تاریخ انتشار
يکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۳
کد مطلب : ۴۴۰۶۹۴
کبنا گزارش میدهد
آقای استاندار! مسأله ماندن یا نماندن یزدانپناه نیست / پاسخگویی به شبهات، شرط اصلاح رویههای نادرست است
۱
کبنا ؛
استاندار کهگیلویه و بویراحمد در آخرین نشست ستاد کرونا به حواشی پیرامون دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گریزی زد [کلیک کنید] و گفت: «جو استان را سنگین نکنید، هیچ خبری از تغییر رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج نیست.» او همچنین گفت: برخی که به آنها هم مرتبط نیست در امورات دانشگاه علوم پزشکی دخالت میکنند و اعتراض دارند. هنوز هیچ خبری نیست، اما جوی درست شده که میخواهند، فردی غیرمتخصص را به عنوان رئیس انتخاب کنند. اینگونه نیست، آنهایی که رئیس دانشگاه یاسوج را منصوب میکنند، کارشان را بلد هستند و خودشان غیرمتخصص و متخصص را تشخیص میدهند.
بیشتر بخوانید:
بیشتر بخوانید:
استاندار کهگیلویه و بویراحمد به حواشی دانشگاه علوم پزشکی واکنش نشان داد / هیچ خبری مبنی بر تغییر رئیس دانشگاه علوم پزشکی نیست / نه وزیر با من هماهنگ کرده نه من با وزیر
آقای استاندار کسانی جو دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را سنگین کردهاند که با اقدام غیرقانونی و بدون رعایتِ ضوابط، نورچشمیها را وارد نظام سلامت و درمان کردهاند و این دانشگاه که مهمترین وظیفهاش سلامت و بهداشت مردم است، گرفتار سرطان مناسبتهای قومی، سیاسی و طایفهای شده است. آن نماینده، فامیل و اقوامش را بر گُردهی دانشگاه سوار میکند، و این نماینده نیز کار قبلی را تکرار. آقای استاندار، مبارزه با فساد مهمترین هدف تشکیل دولت سیزدهم بود، ما هم میدانیم که کادر درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج شبانهروز برای سلامت مردم تلاش میکنند، اما اجازه دهید که مردم و رسانهها پاسخ ابهامات فراوانی که ایجاد شده را دریافت کنند.
ابهامات فراوانی که پیرامون نحوهی مدیریت دانشگاه علوم پزشکی ایجاد شده باید پاسخ داده شود؛ در واقع، عملکرد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به خاطر پارهای ابهامات، این روزها مورد نقد رسانههای مختلف قرار گرفته است. اما داستان این نقدها چیست؟
قبل از پاسخ به این پرسش ابتدا باید مقدمهای مطرح کنیم؛ در سیستمهای مدیریتیِ نوین، اینکه «مدیر کیست؟» چندان اهمیت ندارد. بلکه «عملکردِ» مدیر است که از اهمیت برخوردار است. میزان دستیابیِ یک سازمان به هدف خود، را بر اساس تحقق برنامههای عملیاتی و در واقع عملکرد آن میسنجند. بنابراین، ما هم فارغ از اینکه یزدانپناه رئیس دانشگاه باشد یا هر کس دیگر، عملکرد او را زیر ذرهبین قرار داده و به پرسشی که در بالا مطرح کردیم پاسخ میدهیم.
