تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۳۰
کد مطلب : ۴۴۴۵۰۰
روایت کاربران فضای مجازی از تبعیضهای منطقهای و جغرافیایی در کهگیلویه و بویراحمد؛
آیا سهم مهمترین حوزه استان کهگیلویه و بویراحمد نادیده گرفته شده است؟ / عزت گچساران و باشت کمتر از دیگر نقاط استان نیست / جغرافیای گچساران و باشت در دولت مردمی از مدیریت استان حذف شده است
۱
کبنا ؛
کاربری در فضای مجازی نوشت: با سرعت گرفتن انتصابات در استان کهگیلویه و بویراحمد در راستای اهداف دولت سیزدهم هر روز نام مدیرکلهای جدید و اینکه از کدام منطقه و مورد حمایت کدام نماینده استان شنیده میشود که نامی از گچساران و باشت نیست. این چه عدالتی است؟ بیش از ۱۶ مدیرکل در کنار معاونتهای مهم استانداری و دانشگاهی و ... همه ظاهراً سهم دو منطقه و دو نماینده دیگر استان شده است. آیا در حوزه گچساران و باشت به اندازه انگشتان دست هم فرد لایقی نبود؟
به گزارش کبنا، همیشه با تغییر دولتها، شیوه مدیریت دستگاهها و نهادهای مختلف نیز تغییر میکند. طبیعی است که هر دولت بر اساس گفتمان خاص خود، دست به چینش نیروها میزند و اساساً برای پیشبرد برنامهها و وعدههای انتخاباتیاش از نیروهای همسو با گفتمان دولت استفاده میکند. بنابراین تغییر مدیران نه تنها امری مذموم نیست، بلکه در راستای تحقق وعدههای دولت، کاملاً پسندیده است. اما مشکل زمانی شروع میشود که در این تغییرات، معیارهای مورد نظر در بستر هر منطقه رعایت نشوند.
در کهگیلویه و بویراحمد که این روزها در گیر و دار تغییر مدیران دستگاههای مختلف قرار دارد، وضعیت به گونهای متفاوت است. در اینجا به دلیل بستر و بافت خاص آن، علاوه بر معیارهای مورد نظرِ شایستگی و تخصص، که همگی میدانیم، لازم است که بافت جغرافیایی و بستر خاص آن نیز مدنظر قرار گیرد و از شایستگان و متخصصان هر منطقه به قدر لازم استفاده شود. واضح است که تبعیضهای منطقهای منجر به سرخوردگی نخبگان آن میشود. در حالی که سهم دو شهرستان بویراحمد و کهگیلویه در این انتصابات کاملاً دیده شده، اما گچساران و باشت گویی به کلی فراموش شدهاند. همین موضوع کاربران فضای مجازی و برخی از رسانهها را واداشته است که در شبکههای اجتماعی به بحث و اعتراض در این مورد بپردازند. البته ذکر این نکته لازم است که دولت تغییر کرده و مردم رأی به دولت دیگری دادهاند و تغییر مدیریتها از نشانههای دموکراسی و جابجایی مدیران امری طبیعی است و کسی نباید این امورات را به دل بگیرد. رعایت عدالت در تقسیم مدیریتها امید دهنده و از الزامات نشاط سیاسی و توسعه سیاسی است.
کاربری در فضای مجازی نوشت: همواره خیلی تمایل نداشتهام وارد بحثهایی با چاشنی نگاه منطقهای شوم، اینکه چه کسی از کدام طایفه و منطقه استان مسئولیت میگیرد، همه فرزندان استان هستند و مهم این است که افراد شایسته بر سر کار بیایند و خدمتی به مردم مظلوم و محروم استان ارائه دهند.
اما خب همواره پشت انتصابات، افراد و جریانات و حرکتهایی توام با شیطنت بوده و یک رقابت و ولع قدرت دیرینهای خوابیده است. شاید هم طبیعی باشد جریان یا فردی که در استان زور بیشتری دارد اندکی بیشتر از سایر نقاط استان پروژه، بودجه و کرسیهای مدیریتی را جذب کند. اما چیزی در این دوره و این روزها در حال اتفاق است از اندکی گذشته و سهم یک منطقه آن هم مهمترین حوزه استان در کشور بطور کامل نادیده گرفته شده است.
