایلی مهدی روشنفکر است اما آشنایی و دوستی دیرینهای بخصوص از زمان ریاست حوزه هنری با سید ناصر حسینی پور دارد و حتی مورد حمایت کامل سید محمد موحد بوده است.
در رابطه با انتخاب رئیس علوم پزشکی. تمرکز اصلی نماینده گچساران و باشت بر علوم پزشکی بوده است. اما دلیل این کار چیست؟ موضوع علوم پزشکی برای سید ناصر حسینی پور کاملاً حیثتی شده بود زیرا بصورت آشکارا مخالفتش با یزدان پناه را بیان کرده بود و از قبل وعده تغییر او را داده بود. علت اینکه سید ناصر حسینی پور با اعتماد به نفس کامل و کاملاً آشکار وعده تغییر رئیس علوم پزشکی را داده بود به این نکته بر میگشت که روشنفکر از قبل بر سر یزدان پناه معامله کرده بود. در واقع روشنفکر رضایت داد که علوم پزشکی و یزدان پناه را بدهد تا مدیر کلی آموزش و پرورش را برای عزت خواه به ارمغان بیاورد و از بازکردن فضا برای دیگران ممانعت کند.
دلایل مهدی روشنفکر
اما مهدی روشنفکر چرا تن به این کار داد؟ آیا نماینده بویراحمد دنا و مارگون از این ریزه کاریها آگاه نبوده است. چرا! کاملاً آگاه بوده است و ظاهراً مشکل روشنفکر این است که اتفاقاً بیش از حد ریز میشود تا این که بخواهد مسائل را بصورت کلان نگاه کند. خب! اگر مهدی روشنفکر از این ریزه کاریها آگاه بوده است چه دلایلی داشته که تن به این کار بدهد. این روزا در فضای حقیقی و مجازی استان کهگیلویه و بویراحمد روشنفکر بیشتر از هر شخص دیگری به این موضوع متهم است که بجز پیشرفت و به پیش رفتن خود به شخص یا موضوع دیگری فکر نمیکند و نه تنها برنامهای برای کادر سازی و پرورش مدیرانی برای آینده ندارد که سعی بر حذف افراد بالقوه و با پتانسیل نزدیک به خود دارد تا مبادا در آینده اصطلاحاً موی دماغ بشوند. اما چرا این مقدمه از روشنفکر گفته شد. با توجه به برخی روابط قومی و وعدههایی که روشنفکر داده بود اگر قرار بود علوم پزشکی سهم مهدی روشنفکر باشد، باید به دکتر علی خرامین میرسید. علی خرامین معروفی که تنها نقطه مشترک وی با مهدی روشنفکر، هم ایلی بودن است و هیچ وقت نه دل در گرو او داشته و نه دل خوشی از سیاستها و رفتارهای او. بخصوص اینکه مهدی روشنفکر او را همواره رقیبی بالقوه برای خود میداند، یک هم طایفهای دارای پتانسل بالایی هم هست دیگر بدتر. دقیقاً شبیه همان تحلیل و احساسی که روشنفکر نسبت به موضوع مدیر کل آموزش و پرورش و افراد دارای پتانسیلی چون پارسه و فروغ فرد داشت. تصمیماتی که ظاهراً بیشتر از آنکه برخاسته از تحلیل موقعیت زمانی و مکانی باشد ناشی از احساسات درونی نماینده بویراحمد و دنا و مارگون است.
سؤال بزرگ فعالان رسانهای استان و هواداران روشنفکر
اما سؤال آخر از دید هواداران و هم طایفهایهای مهدی روشنفکر: چه لزومی به تغییر و معامله بر سر رئیس علوم پزشکی بوده است وقتی که رئیس وقت نه تنها هم طایفهای مهدی روشنفکر که هم قطار وی هم بوده است. اولاً که در زمان کنونی دیگر قدرت تصمیم گیری در این مورد با مهدی روشنفکر نبوده است زیرا که از قبل بر سر رفتن یزدان پناه معامله کرده بود. همچنین همان طور که ذکر شد سید ناصر حسینی عزم خود را جزم کرده بود که رئیس علوم پزشکی را تغییر دهد. مهدی روشنفکر هم علی رغم وعدههایی که به برادران یزدان پناه داده بود، خیال سر شاخ شدن با سید ناصر حسینی پور را نداشت، همچنین خود روشنفکر چندان بی میل به تغییر رئیس علوم پزشکی نبوده است. میلی که ناشی از همان احساسات درونی و بی میل نبودن به حذف نیروهای بالقوه اطراف خود است. زیرا که بسیاری از طرفداران روشنفکر اکثر انتصابهای درون علوم پزشکی را حاصل عملکرد یزدان پناه میدانستند و نه حاصل زحمات مهدی روشنفکر، به همین دلیل حداقل در بین هم طایفهایها روز به روز بر محبوبیت یزدان پناه افزوده میشود موضوعی که تحت هیچ شرایطی مطلوب مهدی روشنفکر نبود. به همین دلیل است که دو انتصاب اخیر برای مهدی روشنفکر چوب دو سر طلا شده است. رسانهها و فعالان اجتماعی و رسانهای از مهدی روشنفکر انتقاد میکنند که " قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را؟" و اینکه حالا که برخلاف دستور صریح رهبر معظم انقلاب و ائمه جمعه رایزنی میکنید و انتخاب میکنید چرا در روز روشن انکار و تکذیب میکنید؟ سر دیگر چوب هم طایفهایهای مهدی روشنفکر و طرفداران خرامین و بخصوص طرفداران یزدان پناه قرار دارند که چرا علوم پزشکی که همچون آموزش و پرورش از اهمیت بسیار بالایی قرار دارد را از کف دادی تا مدیر کلی آموزش و پرورش را با آن همه شلوغ کاری و حاشیه سازی برای عزت خواه به ارمغان بیاوری؟ برادران یزدان پناه برای جریان موسوم به ندای وحدت و افراد فعال در آن، خیر و برکت بیشتری با خود داشتند یا عزت خواه؟ و اینکه اعتقاد دارند مهدی روشنفکر علی رغم هیاهوی بسیار عملاً پایگاههای مهم مدیریتی را در استان از دست داده است.
