تاریخ انتشار
يکشنبه ۹ تير ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۵
کد مطلب : ۴۱۰۶۸۸

جست‌وجوی زندگی در صندوق عقب

۰
جست‌وجوی زندگی در صندوق عقب
کبنا ؛«هیچ‌کس دوست ندارد وطنش را ترک کند، مگر اینکه خیلی مجبور باشد. یک وقت‌هایی که در صندوق عقب سواری‌های افغان‌بر به سختی نفس می‌کشم با خودم می‌گویم: خدایا! کاش مجبور نبودم این حقارت را تحمل کنم.»
مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران در پی ناامنی، جنگ‌های طولانی و نبود فرصت شغلی در افغانستان صورت گرفت. طبق آماری که وزارت امور مهاجرین و عودت‌کنندگان افغانستان در سال ۱۳۹۶ منتشر کرده است، ۸۳۹ هزار و ۹۱۲ نفر از مهاجران افغانستانی در ایران دارای کارت پناهندگی آمایش، ۳۰ هزار نفر دارای سند طولانی‌مدت، ۴۵۰ هزار نفر دارای گذرنامه کوتاه‌مدت و ۷۳۴ هزار و ۶۲۲ نفر بدون هیچ مدرکی در ایران زندگی می‌کنند.
بیشتر مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران در سال‌های جنگ ایران و عراق و هم‌زمان با جنگ‌های داخلی افغانستان اتفاق افتاد. امام خمینی (ره) در آن زمان دستور دادند که مرزها برای ورود مهاجران افغانستانی باز شود و بسیج و سپاه را مکلف کردند تا با مهاجران همکاری کنند.
به این ترتیب به تدریج حدود سه میلیون افغانستانی وارد ایران شدند. بسیاری از این مهاجران که در دهه ۶۰ به ایران آمدند، مشغول به کار شدند و گفته می‌شود که بیش از ۲۰۰۰ نفر از آنان درسال‌های دفاع مقدس در جبهه ایران به شهادت رسیده‌اند.
مهاجران افغانستانی بیشتر در استان‌های تهران، خراسان رضوی، اصفهان و کرمان زندگی می‌کنند و این در حالی است که در همه این سال‌ها شاهد حضور آنها در جایگاه‌های شغلی مختلف در کشورمان بوده‌ایم. بسیاری از افغانستانی‌ها تحصیلات خود را در بهترین دانشگاه‌های ایران تکمیل کردند، تا درجه دکتری پیش رفتند و پس از آن به عنوان سیاستمدار به کشور خود بازگشتند یا تصمیم گرفتتند برای همیشه در ایران بمانند.
اما شاید ما ایرانی‌ها در زندگی روزمره بیشتر شاهد آن دسته از افغانستانی‌هایی باشیم که شغل‌های سخت و طاقت‌فرسا برای خود انتخاب کرده‌اند و ترجیح می‌دهند با همین شرایط سخت کنار بیایند، از خانواده و وطنشان دور باشند اما هیچ‌وقت در افغانستان زندگی نکنند.
این موضوع مورد توجه سازمان ملل متحد نیز قرار دارد و تلاش می‌کند به جهانیان یادآوری کند میلیون‌ها انسان پناهنده که مجبور به ترک خانه خود شده‌اند، با چه مشکلاتی روبه‌رو هستند و از چه چیزهایی رنج می‌برند.
ایسنا در این‌باره با سه تبعه افغانستانی که سال‌هاست زندگی دور از خانواده را در ایران تجربه می‌کنند، گفت‌وگو کرده است تا آنها از دلایل کوچشان از افغانستان به ایران صحبت کنند.
«محمد» از ۱۷ سالگی مثل سایر مردهای خانواده‌اش برای کار از افغانستان به ایران آمده و حالا سال‌های سال است که به عنوان نگهبان و نظافتچی در مرکز خریدی در غرب تهران کار می‌کند: «کشور ما درگیر مشکلات متعددی است. یکی از مشکلاتمان حضور طالبان است که زندگی را برای بسیاری از مردم افغانستان دشوار کرده‌اند. موضوع دیگر این است که در کشور ما کشاورزی وجود ندارد و ما هیچ شغلی نداریم. مجبوریم برای تأمین خانواده‌مان به کشورهای دیگر مثل ایران و ترکیه مهاجرت کنیم. البته شما هر کشوری بروید، افغانستانی‌ها را می‌بینید؛ حتی در اروپا. من هم مثل برادرهایم از همان سن پایین به ایران آمدم و کارم را شروع کردم. اینجا قوم و خویش هم دارم که یا در ساختمان‌های مسکونی یا در همین مراکز خرید کار می‌کنند.»
همسر و فرزند محمد در افغانستان در خانه مادر محمد زندگی می‌کنند و تأمین خرج آن خانه به‌کلی با محمد است: «خدا را شکر که ایرانی‌های اینجا دیگر مرا می‌شناسند و به من اعتماد دارند. شب‌ها در همین پاساژ می‌خوابم و راضی هستم اما واقعیتش این است که ما افغانستانی‌ها مرگ و زندگی مشخصی نداریم. سخت می‌میریم. مثلاً خیلی از افغانستانی‌ها حفاری چاه می‌کنند و بر اثر ریزش چاه می‌میرند و هیچ کسی هم راجع به آنها حرفی نمی‌زند. خیلی از کارگرهای ساختمانی هم افغانستانی هستند که از ارتفاع پرت می‌شوند و می‌میرند بدون اینکه برای کسی مهم باشد. همین‌قدر راحت و در سکوت می‌میریم.»