با سرعت گرفتن انتصابات در استان در راستای اهداف دولت سیزدهم هر روز نام مدیرکلهای جدید و اینکه از کدام منطقه و مورد حمایت کدام نماینده استان شنیده میشود که نامی از گچساران و باشت نیست. این چه عدالتی است؟
بیش از ۱۶ مدیرکل در کنار معاونتهای مهم استانداری و دانشگاهی و ... همه ظاهراً سهم دو منطقه و دو نماینده دیگر استان شده است. آیا در حوزه گچساران و باشت به اندازه انگشتان دست هم فرد لایقی نبود؟؟
آقایان خوش اشتها در خفا عملاً سهم یک منطقه را نادیده میگیرند که این حرکت شما پنهان نخواهد ماند. متاسفانه استاندار در این زمینه بر خلاف شعارها و وعدههای دولت مثبت ظاهر نشده و عملاً منفعل مانده است و در مقابل این نحوه سهم خواهی و چینش مدیریتی سکوت کرده است.
عزت حوزه گچساران و باشت کمتر از دیگر نقاط استان و کشور نیست، مراقب باشند چه میکنند.
کاربر دیگری نوشت: بانیان وضع موجود مخفی نشوند و جوابگو باشند!!!
بهمن سال ۹۰ بود، فضای سیاسی شهرستان از یک سو بشدت انتخاباتی بود و از سوی دیگر دره عمیق قومیت شکل گرفته بود، قضیه از این قرار بود که چند ماه قبل علی فولادی مدیرعامل بومی نفت و گاز گچساران بنا به توصیه اکبر علیزاده و سید قدت حسینی بحرینی به وزیر نفت برکنار میشود. آن روز این شایعه کلید خورد که فولادی در مقابل انتقال شرکت نفت گچساران به یاسوج مقاومت کرده است و همین مقاومت موجب عزل او شده است.
هیچگاه واقعیت امر اثبات نشد ولی همین موضوع شکاف بزرگی را در استان شکل داد که ما حصل آن شعار تشکیل استان خوزستان شرقی و جدا شدن گچساران و باشت از استان کهگیلویه و بویراحمد بود.
در آن فضای انتخاباتی کاندیداهای مختلف هم با دمیدن به این شیپور و بیان این مطالبه مردم توانسته بودند که سبد رأی خود را سنگینتر کنند.
خوب به یاد دارم در همان زمان مصاحبهای از غلامرضا تاجگردون در یک نشریه محلی خواندم که در جواب این سؤال، اینطور پاسخ داده بود که:"جدا شدن از کهگیلویه و بویراحمد اولاً شدنی نیست، ثانیاً چه تضمینی هست که در استان جدید حقمان را بیشتر نخورند؟ ما باید خودمان را قوی کنیم و حقمان را بگیریم چه در این استان چه در کل کشور" آن سال تاجگردون پیروز انتخابات شد و شد آنچه باید میشد.
غلامرضا تاجگردون با شناختی که از بودجه داشت و همینطور روابط حسنهای که با سران مملکتی داشت دهه نود را در استان به نام خود ثبت کرد، شرایط به گونهای بود که یا مدیری را مستقیماً از شهر خود مدیرکل میکرد یا هم اگر از شهر دیگر بودند باید نظر نهایی را از او میگرفتند. تاجگردون به خوبی نقش نیروی انسانی در توسعه را میدانست به همین خاطر در جاهای مهم شروع به مهره چینی کرد. به اسامی زیر دقت کنید.
