تاریخ انتشار
يکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۷
کد مطلب : ۴۴۰۷۰۴
کبنا تغییر مدیران در استان کهگیلویه و بویراحمد را مورد بررسی قرار داد
نه استقلال و نه تغییر
۲
کبنا ؛«تغییر وضع موجود» شعار اصلی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در کوران فعالیتها و تبلیغات انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری بود و بخش زیادی از مردم متأثر از همین شعار از وی حمایت کردند. تعریف و تفسیر تغییر اما نیازمند تحلیل و بررسی اساسی است و نباید تغییر را صرفاً در تغییر مدیران خلاصه کرد که تغییر مدیران ضعیف تنها میتواند بخشی از تغییر بزرگتر باشد.
در کنار شعار تغییر اما شعار استقلال و جلوگیری از دخالتها و سهم خواهی در خارج از دولت و از مجاری خارج از قانون در کار و فعالیت قوه مجریه نیز از شعارهای محوری دولت یازدهم بوده است که در کهگیلویه و بویراحمد نیز استاندار جدید در بدو حضور در استان و در جلسات و نشستهای مختلف بر ضرورت تغییر و بویژه موضوع استقلال تاکید داشتهاند.
در عمل و با نگاهی به چند تغییر در استان کهگیلویه و بویراحمد و گمانهها از تغییرات پیش رو نه تنها هیچ ردی از استقلال دیده نمیشود که گویا مسئولیتها سهامی عام است که در این دوره بیپرواتر و بعضاً با تاکید بر اعلام رسمی آن یعنی حمایت فلان نماینده یا بیان اینکه فلان گزینه نیروی کدام نماینده است در حال انجام است. بعد از معرفی استاندار کهگیلویه وبویراحمد خیلی زود اعلام شد که با توجه به اینکه استاندار از شهرستان باشت است معاونتها میان دو نماینده دیگر تقسیم خواهد شد و هر نامی که تاکنون به عنوان گزینه به میان آمده است به یکی از نمایندگان وصل و منتسب است و در نهایت نیز دو معاونی که تا کنون حکم دریافت کردهاند به گونهای در رسانهها معرفی شدند که بیش از ان که معاون استاندار باشند نیروی نمایندههای مجلس هستند.
در سایر دستگاهها نیز شرایط کاملاً مشابه پیش میرود و نام هر دستگاهی به میان میآید مهمتر از آن که راجع به صلاحیت و شایستگی وی سخن گفته شود وصل و نصب بودنش به نماینده محل اثر و بحث است.
در چنین ساختار و مناسباتی یقیناً سخن گفتن از شایسته سالاری و تغییر و استقلال حرفهای بی معنایی است و در همچنان بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید. کسی دنبال حذف و نادیده گرفتن نمایندگان به عنوان منتخبین مردم در مناسبات استان نیست ولی نباید حضور و همکاری با نمایندگان از چارچوب قانون خارج شود و استقلال قوا به طور کامل مخدوش گردد. از طرف دیگر نمایندگان هیچ مسئولیتی در ادامه از بابت عملکرد مدیران مورد حمایت خود نخواهند پذیرفت و در نهایت کسی که باید پاسخگوی وضعیت اجرایی و عمرانی استان و گزارش عملکرد باشد استاندار خواهد بود که با اعتماد رئیس جمهور و دولت به این جایگاه رسیده است تا بتواند به تغییر و توسعه استان یاری رساند.
نکته دیگر آن که بخش زیادی از اطرافیان نمایندگان مدیرانی هستند که معمولاً در هر دورهای به مدد همین نزدیک به نمایندگان در قدرت هستند و به خوبی رمز و راز ماندگاری را میدانند. بنابراین اگر کماکان قرار بر ادامه کار این نوع ا زمدیران باشد پس تغییر حرف بی مبنا و بی اساسی بوده است که نباید به آن امیدوار بود.