شیوهی مدیریت پرویز یزدانپناه بر دانشگاه علوم پزشکی یاسوج از همان روزهای اول با شائبههایی همراه بوده است. انتصابات قومی و فامیلی در دانشگاه نشان از نوعی رانت فامیلی دارد. بیش از 20 نفر در دانشگاه انتصاب شدهاند، که پسرخاله، برادر، برادرزاده، برادرزن و دوست خانوادگی رئیس دانشگاه هستند. برخی نیز از بستگان نزدیک مشاور عالی یزدانپناه هستند. بهعلاوه بسیاری هم از یک طایفه هستند که شائبهی دخالت نماینده در این انتصابات را تقویت میکند. در دوران نمایندهی سابق، 200 نفر از کارکنان بیمارستان شهید جلیل یاسوج به دلیل نزدیکی به نماینده سابق و رعایت ضوابط قانونی اخراج شدند. دلیل اخراج این افراد هم رد پای نماینده در استخدام آنها و عدم برگزاری آزمون استخدامی برای آنها بود. حال این سؤال پیش میآید که اگر آن 200 نفر اخراج شدند، چرا در این دوره هم رد پای نماینده در برخی انتصابات دیده میشود ولی کسی در پیِ اخراج آنها نیست؟
علاوه بر موارد بالا، موارد دیگری نیز دیده میشود که جای تأمل دارد که در اینحا به یک مورد از آنها اشاره میکنیم؛ شنیدهها حاکی از آناند که شخصی با مدرک کارشناسی حقوق، همزمان هم مدیر تخلفات است و هم مدیر بودجهی دانشگاه. چطور میشود شخصی بدون تخصص در مسائل محاسباتی و حوزهی مهم بودجه و دارایی، مدیر بودجهی دانشگاه باشد و کسی هم در این زمینه پرسشی نداشته باشد؟
علاوه بر انتصابات فامیلی، واگذاریهای فامیلی نیز در این دوره دیده میشود. فعالیتهای پشتیبانی و خدماتی دانشگاه به یکی از بستگان آقایان واگذار شده است. این واگذاری هر چند به صورت قانونی انجام شده، اما شائبهی وجود تخلف در دانشگاه را تقویت میکند. رئیس دانشگاه باید پاسخگوی این موارد باشد.
در استان کهگیلویه و بویراحمد به طور کلی سه درمانگاه به بخش خصوصی واگذار گردید؛ درمانگاه شهید بهشتی یاسوج، درمانگاه رجایی گچساران و درمانگاه امام خمینی دهدشت. در این واگذاریها بیشترین توجه به شرکت یار شفا شد. گفته میشود مدیر عامل این شرکت با رئیس دانشگاه علوم پزشکی نزدیکیهای فامیلی دارد.
از رئیس مجموعهای همچون دانشگاه علوم پزشکی انتظار میرود که بیشترین وقت خود را صرف مدیریت آن مجموعه کند. اما در عین ناباوری دیده میشود که بیش از اینکه بر دانشگاه ریاست کند و چاره بیشتری برای عبور از کرونا بیندیشد، در بیمارستان شهید بهشتی حضور داشته است. بر اساس مستنداتی که به دست ما رسیده، یزدانپناه در یک ماه [تیرماه] صرفاً چهار روز در بیمارستان حضور نداشته است. برنامهی آنکالی بیمارستان شهید بهشتی نشان میدهد یزدانپناه در یک ماه صرفاً روزهای شنبه آنکال نبوده است. یعنی همان یک روز در هفته برای مدیریت مجموعهای به بزرگی و اهمیت دانشگاه علوم پزشکی یاسوج کافی بوده است؟ سؤالی که یزدانپناه باید به آن پاسخ دهد.
گفتنی است برخی از فوق تخصصان در دانشگاه با ادعای عدم حمایت دانشگاه از برنامههای آنها از سمت خود استعفا دادهاند. یکی از این نمونهها دکتر سعادت محرابی است که فوق تخصص جراحی قفسه سینه و مدیر گروه جراحی است که دلیل استعفای خود را عدم حمایت دانشگاه و نداشتن قدرت اجرایی کافی اعلام کرده است.
با توجه به مواردی که در بالا ذکر شد و موارد بسیار دیگری که به دلیل در دست نداشتن مستندات کافی از ذکر آنها گذر کردیم، میتوان نتیجه گرفت که عملکرد دانشگاه مطلوب نبوده است. گفتههای ما را گزارش رتبهبندی دانشگاههای علوم پزشکی کشور نیز تأیید میکند. این گزارش به شمارهی 60 /30/ د که در تاریخ 30 /3/ 1400 از طرف وزارت بهداشت منتشر شده است، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بر اساس تحقق برنامههای عملیاتی، رتبهی آخر را کسب کرده و از بین دستهبندی پنجگانهی «سرآمد، شایسته، مقبول، متعهد به تلاش و غیرقابل قبول» در دستهی غیرقابل قبول قرار گرفته است.
شیوهی مدیریت یزدانپناه که به طور کلی غیرقابل قبول اعلام شده، به خودی خود زمینه را برای نقدهای رسانهای مهیا میکند که بر اساس آن میتوان به پرسشی که در بند اول این نوشته مطرح کردیم پاسخ داد.