، به موارد زیر دقت کنید:
برنامه و بودجه:
حسن نوروزی مدیرکل
سینایی معاون
کرمی معاون
حسن زاده حراست
محمدی مدیر
موسوی معاون
سهمگین معاون
بهرامی مدیر
آموزش و پرورش:
حاج زارع پور مدیرکل
اردشیر یاری معاونت پشتیبانی و توسعه
رضاپور مدیر
رمضانی مدیر
حسینی نیک دانشگاه فرهنگیان
هاشمی دانشگاه فرهنگیان
سید رضا حسینی نوسازی مدارس
استانداری:
جعفر گوهرگانی معاون
نشاطی مدیرکل
محمدی تبار مدیرکل هم نیروی انسانی هم بحران
سهمگین مدیرکل
و...
اقتصاد و دارایی:
ذوالقدر مالیات
اسدی مدیرکل خزانه
جنتی مالیات
گمرک:
احمدی مدیرکل
بهداشت و درمان:
پورانفر معاون پشتیبانی
غلام نژاد معاون پشتیبانی
استوار معاون پشتیبانی
قایدی معاون پشتیبانی
بابویی معاون پشتیبانی
زندی معاون
ماری اوریاد مالی
شکیبایی مالی
ظفری مالی
قیطاسی معاون
علی پور پیراپزشکی
بیمهها:
حسینی سلامت
مرزبان آتیه سازان
یوسفی دانا
نطری سرمد
پشتدار ایران
نوروزی ایران
آب و فاضلاب:
لدنی مدیرکل
فتحی معاون
جنتی معاون
عبدالخانی معاون
هفت لنگی معاون
مقیمی معاون
گشتاسبی معاون
ویسی معاون
عباسی معاون
رضایی مدیر
آب منطقهای:
مصلح مدیرکل
محمدزاده معاون
قدمی معاون
جهاد و کشاورزی:
گوهرگانی مدیرکل
ویسی معاون پشتیبانی
عسگری معاون
بهمنش مدیرکل دامپزشکی
بلادی امور عشایر مدیر
ازادی امور عشایر مدیر
محمدی مدیر مرکز تحقیقات
محمدی مدیر بانک کشاورزی
علیرضا نژاد معاون سازمان
جلیل منابع طبیعی
برق
شمس
دانشگاه
نیکدار رییس
رضوانی معاون دانشگاه
کاظمی ریاست جهاد دانشگاهی
رشیدی ریاست جهاد دانشگاهی
فرهنگ و ارشاد:
پیرسبزی مدیرکل
علیپور معاونت
کار و رفاه اجتماعی:
مظاهری مدیرکل
نیک مرام مدیرکل
اسدی مدیر فنی و حرفهای
قادرپناه مدیر تعاون
حسینی معاونت بهزیستی
نقدی معاونت بهزیستی
عباس نور محمدی مدیرکل تأمین اجتماعی
ورزش و جوانان
عنبریان معاونت پشتیبانی
کرمی معاونت پشتیبانی
بنیاد شهید
بهرامی معاونت
مخابرات:
کرمی معاونت
بازی پور معاونت
میراث فرهنگی
صفایی مدیرکل
قبادی معاونت پشتیبانی
راه و شهرسازی:
علیمردانی مدیرکل
پارسایی معاونت
موسوی معاونت
و...
اسامی اینچنین بسیار وجود دارد، و موارد مشابه دیگر در تهران و دیگر استانها مخصوصاً فارس و خوزستان و بوشهر که همگی با به قدرت رسیدن غلامرضا تاجگردون به یاسوج رفتند و روند توسعه گچساران و باشت را سرعت بخشیدند و حاصل آن ساخت جادهها، بیمارستانها و اماکن ورزشی و... در دو شهرستان بوده است و اینک در نبود نمایندهای قوی شاهد عزل یک به یک این عزیزان فرزندان گچساران و باشت هستیم و بیم شنیدن دوباره شعار شوم جدایی از استان کهگیلویه و بویراحمد. و دوباره دره عمیق جدایی در استان را افرادی حفر کردند که بعد از رد غیرقانونی اعتبارنامه تاجگردون میگفتند که گچساران را خدا آزاد کرد و سید قدرت در جوابشان میگفت امروز مردم یاسوج از مردم گچساران خوشحالترند و به راستی هم اینچنین بود.!!!! و امروز باید افرادی که در ساختن این فاجعه شریک بودهاند جوابگو باشند و مردم و جوانان از آنها مطالبه عزت از دست رفته شهرشان را کنند.
