کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

یادداشت ارسالی؛

دمبیل به دمبیل تا جنگل شاه بلوط؛ (روایت راه روشن فردا در پایتخت طبیعت ایران)

6 تير 1401 ساعت 22:03

 نویسنده و هم اندیشان وی بهتر است بدانند که این رقبای محمد بهرامی نیستند که خواب از چشمان او می‌ربایند، بلکه این دلواپسی و اندیشه توسعه بویراحمد و استان زرخیز کهگیلویه و بویراحمد، فرصت سوزیها و عقب ماندگی نسبت به دیگر شهرها، با وجود این همه پتانسیل و ظرفیت است که محمد بهرامی را بی قرار و نگران می‌کند.


سیروس پرآور - در اولین روز گرم تابستان بویراحمد (منظور از بویراحمد در این متن، همه‌ی جغرافیای بویراحمد است؛ از زیلایی تا تنگ سرخ) متن یا بهتر است بگوییم ترس نامه‌ای تب کرده در پایگاه خبری، تحلیلی! کبنانیوز و بصورت دم بریده در سایت دیگری با عنوان؛ شانس محمد بهرامی برای انتخابات ۱۴۰۲، منتشر شد. متنی لاغر، کم عمق با قلمی کم جوهر که نویسنده احتمالاً در دورهمی کوچه‌ای با دوستان چون خودش دلایلی کم مایه را برای باخت حتمی! محمد بهرامی در انتخابات آینده مجلس، تیتر وار و بدون استدلال مطرح می‌کند. نویسنده تهدیدهای پیش روی بهرامی را حضور مهدی روشنفکر و نادر منتظریان و ... می‌داند و در نهایت شکست‌های! ادوار قبل بهرامی و ناامید شدن طرفدارانش را مهمترین عامل پیشبینی خود می‌داند. عاملی که به گفته نویسنده، خواب از چشمان بهرامی می‌رباید! در ادامه نیز برای این ادعای خود روند حضور محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهموری را بصورت بچگانه با روند حضور محمد بهرامی در انتخابات قیاس می‌کند!

بیشتر بخوانید:
 
