تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۹
کد مطلب : ۴۵۱۷۰۹
با ورود مجلس دهم به نیمه دوم خود جبههبندی اصولگرایان آشکارتر میشود
قالیباف زیر فشار کندرو و تندرو
۰
کبنا ؛از خرداد امسال مجلس یازدهم از نیمه گذشت. هر چه به پایان این مجلس نزدیک میشویم جبههبندی اصولگرایانی که کلیت این مجلس را در اختیار دارند آشکارتر میشود. طیف سنتیتر همچنان اصرار دارد در قالبهای گذشته فعالیت کند. طیفهای تندروتر که بیشتر به اسمهایی چون پایداری یا دلواپسان شناخته میشدند هم به عبور از دولت فعلی فکر میکنند و البته وجه مشترک هر دو بخش نقدهای تندی است که به محمد باقر قالیباف دارند و گاهی او را از حملات خود بیبهره نمیگذارند. هر چند که طرفداران قالیباف و دولت نیز در این جبههبندی نه چندان آشکار ولی به هر رو در رقابتی پنهان با یکدیگر قرار دارند.
وارد بحث سوپر انقلابی نمیشوم
اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه دیروز در پاسخ به این سؤال که آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس چندین بار در جلسات خود واژه سوپر انقلابی را عنوان کرده و از آنها انتقاد میکند. منظور آقای قالیباف از سوپر انقلابیها چه کسانی هستند. گفت:امیدوارم آقای قالیباف فارسی را پاس بدارد چون واژه سوپر انقلابی نصف فارسی و نصف لاتین است. مسأله دوم اینکه نمیتوانم این مسائل را پاسخ دهم چون من قالیباف نیستم و او باید قصد و نیت خود را از گفتن این حرف بگوید. وی تصریح کرد: بنابراین من وارد بحث سوپر انقلابی نمیشوم. اگر قرار است همه با هم در کشور کار کنیم باید از حالت تقابلی بیرون بیاییم، قدرت تحمل یکدیگر را داشته باشیم، برای هم ارزش قائل باشیم و طوری حرف بزنیم که دشمن سوءاستفاده نکند. انتقادات بادامچیان از قالیباف به این مورد ختم نشد. ۲۶ مرداد سالجاری دبیرکل حزب موتلفه یادآور شد: شورای وحدت نافی فعالیت حزبی نیست و در آینده جزئیات اخبار شورای وحدت نیز منتشر میشود. برای دولت حزبی برنامه داریم و از برنامههای دولت حمایت میکنیم. بادامچیان در رابطه با برخی اختلاف نظرها در مجلس شورای اسلامی افزود: اختلاف نظر در مجلس طبیعی است. برای مثال آقای میرسلیم شجاعت بیان دارد و به هزینه فکر نمیکند و انتقاد از آقای قالیباف نشأت گرفته از همین است. نمایندگان مطابق وظیفه عمل میکنند و نمیشود آنها را از انجام وظیفه منع کرد.
وی خاطرنشان کرد: اوضاع حزب موتلفه خوب است و نتیجه آن در انعکاس اخبار در رسانههای غربی و معاند دیده میشود. ۲۶ مهر سال گذشته هم اسدالله بادامچیان در بیان مواضع هفتگی این حزب با تشکر از ارائه به موقع گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه ۹۹، گفت: اعلام شده انتشار تفریغ تبصرههای ۱، ۴، ۵ و ۱۴ ماده واحده دارای طبقهبندی است و فقط در اختیار رئیس مجلس قرار میگیرد. دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: بدیهی است که اسناد و موارد محرمانه و سری بهطور علنی اعلام نمیشود اما اطلاع مردم از بودجه و تفریغ آن حق عام است که در اصل ۵۵ قانون اساسی به آن توجه شده و رئیس مجلس نیز باید به این اصل توجه داشته باشد. بهمن ۹۷ بود که بادامچیان درباره عدم حضور آقای قالیباف در شورای وحدت گفت: حامیان قالیباف در ائتلاف نرفتند البته حزب و تشکلایشان نرفت و در جلسه شورای وحدت هم حضور نیافتند. در شورای وحدت به روی همه باز است.