آقای استاندار و نمایندگان پرنفوذ کهگیلویه بزرگ و بویراحمد؛ قصد تحقیر گچساران و باشت را دارید؟؟
کاربر دیگری در متنی آورده است: ما دیروز. شعار مبارزه با تعبیض سردادیم!
اما امروز که مورد تبعیض واقع شدیم دیگرانی که شعار، ندادن، بلندگوی فریاد، مردم مورد ستم. و تبعیض گچساران و باشت هستن، و در رسانههای خود، این فریاد سر میدهند،
اینجانب ابراهیم طالبی لار به عنوان مسئول کمیته حقوقی قضایی ستاد آیت الله رئیسی که به خاطر شعار مبارزه با بی عدالتی در برنامه دولت مردمی، به اقای رئیس جمهور اعتماد کردیم، ودلیل انتخاب اکثریت ملت شریف ایران، همین شعار دولت بود، این روزها شاهد هستیم، ودر عمل، مقام عالی دولت جناب اقای استاندار، در استان کهگیلویه وبویر احمد، به عنوان نماینده دولت با هر طرز فکر، وتفکری، ازسه حوزه انتخابیه، نیروهای انسانی نخبه یک حوزه، را از صحنه مدیریتی استان حذف نموده، و عملا جغرافیا گچساران و باشت در دولت مردمی از مدیریت استان حذف شده است، و لازمه به ذکر است ما معتقدیم وایمان داریم که هویت قومی یک تصور است نه یک واقعیت، وکسانی که دنبال برجسته نمودن هویت قومی هستن، افرادی میباشند که دنبال منافع سیاسی واقتصادی خود هستن واین ایراد و اعتراض ما خارج از قومیت گرایی فقط از روی مطالبه گری عدالت خواهی میباشد، وقطعا وجدانهای بیدار با ما هم عقیدهاند، از عموم فعالان سیاسی، دانشجویی، نخبگان، و اعضای ستادهای مردمی، مرکزی، جوانان، و سایر ائتلافهای حامیان دولت در این دوشهرستان، و عموم فعالان سیاسی جامعه در داخل خارج از این محدوده، و مرز جغرافیایی، بویژه رسانههای تقاضا مندیم، تا با نقد کارشناسی، و منصفانه این موضوع را به چالش، کشیده و علت این کار از نماینده عالی دولت در استان جویا شود، معیار و ملاک نماینده عالی دولت در انتصابات چه بوده؟ که نخبگان این دوشهرستان فاقد این معیارها هستن. لذا به دلیل این تبعیض، و یافتن پاسخ به این سؤال، دعوت میشود و جهت احقاق حقوق نخبگان، دست یاری به سوی همهی شما دراز میکنیم. و ملتمسانه تقاضا داریم تمام تلاش خودرا در این پویش خود جوش مردمی، که خواسته تمام جوانان این شهر است از هر تفکر وجناحی ما را در جمع اوری امضا و دادخواهی به ریاست جمهور، وزیر کشور، شورای نگهبان، و بیت رهبری، و رسیدگی به این تبعیض یاری و همراهی کنید، ما معتقدیم حق گرفتنی است نه دادنی.
در پایان هرچند مقام معظم رهبری، دخالت نمایندگان را در در خصوص انتصابات دولت منع نموده و مورد توصیه اکید قرار داده. و برای همهی ما، و هم، نماینده مجلس شورای اسلامی شهرستانهای گچساران و باشت، حجت شرعی است، اما از نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی تقاضا داریم با ابزار قانونی از جمله سؤال و استیضاح دولت با توجه به وعده انتخاباتی (که با شعار عدالت اعتماد مردم را جلب کرد) پیگیر حقوق موکلین خود در مجلس به خاطر این رفتار نماینده عالی دولت باشد. چطور شهرستان گچساران و باشت اولین مبارزان انقلابی بودن، که مسجد شهیدان این شهر یادگار انهاست، و در زمان جنگ با دادن صدها شهید و جانباز و آزاده که خود هم از این چند صدها ایثارگر هست اما از نظر مقام عالی استان فاقد نیروی انسانی نخبه جهت مدیریت میباشد، قطعاً با هر استدلالی از هیچکس این موضوع، قابل قبول نیست مقامات اجرایی از بالا به پایین باید پاسخگو باشند و اصلا ما انقلاب کردیم که مسئولین در مقابل رفتار خود در مقابل مردم پاسخگو باشند.