همانطور که در بالا اعلام کردیم، اینکه چه کسی مدیر باشد در درجهی دومِ اهمیت قرار دارد و در مقابل، بازدهیِ آن شیوهی مدیریت مهم است. رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج پرویز یزدانپناه باشد و یا هر کسی دیگر، باید به این شبهات پاسخ داده شود. لازم به ذکر است غرض از نقدهای رسانهای به هیچ وجه خصومت با شخص خاصی نیست. بلکه شیوهی مدیریت مدنظر است. بنابراین باید قبل از هر تصمیم به این شبهات پاسخ داده شود، چرا که در صورت عدم پاسخ به این شبهات، شائبهی تخلفاتِ مدیریت دانشگاه بیش از پیش تقویت میشود.
اما انتصاب رئیس دانشگاه یاسوج؛
دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که از دانشگاههای جوان و نوپای وزارت بهداشت است و تاکنون مدیریتهای مختلفی رابخود دیده است. ازپزشکان متخصص، دندانپزشک متخصص و داروسازبالینی، ولی تاکنون فردی غیربالینی راتجربه نکرده است. این یک رویه وآیتم مهم درانتصاب روسای دانشگاههاست که با قدرت دنبال شده است.
در حرکتی عجیب و غریب مثل خیلی از مناسبات استان عشیرهای، این بار سیاسیون و مدیران ارشد استانی قصد دارند سلامت مردم را به بازی گرفته و افراد مدنظرشان را که اغلب تخصص لازم را هم ندارند بر مسند ریاست دانشگاه بگمارند! نباید کسی بیاید که شعار اصلی دولت که فساد ستیزی میباشد را به دلیل ملاحظات عشیرهای نادیده بگیرد.
مع الاسف رفتار سیاسیون وتصمیمگیران استانی و نمایندگان مردم و دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد هم با همه جا فرق دارد و هم معیارشان تخصصی نیست.
انتصاب افرادی که جامع الشرایط نباشد، میتواند آخرین ضربه را بر پیکر نحیف دانشگاه وارد کند و دانشگاهی که باید سرآمد تخصص وآموزش و پژوهش و سلامت مردم استان باشد را به قهقرا ببرد، چیزی که تاکنون با گماشتن افرادی درگذشته به تدریج آن را به فاز محاق برده است.
روایت سیاسیون و حمایت و دیدگاه غیرتخصصی آنان یک بازی دوسر باخت برای استان ماست و دود چنین انتخاب در چشم مردم استان است.
بهتر است دلسوزان نظام و کسانی که دل در گرو سلامت مردم استان دارند نگذارند یک نهادی تخصصی بر اثر معاملهای ارزان به فروش و تاراج رود و نظر نخبگان و اعضای هیات علمی در این انتصاب منظور گردد والا چاقویی خواهد شد که دسته خویش را نیز خواهد برید.
همانگونه که مقام معظم رهبری نیز فرمودهاند؛ نمایندگان نباید در کار انتصابات در دولت دخالت کنند، امید است که وزارت بهداشت با سرلوحه قرار دادن فرمایشات معظم له، از چنین انتصابی غیرتخصصی جلوگیری و با استفاده از نظر اعضای هیات علمی، تئوریسینهای بهداشتی درمانی و نیز نخبگان، فردی آشنا به مسائل بهداشت و درمان و سیمای سلامت استان را برگزیده و معرفی نمایند و دست از مسائلی که سالها باعث عقبافتادگی و محرومیت استان گردیده بردارند و اگر نمیتوانند سنگی بر بنای قبلی بگذارند، بناهای قبلی را تخریب نکنند.
دکتر محمدباقر جهانتاب متخصص جراحی عمومی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در مطلبی نوشت: امروز شنیدیم که سیاسیون و بالاخص نمایندگانی که حتی فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر عدم دخالت در عزل و نصبها را سرلوحه کارشان قرار ندادهاند، گزینههایی را برای ریاست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج مد نظر قرار دادهاند که پزشک نیستند و صرفاً چون عضو هیات علمی این دانشگاهند و همسو با ایدههای آنها، آنان را برگزیدهاند! لذا وظیفه خودم دانستم که سکوت نکنم و هر چند که شاید هزینههایی هم داشته باشد، آن را بپذیرم تا لااقل در آینده از خودم شرمسار نباشم. و صد البته انتظار دارم که همه همکاران در این مورد سکوت را بشکنند! چرا که کسر شأن این همه پزشک متخصص هست که کسانی سکان اصلی مدیریت سلامت و آموزش استان را به دست بگیرد که فرق ویروس و باکتری را هم نمیداند.
از طرف خودم و برخی از اساتید دلیل این اعتراض را بیان میکنم و از همه دست اندر کاران و سیاسیون، بالاخص استاندار محترم و نمایندگان محترم مجلس خواهش میکنم که این چند خط دل نوشته را با حوصله مطالعه کنند و با متخصصین قابل اعتماد خودشان در میان بگذارند.
دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که تمامی بیمارستانها، کلینیکها، مطبها، مراکز بهداشتی، خانههای بهداشت و ... زیرمجموعه آن قراردارد، ارگان بزرگ و بسیار مهمی است که مستقیماً با سلامت مردم در ارتباط است. امنیت سلامت همیشه یکی از مهمترین ارکان امنیت یک جامعه در جهان بوده و هست. لذا میطلبد که سیاستمداران واقعی و کاربلد، مدیری آشنا به امور پزشکی، اعم از علوم پایه و بالینی و آموزش پزشکی، انتخاب کنند.
همانطور که میدانیم، پزشکان در طول تحصیل علاوه بر گذراندن علوم پایه، وارد بیمارستانها شده و ادامه تحصیل خود را به صورت کارآموز و کارورز در بخشهای مختلف درمان، میگذرانند و پس از فارغ تحصیلی هم دوره طرح خود را در روستاها طی میکنند که سبب آشنایی و تجربه آنها از مشکلات خانههای بهداشت و مراکز بهداشتی و پیشگیری میشود.
سپس با قبولی و گذر از امتحان سخت دستیاری، وارد مرحله تخصص میشوند که اغلب در مراکز دانشگاهی بزرگ کشور این دوره را طی میکنند و علاوه بر کسب علم و تجربه تخصصی، سبب آشنایی آنها به نیازها و تجهیزات و زیرساختهای تخصصی یک مجموعه آموزشی درمانی میشود.
بنابراین وقتی کسی متخصص در یک رشته پزشکی میشود، در پی دریافت این مدرک پزشکی، با یک کوله بار تجربه و علم در حوزه پیشگیری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شروع به کار میکند.
لذا میطلبد که سیاسیون استان، اعم از نمایندگان محترم مجلس، استاندار و معاونان ایشان، فرمانداران و ... با مطالعه کامل دست به انتخاب بزنند و بدانند که انتخاب آنها مستقیماً با امنیت سلامت خود و خانواده و هم استانیهای آنها در ارتباط است، و ارتقاء جایگاه علوم پزشکی و وضعیت سلامت استان در گرو انتخابی بدون زد و بندهای سیاسی و گروهی و حزبی است و این ارگان با ارگانهای دیگر بسیار متفاوت است!
دانشگاه علوم پزشکی مجموعه بزرگ علمی است که میطلبد برای انتخاب مدیران ارشد آن، از خود متخصصین این حوزه مشاوره گرفته شود و از اساتید همین دانشگاه این مدیران انتخاب گردند.
هرچند فیلترهای شما آنقدر تنگ نظرانه و کوچک شده است که دلسوزان بزرگ واقعی از آن رد نمیشوند، اما قطعاً بین شما کسانی هستند که همچنان دغدغه شکوه ایران اسلامی را دارند و امیدواریم که این عده قلیل با عملکرد انقلابی خود، جلوی این سیر نزولی در این استان را بگیرد و نامی نیک از خود به جا بگذارد.
بازی نفسگیر انتخاب رییس دانشگاه علوم پزشکی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. نخبهکشی و برچسب زدنهای دروغین و بی اخلاقیها مثل بسیاری از انتصابها شدت گرفته است. تحریک احساسات قومی بر این نهاد علمی سایه افکنده است.
هر جا که پای افراد غیرمرتبط خارج از سازمان به مجموعهای مانند دانشگاه وارد شود، علم از در دیگر خارج خواهد شد. برخی نهادهای تعیین کننده چشم خود را برحقایق بستهاند.
در شرایطی که بحران کرونا همچنان در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز بر تمام فعالیتهای اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است و موضوع سلامت مردم با دانشگاه علوم پزشکی و مدیریت آن گره خورده است و روزانه شاهد برگریزان خزان مردم مظلوم استان هستیم، آیا شایسته است که مدیریت سلامت استان فدای پستوهای سیاسی و قدرتطلبی عدهای به هر قیمتی شود؟
آیا شایسته است که بهداشت و درمان فدای سیاست زدگی همانند دوره مدیریت ناکارآمد قبلی گردد؟
نباید نهادی آکادمیک را با چوب حراج به مانند گوشت نذری، قربانی کرد!
دانشگاه چند سالی است که ضربات سنگینی را متحمل شده و بجای توسعه بهداشت و درمان، درگیر حواشی زیادی شده است.