جایگاه محمد بهرامی در انتخابات 1402
 
 در پاسخ به این ترس نامه‌ی تکیده و جهت ترسیم فضای انتخاباتی پیش رو در بویراحمد، سعی بر آن است که به قدر وسع و به گواه وجدان و صداقت قلم، مطالبی ارائه گردد؛
 ما که بهتر از دیگران باید قواعد و نشانه‌ها و چیستی و چگونگی حماسه‌ها را بدانیم. اینجا جغرافیای شاهنامه و سرزمین اسطوره‌ها و انسان‌ها و داستانهای بزرگ است. آری؛ حماسه‌ها نشانه دارند و قصه‌ی راه روشن فردا اکنون دیگر بوی یک حماسه و پیروزی و انتخاب و اتحاد بزرگ می‌دهد. دمبیل ها (دمدیل ها) ی راه روشن در تمامی خاک این جغرافیا ریشه‌ها زده است و اینک جنگل شاه بلوطی شده‌اند که از هر طرف برای اتحاد و یکی شدن آغوش گشوده‌اند. راه روشن بلوط زاگرس است که زمستان و بهار دیده است، نسیم و طوفان کشیده است. با زخم‌ها و زخمه‌ها آشناست. خم شد اما نشکست تا سرانجام بتواند سایه‌ای به وسعت دل مردمش بگستراند تا مردم خسته از پرسه‌های بی هدف ناشی از وعده‌های توخالی، در سایه سارش خستگی بدر کند. مانند گلی خوش زرق و برق نیست که عمرش به سان ریشه‌اش کوتاه باشد.
 با کمی انصاف و دقت متوجه می‌شویم که راه روشن فردا با پرچم داری بهرامی، یکی از باثباترین جریان‌های انتخاباتی بویراحمد بوده است که هدف آن آبادانی و سربلندی دیارش با محوریت تعقل و تخصص و علم و شایسته سالاری است. اتحاد حول خرد و خردورزی و به دور از طایفه گرایی. جریانی که شاید در ادوار قبل (شوربختانه بخاطر جذابیت قوم گرایی و امید به شعارهای پوپولیستی و عدم حضور بخشی از مردم شهر جایی که بهرامی همواره درصدر آرا بوده است بعلاوه اینکه بهرامی و تیمش در دور قبل تنها یک سال آخر و آن هم به خواست مردم به انتخابات ورود کرد و فعالیتش را آغاز نمود) به رقبایش باخت اما شکست نخورد. شبیه تیمی که در مرحله گروهی، مسابقه‌ای را واگذار می‌کند اما تا فینال و کسب جام جلو می‌رود. بهرامی و جریانش روز به روز محبوب مردم شده‌اند و او اینک محبوترین است. فردی که خلاقیت و مدیریتش در زمان شهرداری بزرگترین مبلغ نام بویراحمد و یاسوج در کشور شده است. بهرامی را سوای از کاندید بودنش به حرمت کارهای فاخرش باید حرمت کرد. وصل نام بلندی چون آریوبرزن به تاریخ این خاک برای حرمت همیشگی‌اش کفایت می‌کند. افرادی چون بهرامی که تعهد و تخصص دارند و اصول مدیریت را می‌دانند و با حوزه اقتصاد و اجرا آشنا هستند در هر شرایطی می‌دانند و می‌توانند. خواه در دوره اصولگراها باشد و خواه اصلاح طلبان و بی گمان مورد تکریم و اعتماد و مشاوره‌ی همه جناح‌ها و اندیشه‌ها. در این روزها که بحث عدم جذب اعتبار از سوی مدیران صدای همه را دراورده و به شدت فرصت سوزی کرده‌اند، اسناد و مدارک گواهی می‌دهند که در دوران شهرداری بهرامی، گروه رقیب برای به چالش انداختن و غافلگیرنمودن وی درست در آخرین روز و فرصت جذب اعتبار (۳۱ تیرماه) به او اعلام نمودند که باید در همین روز آخر جذب اعتبار نمایی! اسناد گواهی می‌دهند که بهرامی در همین فرصت اندک یکروزه با تدبیر و تخصص و بصورت قانونی اقدامات لازم را انجام داد تا بودجه مربوطه جذب گردد. در حالیکه بیشترین کمک دولت وقت به بهرامی در شهرداری هیچ گاه بیشتر از یک میلیارد و پانصد میلیون نمی‌شد اما همگان شاهد بودند که او چگونه یاسوج را از شهرکی بدون مبلمان شهری خاصی، به شهری با قامتی قابل قبول تبدیل نمود. کاندید محبوب راه روشن همواره در مرکز استان (محل تجمع اکثریت نخبگان) بیشترین آرا را داشته است. آرایی با کیفیت که نویسنده مطلب کبنا با غرضی ترس گونه آن را به تمسخر گرفته است! در حالیکه محمد بهرامی و طرفدارانش در همه ادوار قبل به تک تک آرای رقبا احترام نهادند چرا که معتقدند یک رأی در تنگ سرخ با سی سخت و زیلایی تفاوتی نمی‌کند.