با سپاس از برادرانی که ما را همراهی مینمایند و احترام برای دوستانی که با هر دلیلی که دارند در این پویش شرکت نمیکنند.
به گزارش کبنا، همیشه با تغییر دولتها، شیوه مدیریت دستگاهها و نهادهای مختلف نیز تغییر میکند. طبیعی است که هر دولت بر اساس گفتمان خاص خود، دست به چینش نیروها میزند و اساساً برای پیشبرد برنامهها و وعدههای انتخاباتیاش از نیروهای همسو با گفتمان دولت استفاده میکند. بنابراین تغییر مدیران نه تنها امری مذموم نیست، بلکه در راستای تحقق وعدههای دولت، کاملاً پسندیده است. اما مشکل زمانی شروع میشود که در این تغییرات، معیارهای مورد نظر در بستر هر منطقه رعایت نشوند.
در کهگیلویه و بویراحمد که این روزها در گیر و دار تغییر مدیران دستگاههای مختلف قرار دارد، وضعیت به گونهای متفاوت است. در اینجا به دلیل بستر و بافت خاص آن، علاوه بر معیارهای مورد نظرِ شایستگی و تخصص، که همگی میدانیم، لازم است که بافت جغرافیایی و بستر خاص آن نیز مدنظر قرار گیرد و از شایستگان و متخصصان هر منطقه به قدر لازم استفاده شود. واضح است که تبعیضهای منطقهای منجر به سرخوردگی نخبگان آن میشود. در حالی که سهم دو شهرستان بویراحمد و کهگیلویه در این انتصابات کاملاً دیده شده، اما گچساران و باشت گویی به کلی فراموش شدهاند. همین موضوع کاربران فضای مجازی و برخی از رسانهها را واداشته است که در شبکههای اجتماعی به بحث و اعتراض در این مورد بپردازند. البته ذکر این نکته لازم است که دولت تغییر کرده و مردم رأی به دولت دیگری دادهاند و تغییر مدیریتها از نشانههای دموکراسی و جابجایی مدیران امری طبیعی است و کسی نباید این امورات را به دل بگیرد. رعایت عدالت در تقسیم مدیریتها امید دهنده و از الزامات نشاط سیاسی و توسعه سیاسی است.
کاربری در فضای مجازی نوشت: همواره خیلی تمایل نداشتهام وارد بحثهایی با چاشنی نگاه منطقهای شوم، اینکه چه کسی از کدام طایفه و منطقه استان مسئولیت میگیرد، همه فرزندان استان هستند و مهم این است که افراد شایسته بر سر کار بیایند و خدمتی به مردم مظلوم و محروم استان ارائه دهند.
اما خب همواره پشت انتصابات، افراد و جریانات و حرکتهایی توام با شیطنت بوده و یک رقابت و ولع قدرت دیرینهای خوابیده است. شاید هم طبیعی باشد جریان یا فردی که در استان زور بیشتری دارد اندکی بیشتر از سایر نقاط استان پروژه، بودجه و کرسیهای مدیریتی را جذب کند. اما چیزی در این دوره و این روزها در حال اتفاق است از اندکی گذشته و سهم یک منطقه آن هم مهمترین حوزه استان در کشور بطور کامل نادیده گرفته شده است.
