تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۷
کد مطلب : ۴۷۲۲۴۶
صیاد خردمند در چالش «ما اینجا زندگی می کنیم»
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا هیچ چیزی وجود نداره!
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛این روزها در فضای اینستاگرام یک چالش مجازی به نام «ما اینجا زندگی می کنیم» راه افتاده است، در این چالش هر فرد سعی می کند با معرفی محل زندگی خود امتیازات و ویژگی های محل زندگیاش را برای مخاطبان و دیگرانی که مطلع نیستند روشن سازد.
در واقع در این چالش نوعی کریخوانی و به رخ کشیدن خصیصهها و امتیازات محل زندگی مطرح است.
این چالش اخیرا به استان ما نیز رسیده و بلاگرهای مجازی در شهرهای مختلف مانند گچساران و یاسوج از خوبیهای شهر و دیار خود می گویند.
اما تلخی ماجرا آنجاست که در کهگیلویه به صورت عام و دهدشت بصورت خاص هیچ کس وارد این چالش نمیشود، چرا که شهر و دیار از رنگ و رو رفته ما هیچ چیزی برای عرضه به مخاطب ندارد.
لاجرم اگر بخواهیم اگر شهر و دیار خود بنویسیم باید بگویم ما دهدشت زندگی می کنیم، اینجا پدیدهای به نام زنان گوجه چین وجود دارد، ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا چهرههای تکراری از رفتن به مجلس سیراب نمیشوند، ما دهدشت زندگی می کنیم، اینجا نمایندهای داریم که بعد از ۶ دوره حضور در مجلس تازه میخواهد برای دوره آینده برنامه بدهد.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا همه پروژهها تعطیل است،
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا آب توسط شهرستان همسایه به یغما میرود.
ما دهدشت زندگی میکنیم، فضای شهری چند دهه بدون تغییر مانده است.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا جوانان بیکار به یزد و عسلویه کوچ کردهاند.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا آمار اعتیاد و خودکشی در حال افزایش است.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا هیچ پارک و محل تفریحی در شهر نیست.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا ناامیدی و مشکلات معیشتی جز لاینفک روز مره ماست.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا هیچ چیزی وجود ندارد.
در واقع در این چالش نوعی کریخوانی و به رخ کشیدن خصیصهها و امتیازات محل زندگی مطرح است.
این چالش اخیرا به استان ما نیز رسیده و بلاگرهای مجازی در شهرهای مختلف مانند گچساران و یاسوج از خوبیهای شهر و دیار خود می گویند.
اما تلخی ماجرا آنجاست که در کهگیلویه به صورت عام و دهدشت بصورت خاص هیچ کس وارد این چالش نمیشود، چرا که شهر و دیار از رنگ و رو رفته ما هیچ چیزی برای عرضه به مخاطب ندارد.
لاجرم اگر بخواهیم اگر شهر و دیار خود بنویسیم باید بگویم ما دهدشت زندگی می کنیم، اینجا پدیدهای به نام زنان گوجه چین وجود دارد، ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا چهرههای تکراری از رفتن به مجلس سیراب نمیشوند، ما دهدشت زندگی می کنیم، اینجا نمایندهای داریم که بعد از ۶ دوره حضور در مجلس تازه میخواهد برای دوره آینده برنامه بدهد.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا همه پروژهها تعطیل است،
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا آب توسط شهرستان همسایه به یغما میرود.
ما دهدشت زندگی میکنیم، فضای شهری چند دهه بدون تغییر مانده است.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا جوانان بیکار به یزد و عسلویه کوچ کردهاند.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا آمار اعتیاد و خودکشی در حال افزایش است.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا هیچ پارک و محل تفریحی در شهر نیست.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا ناامیدی و مشکلات معیشتی جز لاینفک روز مره ماست.
ما دهدشت زندگی میکنیم، اینجا هیچ چیزی وجود ندارد.