بهتر است سیاسیون و نمایندگان استان در راستای وظایف تقنینی پای در رکاب متولیان سلامت استان، از افراد نخبه متخصص و متعهد و کسانی که میداندار پزشکی و سلامت مردم هستند و نه کسانی که تاکنون از دور هم دستی بر آتش سلامت این مرز و بوم نداشته و با الفبای پزشکی و سلامت بیگانهاند، و فراموش نمودهاند که اگر فردی متعهد بدون تخصص مسئولیتی را بپذیرد، بیتقواست، یک نفر را جهت مدیریت این مجموعه مهم انتخاب و معرفی نمایند.
آقای استاندار کسانی جو دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را سنگین کردهاند که با اقدام غیرقانونی و بدون رعایتِ ضوابط، نورچشمیها را وارد نظام سلامت و درمان کردهاند و این دانشگاه که مهمترین وظیفهاش سلامت و بهداشت مردم است، گرفتار سرطان مناسبتهای قومی، سیاسی و طایفهای شده است. آن نماینده، فامیل و اقوامش را بر گُردهی دانشگاه سوار میکند، و این نماینده نیز کار قبلی را تکرار. آقای استاندار، مبارزه با فساد مهمترین هدف تشکیل دولت سیزدهم بود، ما هم میدانیم که کادر درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج شبانهروز برای سلامت مردم تلاش میکنند، اما اجازه دهید که مردم و رسانهها پاسخ ابهامات فراوانی که ایجاد شده را دریافت کنند.
ابهامات فراوانی که پیرامون نحوهی مدیریت دانشگاه علوم پزشکی ایجاد شده باید پاسخ داده شود؛ در واقع، عملکرد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به خاطر پارهای ابهامات، این روزها مورد نقد رسانههای مختلف قرار گرفته است. اما داستان این نقدها چیست؟
قبل از پاسخ به این پرسش ابتدا باید مقدمهای مطرح کنیم؛ در سیستمهای مدیریتیِ نوین، اینکه «مدیر کیست؟» چندان اهمیت ندارد. بلکه «عملکردِ» مدیر است که از اهمیت برخوردار است. میزان دستیابیِ یک سازمان به هدف خود، را بر اساس تحقق برنامههای عملیاتی و در واقع عملکرد آن میسنجند. بنابراین، ما هم فارغ از اینکه یزدانپناه رئیس دانشگاه باشد یا هر کس دیگر، عملکرد او را زیر ذرهبین قرار داده و به پرسشی که در بالا مطرح کردیم پاسخ میدهیم.
شیوهی مدیریت پرویز یزدانپناه بر دانشگاه علوم پزشکی یاسوج از همان روزهای اول با شائبههایی همراه بوده است. انتصابات قومی و فامیلی در دانشگاه نشان از نوعی رانت فامیلی دارد. بیش از 20 نفر در دانشگاه انتصاب شدهاند، که پسرخاله، برادر، برادرزاده، برادرزن و دوست خانوادگی رئیس دانشگاه هستند. برخی نیز از بستگان نزدیک مشاور عالی یزدانپناه هستند. بهعلاوه بسیاری هم از یک طایفه هستند که شائبهی دخالت نماینده در این انتصابات را تقویت میکند. در دوران نمایندهی سابق، 200 نفر از کارکنان بیمارستان شهید جلیل یاسوج به دلیل نزدیکی به نماینده سابق و رعایت ضوابط قانونی اخراج شدند. دلیل اخراج این افراد هم رد پای نماینده در استخدام آنها و عدم برگزاری آزمون استخدامی برای آنها بود. حال این سؤال پیش میآید که اگر آن 200 نفر اخراج شدند، چرا در این دوره هم رد پای نماینده در برخی انتصابات دیده میشود ولی کسی در پیِ اخراج آنها نیست؟
علاوه بر موارد بالا، موارد دیگری نیز دیده میشود که جای تأمل دارد که در اینحا به یک مورد از آنها اشاره میکنیم؛ شنیدهها حاکی از آناند که شخصی با مدرک کارشناسی حقوق، همزمان هم مدیر تخلفات است و هم مدیر بودجهی دانشگاه. چطور میشود شخصی بدون تخصص در مسائل محاسباتی و حوزهی مهم بودجه و دارایی، مدیر بودجهی دانشگاه باشد و کسی هم در این زمینه پرسشی نداشته باشد؟
علاوه بر انتصابات فامیلی، واگذاریهای فامیلی نیز در این دوره دیده میشود. فعالیتهای پشتیبانی و خدماتی دانشگاه به یکی از بستگان آقایان واگذار شده است. این واگذاری هر چند به صورت قانونی انجام شده، اما شائبهی وجود تخلف در دانشگاه را تقویت میکند. رئیس دانشگاه باید پاسخگوی این موارد باشد.
