فروپاشی یا انسجام

کبنا ؛ عمق سردرگمی و بلاتکلیفی این روزهای اصولگرایان بویراحمد که برآیند دهه‌ها انحصار طلبی جمع محدودی از پدرخوانده‌های این جریان است را تنها می‌توان با کلمه «فروپاشی» بیان کرد. جریانی که نشان داده است فهم درستی از ابتدایی‌ترین اصول کار سیاسی و حزبی ندارد و در پایین‌ترین لایه‌های خود مدام در حال دفع نیروها و سرمایه‌های انسانی خود است.
تجربه دو شکست تلخ در دو انتخابات نهم و دهم مجلس شورای اسلامی نیز نه تنها کمکی به  مشکلات انباشت شده‌ی این طیف نکرده است که سبب یک لج کودکانه و در نهایت بازی در یک دور باطل شده است.
اگر چه شرایط سیاسی کشور اجازه حضور به برخی چهره‌های سیاسی را نمی‌دهد و همین موضوع یک فرصت طلایی برای عرض اندام اصولگرایان بویراحمد است و از قبل همین فرصت نیز آنها در دو انتخابات هفتم و هشتم توانستند به مجلس راه پیدا کنند ولی باز هم در غیاب این چهره‌های سیاسی آنها در دو انتخابات قبلی بازی را به رقیب کمتر سیاسی خود واگذار کردند تا اینک در آستانه انتخابات یازدهم در بی برنامه‌ترین شرایط خود در طول حیات سیاسی‌شان قرار بگیرند.
بعد از معرفی کریم فرخیانی به عنوان نامزد این طیف و تجربه ناموفق و ضعیف این چهره‌ی کاملاً غیر سیاسی که از همان لحظه پایین آمدن از پله‌های حسینیه امام حسین (ع) در شهرک امام حسین (ع) در حال ترک میدان بود این جریان و رهبران آن نشان داده‌اند نه برنامه‌ای، نه ظرفیتی نه هم کرنشی در مقابل شرایط پیش روی خود ندارند و به امید اما و اگر نشسته‌اند.
با این وجود و با وجود زمان کمی که تا ثبت نام نامزدهای انتخابات مجلس باقی مانده است هیچ دورنمای روشنی برای این جریان دیده نمی‌شود و وضعیت اصولگرایان از چند حالت محدود خارج نیست. آن‌ها یا راهی جز سکوت ندارند که این حالت بسیار بعید است و آنها حتی اگر کسی را رسماً به محل ثبت نام نفرستند باز در میان ثبت نامی‌ها که در آن صورت زیاد خواهند بود دست به غربال گری خواهند زد.
ولی اصولگرایان نمی‌تواند برکنار بمانند و در همین مدت کوتاه یا به یک گزینه خواهند رسید و یا چندین نیرو را به ثبت نام تشویق خواهند کرد تا در یک زمان بیشتری به بررسی و معرفی گزینه نهایی بپردازند. که در هر سه این حالت‌ها کار آنها بسیار سخت است و نامزدی که بتواند اندکی از شرایط را به نفع خود تغییر دهد در این اردوگاه دیده نمی‌شود که اگر غیر از این بود آنها خود تا حالا دست به کار شده بودند و چنین فردی را معرفی کرده بودند. بر فرض هم که یک نامزد در این مدت کوتاه معرفی شود و یا بعد از ثبت نام آنها بر روی نامزدی از جمع فعلی وابسته به حلقه مرکزی به اجماع برسند که باز هم شرایط عمومی استان حکایت از آن دارد که شانس آنها برای بدست آوردن حداقل رأی بسیار پایین است.
اما یک حالت محتمل و قوی همان احتمالی است که همه بر آن اتفاق نظر دارند و آن هم ثبت نام ستار هدایتخواه برای پنجمین بار است. حضور ستار هدایتخواه اما یک ریسک بزرگ خواهد بود. در حال حاضر تنها امیدواری وی شاید شرایط عمومی کشور باشد که گرایشی به سمت اصولگرایان دیده می‌شود و همین موضوع هم بیش از هر چیز حلقه مرکزی و محدود اصولگرایان بویراحمد را وسوسه خواهد کرد که اجازه ندهند این فرصت تاریخی از این حلقه خارج شود.
ستار هدایتخواه در دور قبل با فشار نزدیکانش در آخرین دقایق در فرمانداری بویراحمد حاضر شد و ثبت نام کرد که در نهایت توانست رأی خوبی بدست بیاورد. اما با این وجود دو موضوع در آن انتخابات هنوز در حافظه این طیف باقی مانده است و آن هم عمق ناراحتی از این شکست بود که ضربه حیثیتی سنگینی برای هدایتخواه و اصولگرایان بود و آنها انتظار نداشتند که هدایتخواه از این رقیبان کمتر سیاسی به آن شکل شکست بخورد. مورد دوم نیز حضور مهدی روشنفکر در صحنه انتخابات بود که بسیاری‌ها حضور و رأی بالای روشنفکر را عامل اصلی در شکست هدایتخواه می‌دانند.
روشنفکر البته در آن دوره نشان داد که صرفاً یک نقش حاشیه‌ای ندارد و خود اساساً یک رقیب جدی بوده است و شانس زیادی برای پیروزی داشته است شانسی که وی در طول چهار سال گذشته به تقویت آن پرداخته است و حالا نیز یک رقیب جدی برای انتخابات یازدهم خواهد بود.
حضور روشنفکر و هدایتخواه به صورت همزمان بیشترین آسیب را به همدیگر وارد خواهد کرد ولی کسی که از این آسیب بیشتر هراس دارد ستار هدایتخواه است که مطلقاً دوست ندارد بار دیگر تن به یک بازی باخت – باخت دهد.
قرائن گواه آن است که اگر این دو یکی شوند شانس پیروزی برای نیروی نهایی بالا خواهد رفت ولی باز هم قرائن حکایت از آن دارد که روشنفکر فرد کنار رونده نخواهد بود و این «ستار هدایتخواه» است که باید بین یک ریسک بسیار بزرگ و حیثیتی و یا ائتلاف با روشنفکر یکی را انتخاب کند.
ائتلاف به نفع روشنفکر جریان اصولگرایی را در قدرت حفظ خواهد کرد و فضا را به سمت سیاسی شدن انتخابات به پیش خواهد برد ولی نه تنها نشانه‌ای از چنین نرمشی در حلقه مرکزی اصولگرایان دیده نمی‌شود که آنها روشنفکر را رقیب جدی خود می‌دانند.
برخی از نزدیکان روشنفکر نیز چندان تمایلی به چنین اتحاد احتمالی ندارند و حرکت مستقلانه و سرانجام به نتیجه رسیدن را بر این ائتلافات و در ادامه سهم خواهی ها  ترجیح می‌دهند.
این احتمالات به احتمال بالا از همین صفحه مانیتور و ذهن مخاطبان بیرون نخواهد رفت و تداوم این وضع و تن ندادن به گفت و گو و ماندن بر لج و لج بازی بر شدت این فروپاشی خواهد افزود و شاید هم اصولگرایان چیزهایی می‌دانند و امیدهایی دارند که دیگران نمی‌دانند.
امروز پنجشنبه تکلیف اصولگرایان بر اساس وعده‌هایی که ریش سفیدان این جریان داده اند، مشخص می‌شود.