در علوم پزشکی یزدان پناه رفت و محمد غلام نژاد گزینه نزدیک به سید ناصر حسینی پور با حکم بهرام عین الهی وزیر بهداشت و درمان به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی استان انتخاب شد.
اثبات دخالت نمایندگان
این دو تغییر مدیریتی در ادامه تغییرات مدیریتی پیشین در استان کهگیلویه و بویراحمد به وضوح اثبات میکند که نمایندگان مجلس در موضوع تغییرات مدیریتی در استان دست بالا را دارند و این موضوع مربوط به امروز یا دیروز نیست و همواره لابیهایی برای چینش مدیران مورد اعتماد خود دارند. خیلی عجیب و حیرت آور بود که روشنفکر آن مصاحبه سفارشی را انجام داد و سعی کرد یک مسئله کاملاً آشکار را انکار و تکذیب کند، مصاحبهای که از این زمان به بعد، حرفها و ادعاهای گذشته، حال و آینده نماینده مردم شریف بویراحمد، دنا و مارگون را تحت الشعاع قرار میدهد و ادعاهای وی در ترازوی راست آزمایی مردم وزن بسیار ناچیزی خواهد داشت.
اگر کمی به عقب برگردیم و به یاد بیاوریم که نمایندگان مجلس بر سر سه صندلی: مدیر کل جهاد (سهم محمد موحد)، مدیر کل آموزش و پرورش (سهم مهدی روشنفکر) و رئیس علوم پزشکی (سهم سید ناصر حسینی) به توافق رسیده بودند و طبق همین توافق هم عمل شد بیشتر از قبل دخالت و همه کاره بودن نمایندگان در انتصابات درون استانی روشن میشود.
دلایل سید ناصر حسینی پور
در تقسیم اخیر سهمهای مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد؛ در رابطه با مدیر کل بنیاد شهید درست است که هم طایفهای و هم ایلی مهدی روشنفکر است اما آشنایی و دوستی دیرینهای بخصوص از زمان ریاست حوزه هنری با سید ناصر حسینی پور دارد و حتی مورد حمایت کامل سید محمد موحد بوده است.
در رابطه با انتخاب رئیس علوم پزشکی. تمرکز اصلی نماینده گچساران و باشت بر علوم پزشکی بوده است. اما دلیل این کار چیست؟ موضوع علوم پزشکی برای سید ناصر حسینی پور کاملاً حیثتی شده بود زیرا بصورت آشکارا مخالفتش با یزدان پناه را بیان کرده بود و از قبل وعده تغییر او را داده بود. علت اینکه سید ناصر حسینی پور با اعتماد به نفس کامل و کاملاً آشکار وعده تغییر رئیس علوم پزشکی را داده بود به این نکته بر میگشت که روشنفکر از قبل بر سر یزدان پناه معامله کرده بود. در واقع روشنفکر رضایت داد که علوم پزشکی و یزدان پناه را بدهد تا مدیر کلی آموزش و پرورش را برای عزت خواه به ارمغان بیاورد و از بازکردن فضا برای دیگران ممانعت کند.
