تاریخ انتشار
جمعه ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۲۲
کد مطلب : ۴۷۲۱۰۵
یادداشت؛
هدایتخواه و منتظریان؛ شباهت‌ها و تفاوت‌ها
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ستار هدایتخواه و نادر منتظریان، دو چهره شاخص سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد، نماینده دو رویکرد متفاوت در سیاست هستند: آرمانگرایی اسلامی و رئالیسم اسلامی.
هدایتخواه، به عنوان یک آرمانگرا، بر ارزش‌های دینی و انقلابی تأکید دارد و خواهان تغییر سریع و تحقق جامعه‌ای‌ایده‌آل بر اساس آموزه‌های اسلام است. او از وضع موجود انتقاد می‌کند و به دنبال عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد است. هدایتخواه به توان مردم برای تغییر جامعه باور دارد و از روش‌های انقلابی و اعتراضی استفاده می‌کند.
منتظریان، به عنوان یک رئالیست ( واقع گرا)، به شرایط واقعی جامعه و محدودیت‌های موجود توجه دارد. او بر بهبود تدریجی و گام به گام تمرکز دارد و pragmatism و واقع گرایی را در حل مسائل به کار می‌برد. منتظریان به ضرورت تعامل با قدرت‌های جهانی باور دارد و از روش‌های دیپلماتیک و مذاکره استفاده می‌کند. از نظر جناح‌بندی داخلی نیز منتظریان بر ضرورت تعامل با گروه‌های سیاسی درون نظام تأکید دارد و به همین خاطر است علیرغم تفاوت‌ها، بخش عمده اصلاح طلبان با او همراه هستند.
هر دو رویکرد نقاط قوت و ضعف خود را دارند. آرمانگرایی می‌تواند به انگیزه و شور و اشتیاق مردم برای تغییر منجر شود، اما ممکن است غیرقابل دستیابی باشد و به ناامیدی و سرخوردگی منجر شود. رئالیسم می‌تواند به حل مسائل واقعی و پیشرفت تدریجی جامعه کمک کند، اما ممکن است به انفعال و سازش با وضع موجود دچار شود.
انتخاب بین این دو رویکرد به شرایط و مقتضیات زمان و مکان بستگی دارد. در حال حاضر، استان کهگیلویه و بویراحمد با چالش‌های متعددی مانند بیکاری، فقر، و فساد روبرو است.
به نظر می‌رسد ترکیبی از آرمانگرایی و رئالیسم (واقع گرایی) می‌تواند راه حل مناسبی برای این چالش‌ها باشد. آرمانگرایی هدایتخواه می‌تواند به عنوان یک هدف نهایی و یک منبع الهام عمل کند، در حالی که رئالیسم یا واقع گرایی منتظریان می‌تواند به عنوان یک نقشه راه برای دستیابی به آن هدف باشد.
هدایتخواه و منتظریان هر دو می‌توانند در پیشرفت استان کهگیلویه و بویراحمد نقش ایفا کنند. هدایتخواه می‌تواند با‌ایده‌ها و آرمان‌های خود، شور و اشتیاق مردم را برای تغییر برانگیزد. منتظریان می‌تواند با تجربه و تخصص خود، به حل مسائل واقعی و پیشرفت تدریجی جامعه کمک کند.
همکاری و همفکری این دو شخصیت سیاسی، و همچنین سایر فعالان سیاسی و اجتماعی، می‌تواند به آینده‌ای روشن‌تر برای استان کهگیلویه و بویراحمد منجر شود.
هدایتخواه، به عنوان یک آرمانگرا، بر ارزش‌های دینی و انقلابی تأکید دارد و خواهان تغییر سریع و تحقق جامعه‌ای‌ایده‌آل بر اساس آموزه‌های اسلام است. او از وضع موجود انتقاد می‌کند و به دنبال عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد است. هدایتخواه به توان مردم برای تغییر جامعه باور دارد و از روش‌های انقلابی و اعتراضی استفاده می‌کند.
منتظریان، به عنوان یک رئالیست ( واقع گرا)، به شرایط واقعی جامعه و محدودیت‌های موجود توجه دارد. او بر بهبود تدریجی و گام به گام تمرکز دارد و pragmatism و واقع گرایی را در حل مسائل به کار می‌برد. منتظریان به ضرورت تعامل با قدرت‌های جهانی باور دارد و از روش‌های دیپلماتیک و مذاکره استفاده می‌کند. از نظر جناح‌بندی داخلی نیز منتظریان بر ضرورت تعامل با گروه‌های سیاسی درون نظام تأکید دارد و به همین خاطر است علیرغم تفاوت‌ها، بخش عمده اصلاح طلبان با او همراه هستند.
هر دو رویکرد نقاط قوت و ضعف خود را دارند. آرمانگرایی می‌تواند به انگیزه و شور و اشتیاق مردم برای تغییر منجر شود، اما ممکن است غیرقابل دستیابی باشد و به ناامیدی و سرخوردگی منجر شود. رئالیسم می‌تواند به حل مسائل واقعی و پیشرفت تدریجی جامعه کمک کند، اما ممکن است به انفعال و سازش با وضع موجود دچار شود.
انتخاب بین این دو رویکرد به شرایط و مقتضیات زمان و مکان بستگی دارد. در حال حاضر، استان کهگیلویه و بویراحمد با چالش‌های متعددی مانند بیکاری، فقر، و فساد روبرو است.
به نظر می‌رسد ترکیبی از آرمانگرایی و رئالیسم (واقع گرایی) می‌تواند راه حل مناسبی برای این چالش‌ها باشد. آرمانگرایی هدایتخواه می‌تواند به عنوان یک هدف نهایی و یک منبع الهام عمل کند، در حالی که رئالیسم یا واقع گرایی منتظریان می‌تواند به عنوان یک نقشه راه برای دستیابی به آن هدف باشد.
هدایتخواه و منتظریان هر دو می‌توانند در پیشرفت استان کهگیلویه و بویراحمد نقش ایفا کنند. هدایتخواه می‌تواند با‌ایده‌ها و آرمان‌های خود، شور و اشتیاق مردم را برای تغییر برانگیزد. منتظریان می‌تواند با تجربه و تخصص خود، به حل مسائل واقعی و پیشرفت تدریجی جامعه کمک کند.
همکاری و همفکری این دو شخصیت سیاسی، و همچنین سایر فعالان سیاسی و اجتماعی، می‌تواند به آینده‌ای روشن‌تر برای استان کهگیلویه و بویراحمد منجر شود.
