ائتلاف، سیاست پاک نیست، ۱۲ سال فقط فریب سیاسی بود

کبنا ؛یادداشت -  چند سالی است که انتخابات بویراحمد و دنا، به روز‌هایی وابسته است که کاروانیان از جاده «مله شوره» وارد شوند و گره کار را در بیاورند. در سنوات گذشته و در چنین روز‌هایی، اردوگاه‌های اصلاح طلب و اصولگرا، حدفاصلِ «پریکدان» تا«مله شوره» سکنی می‌کنند تا به تعبیر فیلم حضرت یوسف، کنعانیان از راه برسند. مثلاً، اینجا مرکز استان است. جایی که آزمون شده‌هایی مثل «مهندس محمد بهرامی» شهردار اسبق با کارنامه‌ای سراسر خدمت و توسعه شهری، و توجه خاص به ظرفیت‌های فکری و تخصصی جوانان، هم در حوزه شهرسازی و هم در حوزۀ ورزشی حضور دارند. یعنی جایی که نخبه پروری فراتر از نگاهِ اصلاح طلبی و اصول گرایی محلوظ بوده و نگرشِ پیشرفت و باورِ به توسعه که لازمۀ مرکز استان است، در کلامِ مهندس بهرامی مشاهده می‌شود. اینکه چرا بزرگان و خردمندانِ شهرستان‌های بویراحمد و دنا، تابع احساسات می‌شوند و ناخواسته برای سال‌های متمادی، یاسوج و سی سخت را با تمام جاذبه‌ها و جذابیت‌هایش، پایین‌تر از استان‌های کویری نگه داشته‌اند، جای تأمل است.
آیا تاکنون فکر کرده‌اید که ۸ سال عضویت در کمیسیون فرهنگی، ۸ سال در کمیسیون صنایع و ۴ سال عضویت در کمیسیون آموزش، چه دستاوردی به غیر از تمرکز بر انتصابات و‌ فامیل‌گرایی داشته‌اند؟ آیا لازم نیست مرکز استان از ظرفیت کمیسیون‌های عمران و انرژی بهره‌مند باشد؟ آیا وقت آن نرسیده است که پا بر احساسات بگذارید و با پشت کردن به انتخاب‌های بی‌فایده و گفتار درمانی‌های بلااستفاده، ۲۰ سال گذشته را جبران کنید؟
اکنون که فرصتی مغتنم بدست آمده است و جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد با تحلیل‌های هوش مصنوعی و صنعت نانو، در رقابت علمی با دنیای پژوهش محور قرار گرفته‌اند، رویکردِ انتخابی خود را از طایفه محوری و منطقه گرایی به دانشگاه محوری و تخصص گرایی تغییر دهید. اگر کسی دارای فکر مشخص سیاسی است، چرا از ظرفیت وجودی دیگران بهره می‌گیرد؟ اگر قرار است سیاستِ پاک و تفکر اصول‌گرایی را پشتوانه برنامه‌ها و رویکرد‌های انتخاباتی خود داشته باشید، چرا سوار بر موجِ نشست با اصلاح طلبان شده‌اید؟ آن‌ها را سوپاپ اطمینان خود کرده‌اید یا خود را بدون آن‌ها محق این جایگاه نمی‌دانید؟
به نظر می‌رسد که اسفند ۱۴۰۲، پایانی بر این نوع استیصال سیاسی باشد و توسعه مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، قربانی منفعت‌گرایان نشود. آنگونه که به نظر می‌رسد، تمام بزرگان و روشنفکران اصلاح‌طلب، دیگر نمی‌خواهند نام آن‌ها عامل مشروعیت و مقبولیت ضعفای سیاسی باشد. این بار نخبگان اصلاح‌طلب با حمایت قاطع و شعور بالای سیاسی خود، سرتیتر «نشست اصلاح طلبان با.... » را پاک کرده و به نام تحول‌گرایی در نگرش سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی مرکز استان، «محمد بهرامی» را حمایت خواهند کرد. چرا که این مرز شکستنی نیست و پسندیده‌تر آن است که همه مردم انقلابی در دو میدان اصلاح طلبی و اصول‌گرایی، متاع سیاسی خود را به کیفیت برنامه و کمیت کارکرد‌ها، انتخاب کنند. این نشست‌های مخلوط شده از مثلاً «همگرایی برخی اصلاح طلبان با اصول گرایان»، فریب سیاسی است که منفعتش در جیب عده‌ای خاص است. بدون شک، نماد اصلاح طلبان، سید باقر موسوی و اصول گرایان را با نماد دکتر ستار هدایتخواه می‌شناسند. اگر این دو در کنار هم در یک مجلس نشستند، همگرایی‌شان عقلانی نیست ولی پذیرفتنی است. در غیر این صورت یا باید منتظر اعلام حمایت این دو نفر از کاندید‌های جبهه خود باشید و یا اخبارِ کذبِ نشست‌های دو گروه را سودجویی بیش نپندارید. ان‌شاءالله این رحم‌های اجاره دیگر بارور نخواهند شد.