در استان کهگیلویه و بویراحمد به طور کلی سه درمانگاه به بخش خصوصی واگذار گردید؛ درمانگاه شهید بهشتی یاسوج، درمانگاه رجایی گچساران و درمانگاه امام خمینی دهدشت. در این واگذاریها بیشترین توجه به شرکت یار شفا شد. گفته میشود مدیر عامل این شرکت با رئیس دانشگاه علوم پزشکی نزدیکیهای فامیلی دارد.
از رئیس مجموعهای همچون دانشگاه علوم پزشکی انتظار میرود که بیشترین وقت خود را صرف مدیریت آن مجموعه کند. اما در عین ناباوری دیده میشود که بیش از اینکه بر دانشگاه ریاست کند و چاره بیشتری برای عبور از کرونا بیندیشد، در بیمارستان شهید بهشتی حضور داشته است. بر اساس مستنداتی که به دست ما رسیده، یزدانپناه در یک ماه [تیرماه] صرفاً چهار روز در بیمارستان حضور نداشته است. برنامهی آنکالی بیمارستان شهید بهشتی نشان میدهد یزدانپناه در یک ماه صرفاً روزهای شنبه آنکال نبوده است. یعنی همان یک روز در هفته برای مدیریت مجموعهای به بزرگی و اهمیت دانشگاه علوم پزشکی یاسوج کافی بوده است؟ سؤالی که یزدانپناه باید به آن پاسخ دهد.
گفتنی است برخی از فوق تخصصان در دانشگاه با ادعای عدم حمایت دانشگاه از برنامههای آنها از سمت خود استعفا دادهاند. یکی از این نمونهها دکتر سعادت محرابی است که فوق تخصص جراحی قفسه سینه و مدیر گروه جراحی است که دلیل استعفای خود را عدم حمایت دانشگاه و نداشتن قدرت اجرایی کافی اعلام کرده است.
با توجه به مواردی که در بالا ذکر شد و موارد بسیار دیگری که به دلیل در دست نداشتن مستندات کافی از ذکر آنها گذر کردیم، میتوان نتیجه گرفت که عملکرد دانشگاه مطلوب نبوده است. گفتههای ما را گزارش رتبهبندی دانشگاههای علوم پزشکی کشور نیز تأیید میکند. این گزارش به شمارهی 60 /30/ د که در تاریخ 30 /3/ 1400 از طرف وزارت بهداشت منتشر شده است، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بر اساس تحقق برنامههای عملیاتی، رتبهی آخر را کسب کرده و از بین دستهبندی پنجگانهی «سرآمد، شایسته، مقبول، متعهد به تلاش و غیرقابل قبول» در دستهی غیرقابل قبول قرار گرفته است.
شیوهی مدیریت یزدانپناه که به طور کلی غیرقابل قبول اعلام شده، به خودی خود زمینه را برای نقدهای رسانهای مهیا میکند که بر اساس آن میتوان به پرسشی که در بند اول این نوشته مطرح کردیم پاسخ داد.
همانطور که در بالا اعلام کردیم، اینکه چه کسی مدیر باشد در درجهی دومِ اهمیت قرار دارد و در مقابل، بازدهیِ آن شیوهی مدیریت مهم است. رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج پرویز یزدانپناه باشد و یا هر کسی دیگر، باید به این شبهات پاسخ داده شود. لازم به ذکر است غرض از نقدهای رسانهای به هیچ وجه خصومت با شخص خاصی نیست. بلکه شیوهی مدیریت مدنظر است. بنابراین باید قبل از هر تصمیم به این شبهات پاسخ داده شود، چرا که در صورت عدم پاسخ به این شبهات، شائبهی تخلفاتِ مدیریت دانشگاه بیش از پیش تقویت میشود.
اما انتصاب رئیس دانشگاه یاسوج؛
دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که از دانشگاههای جوان و نوپای وزارت بهداشت است و تاکنون مدیریتهای مختلفی رابخود دیده است. ازپزشکان متخصص، دندانپزشک متخصص و داروسازبالینی، ولی تاکنون فردی غیربالینی راتجربه نکرده است. این یک رویه وآیتم مهم درانتصاب روسای دانشگاههاست که با قدرت دنبال شده است.