«اکبر» ۲۷ سال دارد. ۱۰ سالی می‌شود که به ایران آمده و در باغ‌های اطراف تهران باغبانی و کارگری می‌کند: «در افغانستان اسم من را گذاشته‌اند: گاو! چون برای شخم‌زدن زمین با یک تراکتور مسابقه می‌دهم و برنده می‌شوم. چون می‌توانم سخت‌ترین کارها را در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام دهم، در ایران کار برایم زیاد است و پول خوبی هم در می‌آورم. با پول کارگری در ایران توانسته‌ام در افغانستان خانه بخرم و زنی که گرفته‌ام را تأمین کنم.»
از او می‌پرسم حالا که خانه و پول زیادی دارد چرا حاضر نیست به کشور خودش بازگردد و دیگر کارگری نکند: «در افغانستان هیچ کاری برای انجام‌دادن نیست. آنجا چیزی به اسم خانه و مغازه اجاره‌ای وجود ندارد و حتماً باید پولی برای خریدن یک ملک داشته باشی. معمولاً کسی که برای کار از افغانستان بیرون می‌آید دیگر به آنجا برنمی‌گردد. من امروز خیلی از زندگی راضی هستم. با زحمت خودم توانسته‌ام مادرم را سه بار مکه ببرم و خوشحالش کنم. دیگر چیزی در زندگی نمی‌خواهم.»
«تیمور» ۲۸ ساله هم نظافتچی یک ساختمان مسکونی است و از ۱۷ سالگی به ایران آمده است. او به تازگی می‌خواهد دختری را عقد کند: «کار کردن در ایران تا چند سال پیش خیلی خوب بود. هم زندگی خودمان می‌گذشت و هم خانواده‌مان تأمین می‌شد و علاوه بر آن می‌توانستیم پس‌انداز خوبی هم داشته باشیم. اما این اواخر کار کردن در ایران خیلی هم به صرفه نیست و ترجیح می‌دهم دیگر برای کارگری به ترکیه بروم.»
تیمور هر چند وقت یک‌بار به افغانستان می‌رود و پس از دیدار با خانواده‌اش به ایران بازمی‌گردد: «هر بار برای اینکه از افغانستان به ایران بیایم باید حقارت زیادی را تحمل کنم. نه فقط من؛ همه افغانستان‌هایی که با ماشین‌های افغان‌بر به ایران می‌آیند. ماشین‌های افغان‌بر نفری ۴۰ هزار تومان از ما می‌گیرند و با یک سواری ما را از مرز رد می‌کنند. بالای ۱۰ نفر سوار این ماشین‌ها می‌شوند. باید در صندوق عقب ماشین آزار زیادی را تحمل کنیم و چون سرعت این سواری‌ها خیلی زیاد است، خیلی وقت‌ها افغانستانی‌ها در این مسیر بر اثر تصادف می‌میرند. واقعیت این است که هیچ‌کس دوست ندارد وطنش را ترک کند، مگر اینکه خیلی مجبور باشد. یک وقت‌هایی که در صندوق عقب سواری‌های افغان‌بر به سختی نفس می‌کشم با خودم می‌گویم خدایا! کاش مجبور نبودم این حقارت را تحمل کنم.»
کارگران افغانستانی با جمعیت حدود ۲ میلیون نفر، ۱۰ درصد بازار کار ایران را در دست دارند. حضور کارگران افغانستانی در ایران اعتراض بسیاری از کارگران ایرانی را برانگیخته و اعتراض‌ها و تظاهرات‌های متعددی برای مقابله با اشتغال اتباع بیگانه و بیکاری خود به راه انداخته‌اند.
دولت نیز محدودیت‌های متعددی از جمله ممنوعیت به‌کارگیری کارگران خارجی در دستگاه‌های دولتی و عمومی غیردولتی را تعیین کرده و از تمامی دستگاه‌های دولتی، عمومی غیردولتی، شرکت‌ها و پیمانکاران آنها خواسته که کارگران مورد نیاز خود را تنها از نیروی کار ایرانی تأمین کنند و مجازات‌های متعددی از جمله حبس و جزای نقدی را برای کارفرمایان متخلف تعیین کرده‌ است.
با این‌حال بسیاری از کارفرمایان مشاغل خصوصی ترجیح می‌دهند که از کارگران افغانستانی به دلیل ارزان‌قیمت بودن، نداشتن بیمه و بهره‌وری بالا استفاده کنند.
نام شما

آدرس ايميل شما

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

هر چه مجلس کوتاه بیایید، دیگران او را به گوشه رینگ برده و مورد ضرباتی قرار می‌دهند. تخریب‌گران ...
اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

باور بر این است که اختلال عاطفی فصلی به دلیل اختلال در ریتم شبانه روزی بدن رخ می دهد....
سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مصاحبه‌اش اشاره کرد که از 16 میلیون واکسن آنفولانزای ...
به نظر شما کدام دانشگاه سال 1402 در استان کهگیلویه و بویراحمد عملکردی بهتری داشته است؟
دانشگاه یاسوج
دانشگاه علوم پزشکی
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه پیام‌نور
دانشگاه علمی کاربردی
دانشگاه فنی و حرفه‌ای
هیچ کدام
1