نویسنده، منتظریان را یکی از رقبای جدی محمد بهرامی می‌داند و ارای دور قبلش را تنها دلیل این ادعا مطرح کرده است. ضمن احترام به جناب منتظریان و طرفدارانش باید بگویم که بنا به دلایل و مشاهدات اینگونه نیست. نشانه و استدلالی ما را قانع نمی‌کند. صرف اصولگرابودن او در دوره ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی نمی‌تواند جاذبه خاصی برای او بیافریند. اگر حضور ایشان و نوع رأی آوریش را در دور قبل بررسی کنیم امیدی برای جهش رأی ایشان نخواهیم یافت؛ در حالیکه در انتخابات بویراحمد کاندید اصولگراها همواره یک پای فینال بوده است، منتظریان این رویه را باطل کرد (حتی ستار هدایتخواه در دور اول خود که تنها چند ماه فعالیت نمودند باز یک پای فینال بودند که برنده‌ی فینال نیز شدند) و در شرایطی که منتظریان خروجی یک جناح ریشه دار - که سابقه نیم قرن فعالیت سیاسی و انتخاباتی در کشور و استان دارند - بودند و ایشان خود را منتسب به یک طایفه اصیل و پرجمعیت می‌دانست، اما باعث نامیدی هر دو منبع ارای خود شد. اتفاقات و بیانیه‌های اخیر از سوی جناح اصولگرا به وضوح نشان داد که منتظریان جایگاه محکم و مقبولی در این جناح ندارد و قطعاً این دور از حمایت کامل و قاطعانه دور قبل از ایشان خبری نیست. بعید است ستار هدایت خواه اشتباهاتش را تکرار کند و پایگاه اجتماعی خود را با حمایت از افرادی که قدرت اجماع ندارند به خطر بیاندازد. هدایت خواه خوب می‌داند برای حمایت از منتظریان و جذب آرا برای ایشان، شاید مجبور شود مبالغه کند و طوری با کلمات بازی کند که خودش و خدایش راضی نباشد چرا که منتظریان به راستی معیارهای یک کاندید مطلوب را (بخصوص در شرایط سخت اقتصادی و فرهنگی کنونی) ندارد. تنها اطلاع داشتن از دلایل و مقصران تعطیلی فلان کارخانه نمی‌تواند خبر از یک کاندیدا باسواد در حوزه اقتصاد بدهد. وقتی در عقبه‌ی ایشان نشانی از اجرا و عمران و معماری نیست چگونه مردم به شعارهای سازندگی ایشان اعتماد کنند؟ کارشناس فقه و علوم اسلامی (با همه احترامی که برای این حوزه داریم) نمی‌تواند نجات بخش وضعیت صنعت و تولید در استان کهگیلویه و بویراحمد باشد.
نویسنده باید بداند که مردم بویراحمد (علیا و سفلا) و استان به شدت خسته از تندروی‌ها و افراطها شده‌اند. مردم از تبرهای تیز تفریقگر قومیت و حزبیت به ستوه آمده‌اند و در همین ایامی که گذشت بارها با نشان دادن کارت‌های زردشان به این رقبای محمد بهرامی هشدار داده‌اند و بی گمان در انتخابات ۱۴۰۲ با کارتهای قرمزشان راه خروج از میدان انتخابات بویراحمد را به آنها نشان خواهند داد، چراکه مردم خواهان نسیم وصل هستند. دوستدار دوران مدیریتی مدبران علمی و دانشگاهی هستند. طرفدار شطرنج انتخاباتی هستند نه انتخابات مارپله‌ای که در آن منتظر جفت شش ای باشند که سرنوشتشان، آن‌ها را به حکم شانس به خانه اول برگرداند. مردم دیگر حاضر نیستند چهارسال دیگرشان را فدای تعارفات خاله خرزویی و وعده‌های خیالی آسمانی کنند.
 نویسنده و هم اندیشان وی بهتر است بدانند که این رقبای محمد بهرامی نیستند که خواب از چشمان او می‌ربایند، بلکه این دلواپسی و اندیشه توسعه بویراحمد و استان زرخیز کهگیلویه و بویراحمد، فرصت سوزیها و عقب ماندگی نسبت به دیگر شهرها، با وجود این همه پتانسیل و ظرفیت است که محمد بهرامی را بی قرار و نگران می‌کند. رقیب بهرامی؛ بیکاری جوانان و عدم رونق و تعطیلی کارخانه‌هاست. وقتی به وضوح می‌داند که سکوهای المپیک در ورزش‌هایی مثل وشو و کشتی و هندبال حق جوانان پاتاوه و باگ و چنار برم و تمنک و گندی خوری و چین و لوداب و آن جغرافیاست دچار بی خوابی می‌شود. وقتی می‌داند که طبیعت کبگیان وشولیز و تنگ تامرادی چه ظرفیت بزرگ گردشگری است که مغفول مانده‌اند، افسوس می‌خورد. آنگاه که می‌داند طبق نظر کارشناسان گیاهان دارویی سی سخت و کاکان می‌توانند کشوری را بی نیاز کنند - با وجود همه ناملایمات و بی اخلاقی‌ها و سختی‌ها - همچنان در دل امید فردایی روشن می‌کارد و با خواست مردم و توکل بر خدایش (که با او عاشقانه‌ها دارد و خلوت‌ها) در میدان انتخابات استوار و پرامید می‌ماند. او که عاشق وجب به وجب خاکش هست چگونه می‌تواند استعدادهای ناب جوانان زیلایی و سپیدار و جلیل را نبیند و ارام بگیرد؟ او رویای آوازه‌ی پر شکوه بویراحمد و کهگلویه را در سراسر دنیا دارد.
 آری؛ اکنون هنگامه دستهاست. به زبانها بگویید دیگر زبان نریزند. بگذارید صدای دست‌ها را بشنویم. دست‌هایی پرتوان؛ برای پایتخت طبیعت ایران. بگذارید برنامه‌ها و تخصص‌ها وقتها را پر کنند.
 آری؛
در کوچه باد می‌آید
 و این ابتدای پیروزی است


کد مطلب: 449637

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/note/449637/دمبیل-جنگل-شاه-بلوط-روایت-راه-روشن-فردا-پایتخت-طبیعت-ایران

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1