با سرعت گرفتن انتصابات در استان در راستای اهداف دولت سیزدهم هر روز نام مدیرکلهای جدید و اینکه از کدام منطقه و مورد حمایت کدام نماینده استان شنیده میشود که نامی از گچساران و باشت نیست. این چه عدالتی است؟
بیش از ۱۶ مدیرکل در کنار معاونتهای مهم استانداری و دانشگاهی و ... همه ظاهراً سهم دو منطقه و دو نماینده دیگر استان شده است. آیا در حوزه گچساران و باشت به اندازه انگشتان دست هم فرد لایقی نبود؟؟
آقایان خوش اشتها در خفا عملاً سهم یک منطقه را نادیده میگیرند که این حرکت شما پنهان نخواهد ماند. متاسفانه استاندار در این زمینه بر خلاف شعارها و وعدههای دولت مثبت ظاهر نشده و عملاً منفعل مانده است و در مقابل این نحوه سهم خواهی و چینش مدیریتی سکوت کرده است.
عزت حوزه گچساران و باشت کمتر از دیگر نقاط استان و کشور نیست، مراقب باشند چه میکنند.
کاربر دیگری نوشت: بانیان وضع موجود مخفی نشوند و جوابگو باشند!!!
بهمن سال ۹۰ بود، فضای سیاسی شهرستان از یک سو بشدت انتخاباتی بود و از سوی دیگر دره عمیق قومیت شکل گرفته بود، قضیه از این قرار بود که چند ماه قبل علی فولادی مدیرعامل بومی نفت و گاز گچساران بنا به توصیه اکبر علیزاده و سید قدت حسینی بحرینی به وزیر نفت برکنار میشود. آن روز این شایعه کلید خورد که فولادی در مقابل انتقال شرکت نفت گچساران به یاسوج مقاومت کرده است و همین مقاومت موجب عزل او شده است.
هیچگاه واقعیت امر اثبات نشد ولی همین موضوع شکاف بزرگی را در استان شکل داد که ما حصل آن شعار تشکیل استان خوزستان شرقی و جدا شدن گچساران و باشت از استان کهگیلویه و بویراحمد بود.
در آن فضای انتخاباتی کاندیداهای مختلف هم با دمیدن به این شیپور و بیان این مطالبه مردم توانسته بودند که سبد رأی خود را سنگینتر کنند.
خوب به یاد دارم در همان زمان مصاحبهای از غلامرضا تاجگردون در یک نشریه محلی خواندم که در جواب این سؤال، اینطور پاسخ داده بود که:"جدا شدن از کهگیلویه و بویراحمد اولاً شدنی نیست، ثانیاً چه تضمینی هست که در استان جدید حقمان را بیشتر نخورند؟ ما باید خودمان را قوی کنیم و حقمان را بگیریم چه در این استان چه در کل کشور" آن سال تاجگردون پیروز انتخابات شد و شد آنچه باید میشد.
غلامرضا تاجگردون با شناختی که از بودجه داشت و همینطور روابط حسنهای که با سران مملکتی داشت دهه نود را در استان به نام خود ثبت کرد، شرایط به گونهای بود که یا مدیری را مستقیماً از شهر خود مدیرکل میکرد یا هم اگر از شهر دیگر بودند باید نظر نهایی را از او میگرفتند. تاجگردون به خوبی نقش نیروی انسانی در توسعه را میدانست به همین خاطر در جاهای مهم شروع به مهره چینی کرد. به اسامی زیر دقت کنید.
، به موارد زیر دقت کنید:
برنامه و بودجه:
حسن نوروزی مدیرکل
سینایی معاون
کرمی معاون
حسن زاده حراست
محمدی مدیر
موسوی معاون
سهمگین معاون
بهرامی مدیر
آموزش و پرورش:
حاج زارع پور مدیرکل
اردشیر یاری معاونت پشتیبانی و توسعه
رضاپور مدیر
رمضانی مدیر
حسینی نیک دانشگاه فرهنگیان
هاشمی دانشگاه فرهنگیان
سید رضا حسینی نوسازی مدارس
استانداری:
جعفر گوهرگانی معاون
نشاطی مدیرکل
محمدی تبار مدیرکل هم نیروی انسانی هم بحران
سهمگین مدیرکل
و...