در حرکتی عجیب و غریب مثل خیلی از مناسبات استان عشیرهای، این بار سیاسیون و مدیران ارشد استانی قصد دارند سلامت مردم را به بازی گرفته و افراد مدنظرشان را که اغلب تخصص لازم را هم ندارند بر مسند ریاست دانشگاه بگمارند! نباید کسی بیاید که شعار اصلی دولت که فساد ستیزی میباشد را به دلیل ملاحظات عشیرهای نادیده بگیرد.
مع الاسف رفتار سیاسیون وتصمیمگیران استانی و نمایندگان مردم و دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد هم با همه جا فرق دارد و هم معیارشان تخصصی نیست.
انتصاب افرادی که جامع الشرایط نباشد، میتواند آخرین ضربه را بر پیکر نحیف دانشگاه وارد کند و دانشگاهی که باید سرآمد تخصص وآموزش و پژوهش و سلامت مردم استان باشد را به قهقرا ببرد، چیزی که تاکنون با گماشتن افرادی درگذشته به تدریج آن را به فاز محاق برده است.
روایت سیاسیون و حمایت و دیدگاه غیرتخصصی آنان یک بازی دوسر باخت برای استان ماست و دود چنین انتخاب در چشم مردم استان است.
بهتر است دلسوزان نظام و کسانی که دل در گرو سلامت مردم استان دارند نگذارند یک نهادی تخصصی بر اثر معاملهای ارزان به فروش و تاراج رود و نظر نخبگان و اعضای هیات علمی در این انتصاب منظور گردد والا چاقویی خواهد شد که دسته خویش را نیز خواهد برید.
همانگونه که مقام معظم رهبری نیز فرمودهاند؛ نمایندگان نباید در کار انتصابات در دولت دخالت کنند، امید است که وزارت بهداشت با سرلوحه قرار دادن فرمایشات معظم له، از چنین انتصابی غیرتخصصی جلوگیری و با استفاده از نظر اعضای هیات علمی، تئوریسینهای بهداشتی درمانی و نیز نخبگان، فردی آشنا به مسائل بهداشت و درمان و سیمای سلامت استان را برگزیده و معرفی نمایند و دست از مسائلی که سالها باعث عقبافتادگی و محرومیت استان گردیده بردارند و اگر نمیتوانند سنگی بر بنای قبلی بگذارند، بناهای قبلی را تخریب نکنند.
دکتر محمدباقر جهانتاب متخصص جراحی عمومی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در مطلبی نوشت: امروز شنیدیم که سیاسیون و بالاخص نمایندگانی که حتی فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر عدم دخالت در عزل و نصبها را سرلوحه کارشان قرار ندادهاند، گزینههایی را برای ریاست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج مد نظر قرار دادهاند که پزشک نیستند و صرفاً چون عضو هیات علمی این دانشگاهند و همسو با ایدههای آنها، آنان را برگزیدهاند! لذا وظیفه خودم دانستم که سکوت نکنم و هر چند که شاید هزینههایی هم داشته باشد، آن را بپذیرم تا لااقل در آینده از خودم شرمسار نباشم. و صد البته انتظار دارم که همه همکاران در این مورد سکوت را بشکنند! چرا که کسر شأن این همه پزشک متخصص هست که کسانی سکان اصلی مدیریت سلامت و آموزش استان را به دست بگیرد که فرق ویروس و باکتری را هم نمیداند.
از طرف خودم و برخی از اساتید دلیل این اعتراض را بیان میکنم و از همه دست اندر کاران و سیاسیون، بالاخص استاندار محترم و نمایندگان محترم مجلس خواهش میکنم که این چند خط دل نوشته را با حوصله مطالعه کنند و با متخصصین قابل اعتماد خودشان در میان بگذارند.
دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که تمامی بیمارستانها، کلینیکها، مطبها، مراکز بهداشتی، خانههای بهداشت و ... زیرمجموعه آن قراردارد، ارگان بزرگ و بسیار مهمی است که مستقیماً با سلامت مردم در ارتباط است. امنیت سلامت همیشه یکی از مهمترین ارکان امنیت یک جامعه در جهان بوده و هست. لذا میطلبد که سیاستمداران واقعی و کاربلد، مدیری آشنا به امور پزشکی، اعم از علوم پایه و بالینی و آموزش پزشکی، انتخاب کنند.