این نوشته به این معنا نیست که همه مدیران باید تغییر کنند و یا هیچ مشورتی و هماهنگی با نمایندگان در کار نباشد بلکه بیشتر تاکید بر آن است که استقلال استاندار کهگیلویه و بویراحمد باید حفظ شود و برای نمونه معاون سیاسی و امنیتی منتسب به نماینده و یا سایر مسئولین بیش از آن که مدیران دولت برای خدمت به مردم باشند فردا روز عضوی از ستادهای انتخاباتی نمایندگان خواهند بود که تنها نگرانیشان پیروزی مجدد نمایندگان حامی آنهاست.
در کنار شعار تغییر اما شعار استقلال و جلوگیری از دخالتها و سهم خواهی در خارج از دولت و از مجاری خارج از قانون در کار و فعالیت قوه مجریه نیز از شعارهای محوری دولت یازدهم بوده است که در کهگیلویه و بویراحمد نیز استاندار جدید در بدو حضور در استان و در جلسات و نشستهای مختلف بر ضرورت تغییر و بویژه موضوع استقلال تاکید داشتهاند.
در عمل و با نگاهی به چند تغییر در استان کهگیلویه و بویراحمد و گمانهها از تغییرات پیش رو نه تنها هیچ ردی از استقلال دیده نمیشود که گویا مسئولیتها سهامی عام است که در این دوره بیپرواتر و بعضاً با تاکید بر اعلام رسمی آن یعنی حمایت فلان نماینده یا بیان اینکه فلان گزینه نیروی کدام نماینده است در حال انجام است. بعد از معرفی استاندار کهگیلویه وبویراحمد خیلی زود اعلام شد که با توجه به اینکه استاندار از شهرستان باشت است معاونتها میان دو نماینده دیگر تقسیم خواهد شد و هر نامی که تاکنون به عنوان گزینه به میان آمده است به یکی از نمایندگان وصل و منتسب است و در نهایت نیز دو معاونی که تا کنون حکم دریافت کردهاند به گونهای در رسانهها معرفی شدند که بیش از ان که معاون استاندار باشند نیروی نمایندههای مجلس هستند.
در سایر دستگاهها نیز شرایط کاملاً مشابه پیش میرود و نام هر دستگاهی به میان میآید مهمتر از آن که راجع به صلاحیت و شایستگی وی سخن گفته شود وصل و نصب بودنش به نماینده محل اثر و بحث است.
در چنین ساختار و مناسباتی یقیناً سخن گفتن از شایسته سالاری و تغییر و استقلال حرفهای بی معنایی است و در همچنان بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید. کسی دنبال حذف و نادیده گرفتن نمایندگان به عنوان منتخبین مردم در مناسبات استان نیست ولی نباید حضور و همکاری با نمایندگان از چارچوب قانون خارج شود و استقلال قوا به طور کامل مخدوش گردد. از طرف دیگر نمایندگان هیچ مسئولیتی در ادامه از بابت عملکرد مدیران مورد حمایت خود نخواهند پذیرفت و در نهایت کسی که باید پاسخگوی وضعیت اجرایی و عمرانی استان و گزارش عملکرد باشد استاندار خواهد بود که با اعتماد رئیس جمهور و دولت به این جایگاه رسیده است تا بتواند به تغییر و توسعه استان یاری رساند.
نکته دیگر آن که بخش زیادی از اطرافیان نمایندگان مدیرانی هستند که معمولاً در هر دورهای به مدد همین نزدیک به نمایندگان در قدرت هستند و به خوبی رمز و راز ماندگاری را میدانند. بنابراین اگر کماکان قرار بر ادامه کار این نوع ا زمدیران باشد پس تغییر حرف بی مبنا و بی اساسی بوده است که نباید به آن امیدوار بود.
این نوشته به این معنا نیست که همه مدیران باید تغییر کنند و یا هیچ مشورتی و هماهنگی با نمایندگان در کار نباشد بلکه بیشتر تاکید بر آن است که استقلال استاندار کهگیلویه و بویراحمد باید حفظ شود و برای نمونه معاون سیاسی و امنیتی منتسب به نماینده و یا سایر مسئولین بیش از آن که مدیران دولت برای خدمت به مردم باشند فردا روز عضوی از ستادهای انتخاباتی نمایندگان خواهند بود که تنها نگرانیشان پیروزی مجدد نمایندگان حامی آنهاست.