اقتصاد و دارایی:
ذوالقدر مالیات
اسدی مدیرکل خزانه
جنتی مالیات
گمرک:
احمدی مدیرکل
بهداشت و درمان:
پورانفر معاون پشتیبانی
غلام نژاد معاون پشتیبانی
استوار معاون پشتیبانی
قایدی معاون پشتیبانی
بابویی معاون پشتیبانی
زندی معاون
ماری اوریاد مالی
شکیبایی مالی
ظفری مالی
قیطاسی معاون
علی پور پیراپزشکی
بیمهها:
حسینی سلامت
مرزبان آتیه سازان
یوسفی دانا
نطری سرمد
پشتدار ایران
نوروزی ایران
آب و فاضلاب:
لدنی مدیرکل
فتحی معاون
جنتی معاون
عبدالخانی معاون
هفت لنگی معاون
مقیمی معاون
گشتاسبی معاون
ویسی معاون
عباسی معاون
رضایی مدیر
آب منطقهای:
مصلح مدیرکل
محمدزاده معاون
قدمی معاون
جهاد و کشاورزی:
گوهرگانی مدیرکل
ویسی معاون پشتیبانی
عسگری معاون
بهمنش مدیرکل دامپزشکی
بلادی امور عشایر مدیر
ازادی امور عشایر مدیر
محمدی مدیر مرکز تحقیقات
محمدی مدیر بانک کشاورزی
علیرضا نژاد معاون سازمان
جلیل منابع طبیعی
برق
شمس
دانشگاه
نیکدار رییس
رضوانی معاون دانشگاه
کاظمی ریاست جهاد دانشگاهی
رشیدی ریاست جهاد دانشگاهی
فرهنگ و ارشاد:
پیرسبزی مدیرکل
علیپور معاونت
کار و رفاه اجتماعی:
مظاهری مدیرکل
نیک مرام مدیرکل
اسدی مدیر فنی و حرفهای
قادرپناه مدیر تعاون
حسینی معاونت بهزیستی
نقدی معاونت بهزیستی
عباس نور محمدی مدیرکل تأمین اجتماعی
ورزش و جوانان
عنبریان معاونت پشتیبانی
کرمی معاونت پشتیبانی
بنیاد شهید
بهرامی معاونت
مخابرات:
کرمی معاونت
بازی پور معاونت
میراث فرهنگی
صفایی مدیرکل
قبادی معاونت پشتیبانی
راه و شهرسازی:
علیمردانی مدیرکل
پارسایی معاونت
موسوی معاونت
و...
اسامی اینچنین بسیار وجود دارد، و موارد مشابه دیگر در تهران و دیگر استانها مخصوصاً فارس و خوزستان و بوشهر که همگی با به قدرت رسیدن غلامرضا تاجگردون به یاسوج رفتند و روند توسعه گچساران و باشت را سرعت بخشیدند و حاصل آن ساخت جادهها، بیمارستانها و اماکن ورزشی و... در دو شهرستان بوده است و اینک در نبود نمایندهای قوی شاهد عزل یک به یک این عزیزان فرزندان گچساران و باشت هستیم و بیم شنیدن دوباره شعار شوم جدایی از استان کهگیلویه و بویراحمد. و دوباره دره عمیق جدایی در استان را افرادی حفر کردند که بعد از رد غیرقانونی اعتبارنامه تاجگردون میگفتند که گچساران را خدا آزاد کرد و سید قدرت در جوابشان میگفت امروز مردم یاسوج از مردم گچساران خوشحالترند و به راستی هم اینچنین بود.!!!! و امروز باید افرادی که در ساختن این فاجعه شریک بودهاند جوابگو باشند و مردم و جوانان از آنها مطالبه عزت از دست رفته شهرشان را کنند.
آقای استاندار و نمایندگان پرنفوذ کهگیلویه بزرگ و بویراحمد؛ قصد تحقیر گچساران و باشت را دارید؟؟
کاربر دیگری در متنی آورده است: ما دیروز. شعار مبارزه با تعبیض سردادیم!