همانطور که میدانیم، پزشکان در طول تحصیل علاوه بر گذراندن علوم پایه، وارد بیمارستانها شده و ادامه تحصیل خود را به صورت کارآموز و کارورز در بخشهای مختلف درمان، میگذرانند و پس از فارغ تحصیلی هم دوره طرح خود را در روستاها طی میکنند که سبب آشنایی و تجربه آنها از مشکلات خانههای بهداشت و مراکز بهداشتی و پیشگیری میشود.
سپس با قبولی و گذر از امتحان سخت دستیاری، وارد مرحله تخصص میشوند که اغلب در مراکز دانشگاهی بزرگ کشور این دوره را طی میکنند و علاوه بر کسب علم و تجربه تخصصی، سبب آشنایی آنها به نیازها و تجهیزات و زیرساختهای تخصصی یک مجموعه آموزشی درمانی میشود.
بنابراین وقتی کسی متخصص در یک رشته پزشکی میشود، در پی دریافت این مدرک پزشکی، با یک کوله بار تجربه و علم در حوزه پیشگیری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شروع به کار میکند.
لذا میطلبد که سیاسیون استان، اعم از نمایندگان محترم مجلس، استاندار و معاونان ایشان، فرمانداران و ... با مطالعه کامل دست به انتخاب بزنند و بدانند که انتخاب آنها مستقیماً با امنیت سلامت خود و خانواده و هم استانیهای آنها در ارتباط است، و ارتقاء جایگاه علوم پزشکی و وضعیت سلامت استان در گرو انتخابی بدون زد و بندهای سیاسی و گروهی و حزبی است و این ارگان با ارگانهای دیگر بسیار متفاوت است!
دانشگاه علوم پزشکی مجموعه بزرگ علمی است که میطلبد برای انتخاب مدیران ارشد آن، از خود متخصصین این حوزه مشاوره گرفته شود و از اساتید همین دانشگاه این مدیران انتخاب گردند.
هرچند فیلترهای شما آنقدر تنگ نظرانه و کوچک شده است که دلسوزان بزرگ واقعی از آن رد نمیشوند، اما قطعاً بین شما کسانی هستند که همچنان دغدغه شکوه ایران اسلامی را دارند و امیدواریم که این عده قلیل با عملکرد انقلابی خود، جلوی این سیر نزولی در این استان را بگیرد و نامی نیک از خود به جا بگذارد.
بازی نفسگیر انتخاب رییس دانشگاه علوم پزشکی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. نخبهکشی و برچسب زدنهای دروغین و بی اخلاقیها مثل بسیاری از انتصابها شدت گرفته است. تحریک احساسات قومی بر این نهاد علمی سایه افکنده است.
هر جا که پای افراد غیرمرتبط خارج از سازمان به مجموعهای مانند دانشگاه وارد شود، علم از در دیگر خارج خواهد شد. برخی نهادهای تعیین کننده چشم خود را برحقایق بستهاند.
در شرایطی که بحران کرونا همچنان در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز بر تمام فعالیتهای اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است و موضوع سلامت مردم با دانشگاه علوم پزشکی و مدیریت آن گره خورده است و روزانه شاهد برگریزان خزان مردم مظلوم استان هستیم، آیا شایسته است که مدیریت سلامت استان فدای پستوهای سیاسی و قدرتطلبی عدهای به هر قیمتی شود؟
آیا شایسته است که بهداشت و درمان فدای سیاست زدگی همانند دوره مدیریت ناکارآمد قبلی گردد؟
نباید نهادی آکادمیک را با چوب حراج به مانند گوشت نذری، قربانی کرد!
دانشگاه چند سالی است که ضربات سنگینی را متحمل شده و بجای توسعه بهداشت و درمان، درگیر حواشی زیادی شده است.
بهتر است سیاسیون و نمایندگان استان در راستای وظایف تقنینی پای در رکاب متولیان سلامت استان، از افراد نخبه متخصص و متعهد و کسانی که میداندار پزشکی و سلامت مردم هستند و نه کسانی که تاکنون از دور هم دستی بر آتش سلامت این مرز و بوم نداشته و با الفبای پزشکی و سلامت بیگانهاند، و فراموش نمودهاند که اگر فردی متعهد بدون تخصص مسئولیتی را بپذیرد، بیتقواست، یک نفر را جهت مدیریت این مجموعه مهم انتخاب و معرفی نمایند.
تنها چیزی ک مهم نیست مردم اند