دلایل مهدی روشنفکر
اما مهدی روشنفکر چرا تن به این کار داد؟ آیا نماینده بویراحمد دنا و مارگون از این ریزه کاریها آگاه نبوده است. چرا! کاملاً آگاه بوده است و ظاهراً مشکل روشنفکر این است که اتفاقاً بیش از حد ریز میشود تا این که بخواهد مسائل را بصورت کلان نگاه کند. خب! اگر مهدی روشنفکر از این ریزه کاریها آگاه بوده است چه دلایلی داشته که تن به این کار بدهد. این روزا در فضای حقیقی و مجازی استان کهگیلویه و بویراحمد روشنفکر بیشتر از هر شخص دیگری به این موضوع متهم است که بجز پیشرفت و به پیش رفتن خود به شخص یا موضوع دیگری فکر نمیکند و نه تنها برنامهای برای کادر سازی و پرورش مدیرانی برای آینده ندارد که سعی بر حذف افراد بالقوه و با پتانسیل نزدیک به خود دارد تا مبادا در آینده اصطلاحاً موی دماغ بشوند. اما چرا این مقدمه از روشنفکر گفته شد. با توجه به برخی روابط قومی و وعدههایی که روشنفکر داده بود اگر قرار بود علوم پزشکی سهم مهدی روشنفکر باشد، باید به دکتر علی خرامین میرسید. علی خرامین معروفی که تنها نقطه مشترک وی با مهدی روشنفکر، هم ایلی بودن است و هیچ وقت نه دل در گرو او داشته و نه دل خوشی از سیاستها و رفتارهای او. بخصوص اینکه مهدی روشنفکر او را همواره رقیبی بالقوه برای خود میداند، یک هم طایفهای دارای پتانسل بالایی هم هست دیگر بدتر. دقیقاً شبیه همان تحلیل و احساسی که روشنفکر نسبت به موضوع مدیر کل آموزش و پرورش و افراد دارای پتانسیلی چون پارسه و فروغ فرد داشت. تصمیماتی که ظاهراً بیشتر از آنکه برخاسته از تحلیل موقعیت زمانی و مکانی باشد ناشی از احساسات درونی نماینده بویراحمد و دنا و مارگون است.
سؤال بزرگ فعالان رسانهای استان و هواداران روشنفکر
اما سؤال آخر از دید هواداران و هم طایفهایهای مهدی روشنفکر: چه لزومی به تغییر و معامله بر سر رئیس علوم پزشکی بوده است وقتی که رئیس وقت نه تنها هم طایفهای مهدی روشنفکر که هم قطار وی هم بوده است. اولاً که در زمان کنونی دیگر قدرت تصمیم گیری در این مورد با مهدی روشنفکر نبوده است زیرا که از قبل بر سر رفتن یزدان پناه معامله کرده بود. همچنین همان طور که ذکر شد سید ناصر حسینی عزم خود را جزم کرده بود که رئیس علوم پزشکی را تغییر دهد. مهدی روشنفکر هم علی رغم وعدههایی که به برادران یزدان پناه داده بود، خیال سر شاخ شدن با سید ناصر حسینی پور را نداشت، همچنین خود روشنفکر چندان بی میل به تغییر رئیس علوم پزشکی نبوده است. میلی که ناشی از همان احساسات درونی و بی میل نبودن به حذف نیروهای بالقوه اطراف خود است. زیرا که بسیاری از طرفداران روشنفکر اکثر انتصابهای درون علوم پزشکی را حاصل عملکرد یزدان پناه میدانستند و نه حاصل زحمات مهدی روشنفکر، به همین دلیل حداقل در بین هم طایفهایها روز به روز بر محبوبیت یزدان پناه افزوده میشود موضوعی که تحت هیچ شرایطی مطلوب مهدی روشنفکر نبود. به همین دلیل است که دو انتصاب اخیر برای مهدی روشنفکر چوب دو سر طلا شده است. رسانهها و فعالان اجتماعی و رسانهای از مهدی روشنفکر انتقاد میکنند که " قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را؟" و اینکه حالا که برخلاف دستور صریح رهبر معظم انقلاب و ائمه جمعه رایزنی میکنید و انتخاب میکنید چرا در روز روشن انکار و تکذیب میکنید؟ سر دیگر چوب هم طایفهایهای مهدی روشنفکر و طرفداران خرامین و بخصوص طرفداران یزدان پناه قرار دارند که چرا علوم پزشکی که همچون آموزش و پرورش از اهمیت بسیار بالایی قرار دارد را از کف دادی تا مدیر کلی آموزش و پرورش را با آن همه شلوغ کاری و حاشیه سازی برای عزت خواه به ارمغان بیاوری؟ برادران یزدان پناه برای جریان موسوم به ندای وحدت و افراد فعال در آن، خیر و برکت بیشتری با خود داشتند یا عزت خواه؟ و اینکه اعتقاد دارند مهدی روشنفکر علی رغم هیاهوی بسیار عملاً پایگاههای مهم مدیریتی را در استان از دست داده است.
ایشان یزدان پناه و خرامین را موی دماغ خود می دید.
همه جریان ندای وحدت به ایننتیجه رسیده اند که روشنفکر به جای اینکه از افراد قوی و قدر برای تفویت جریانخود استفاده کند از آنها بی جهت هراس دارد.
از قبل هممعلوم بود که دانشگاه یاسوج سهم موحد است. آموزش و پرورش سهمروشنفکر و علومپزشکی سهمسیدناصر حسینی.
به همین دلیل سید ناصر با اقتدار اعلام کرد که یزدانپناه باید برود.
روشنفکر حمایت قاطع از لیدرهای خود را ندارد و البته دلش همنمیخواهد.