اما امروز که مورد تبعیض واقع شدیم دیگرانی که شعار، ندادن، بلندگوی فریاد، مردم مورد ستم. و تبعیض گچساران و باشت هستن، و در رسانههای خود، این فریاد سر میدهند،
اینجانب ابراهیم طالبی لار به عنوان مسئول کمیته حقوقی قضایی ستاد آیت الله رئیسی که به خاطر شعار مبارزه با بی عدالتی در برنامه دولت مردمی، به اقای رئیس جمهور اعتماد کردیم، ودلیل انتخاب اکثریت ملت شریف ایران، همین شعار دولت بود، این روزها شاهد هستیم، ودر عمل، مقام عالی دولت جناب اقای استاندار، در استان کهگیلویه وبویر احمد، به عنوان نماینده دولت با هر طرز فکر، وتفکری، ازسه حوزه انتخابیه، نیروهای انسانی نخبه یک حوزه، را از صحنه مدیریتی استان حذف نموده، و عملا جغرافیا گچساران و باشت در دولت مردمی از مدیریت استان حذف شده است، و لازمه به ذکر است ما معتقدیم وایمان داریم که هویت قومی یک تصور است نه یک واقعیت، وکسانی که دنبال برجسته نمودن هویت قومی هستن، افرادی میباشند که دنبال منافع سیاسی واقتصادی خود هستن واین ایراد و اعتراض ما خارج از قومیت گرایی فقط از روی مطالبه گری عدالت خواهی میباشد، وقطعا وجدانهای بیدار با ما هم عقیدهاند، از عموم فعالان سیاسی، دانشجویی، نخبگان، و اعضای ستادهای مردمی، مرکزی، جوانان، و سایر ائتلافهای حامیان دولت در این دوشهرستان، و عموم فعالان سیاسی جامعه در داخل خارج از این محدوده، و مرز جغرافیایی، بویژه رسانههای تقاضا مندیم، تا با نقد کارشناسی، و منصفانه این موضوع را به چالش، کشیده و علت این کار از نماینده عالی دولت در استان جویا شود، معیار و ملاک نماینده عالی دولت در انتصابات چه بوده؟ که نخبگان این دوشهرستان فاقد این معیارها هستن. لذا به دلیل این تبعیض، و یافتن پاسخ به این سؤال، دعوت میشود و جهت احقاق حقوق نخبگان، دست یاری به سوی همهی شما دراز میکنیم. و ملتمسانه تقاضا داریم تمام تلاش خودرا در این پویش خود جوش مردمی، که خواسته تمام جوانان این شهر است از هر تفکر وجناحی ما را در جمع اوری امضا و دادخواهی به ریاست جمهور، وزیر کشور، شورای نگهبان، و بیت رهبری، و رسیدگی به این تبعیض یاری و همراهی کنید، ما معتقدیم حق گرفتنی است نه دادنی.
در پایان هرچند مقام معظم رهبری، دخالت نمایندگان را در در خصوص انتصابات دولت منع نموده و مورد توصیه اکید قرار داده. و برای همهی ما، و هم، نماینده مجلس شورای اسلامی شهرستانهای گچساران و باشت، حجت شرعی است، اما از نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی تقاضا داریم با ابزار قانونی از جمله سؤال و استیضاح دولت با توجه به وعده انتخاباتی (که با شعار عدالت اعتماد مردم را جلب کرد) پیگیر حقوق موکلین خود در مجلس به خاطر این رفتار نماینده عالی دولت باشد. چطور شهرستان گچساران و باشت اولین مبارزان انقلابی بودن، که مسجد شهیدان این شهر یادگار انهاست، و در زمان جنگ با دادن صدها شهید و جانباز و آزاده که خود هم از این چند صدها ایثارگر هست اما از نظر مقام عالی استان فاقد نیروی انسانی نخبه جهت مدیریت میباشد، قطعاً با هر استدلالی از هیچکس این موضوع، قابل قبول نیست مقامات اجرایی از بالا به پایین باید پاسخگو باشند و اصلا ما انقلاب کردیم که مسئولین در مقابل رفتار خود در مقابل مردم پاسخگو باشند.
با سپاس از برادرانی که ما را همراهی مینمایند و احترام برای دوستانی که با هر دلیلی که دارند در این پویش شرکت نمیکنند.