ضربه میرسلیم بر طبل مخالفان با قالیباف
میرسلیم هم مانند بادامچیان انتقاداتی را روانه قالیباف کرده است. تیر سالجاری بود که این عضو موتلفه که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست، گفته بود: «تأخیر در رسیدگی به تخلفات صورت گرفته در شهرداری زمان قالیباف، میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که عمده این علتها جنبه ساختاری دارد. » وی درباره علت تأخیر دستگاه قضا در رسیدگی به مستندات تخلفات شهرداری در زمان قالیباف متذکر شد: تأخیر در رسیدگی به تخلفات صورت گرفته در شهرداری زمان قالیباف، میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که عمده این علتها جنبه ساختاری دارد. یعنی پرونده در اختیار کسانی قرار میگیرد که آنها بهجای تصمیمگیری سریع، آن را راکد و معلق نگه میدارند تا زمان بگذرد که نباید این اتفاق صورت بگیرد چرا این کار را میکنند؟ برای اینکه در راستای منافع دیگران نیست. » میرسلیم در فروردین ۱۴۰۰ هم گفت: « آقای قالیباف از مدیران با سابقه اجرائی است و از فرماندهان نیروی هوایی سپاه بوده قبل از آنکه فرماندهی نیروی انتظامی را برعهده گیرد و پس از آن نیز دوازده سال شهردار تهران بوده است. اغلب او را مدیری با جرأت از نظر اجرائی میشناسند لکن در دوران مدیریت او در شهرداری تهران مفاسدی که قبلاً آغاز شده بود نه تنها متوقف نشد که تشدید شد تا آنجا که منتهی شد به محکومیت نزدیکترین همکار و جانشین او یعنی عیسی شریفی؛ چه بگوئیم آقای قالیباف از جرائم تخلفات عیسی شریفی خبر داشته و چه بگوئیم خبر نداشته و به او خیانت شده، نقطه قوت مدیریتی محسوب نمیشود. » مرداد ۹۹ میرسلیم تصریح کرد: «آقای قالیباف در دوران مسئولیتهای اجرائی خود خدمات ارزندهای انجام داده که باید تقدیر شود؛ در همان حال زیر نظرایشان اشتباهاتی رخ داده که بهموقع بهایشان تذکر کتبی و شفاهی دادهام و باید اصلاح میشد و به این جا نمیرسید که جانشین مورد اعتمادایشان دستگیر و گرفتار شود و بسیاری از مدیران شهرداری درگیر مفاسد شوند.»
دیــروز و امـروز پـایداریها
در جریانشناسی سیاسی ایران نباید به دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا بسنده کرد چرا که جریانهایی با گفتمان جدا از این دو جریان اصلی ظهور و بروز میکنند و البته باید در نظر داشت که عمر فعالیت آنها زیاد نیست. از جمله این جریانها میتوان به حلقه اطرافیان مرحوم آیت الله مصباح یزدی و در مقیاس کوچکتر به حامیان احمدینژاد اشاره کرد که اکنون دیگر چندان نمیتوان نشانی از آنها یافت. ویژگی این جریانها تلاش برای ایجاد گفتمان جدید است به عنوان نمونه مصباح یزدی بر حکومت اسلامی تأکید داشت و ایجاد تمدن اسلامی و... میتوانست برنامههای بعدی او باشد. جملاتی از قبیل «پذیرفتن اسلام با پذیرش دموکراسی در قانونگذاری سازگار نیست»، «این حکومت باید از سوی مردم پذیرفته شود چون حکم خداست»، «اینها ارزشهای اسلامی نیست، مثل دموکراسی و آزادی»، «انتخاب واژه جمهوری برای نفی سلطنت بود، نه جمهوری تحت آرا و هوسهای مردم» که ایسنا به آنها اشاره کرده، بخشی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی بود، دیدگاهی که بخشی از جریان اصولگرا در ظاهر خود را حامی آن نشان میداد اما در سخن و کردار گامی به سمت تحقق آن برنمیداشت. نگاه مصباح یزدی با امثال شهید مطهری همخوانی نداشت. مصباح در سال ۹۴ چنین گفت: «یکی از ستارگان عالم تحقیق در بین روحانیت استاد شهید مطهری بودند که برجستهترین بعد پژوهشهایایشان تحقیقات فلسفی بود و بقیه موضوعات فرع آن بود، شهید مطهری تنها منبع تحقیقاتشان کتاب فارسی سیر حکمت در اروپا بود که بر اساس همان یک کتاب نظرات فلاسفه غربی را به چالش میکشید که این در نوع خود از عجائب عالم پژوهش است. » کتابی که آیت الله مصباح بدان اشاره کرد، از محمدعلی فروغی است که جلد اول آن در سال ۱۳۱۰ منتشر شد. جلد دوم و سوم به ترتیب در سالهای ۱۳۱۸ و ۱۳۲۰ انتشار یافت. این کتاب نخستین اثر دقیق و منظم از فلسفه غرب در ایران است. این کتاب در واقع شامل سه جلد و یک ضمیمه است. جلد اول شامل یازده فصل است. در این جلد فروغی تاریخ فلسفه و علم را از حکمای پیش از سقراط تا دکارت و سده هفدهم میلادی به شکلی مجمع توضیح و تشریح میکند!
سرنوشت یاران
اما یاران مصباح یزدی پس از درگذشت او چه میکنند. بخش سنتی این جبهه جایگاه قبل را ندارد بهویژه پس از درگذشت روحا... حسینیان و علی اصغر زارعی از وزن این بخش جبهه پایداری کاسته شد و کسانی چون مرتضی آقاتهرانی و سقای بیریا باقی ماندند. صادق محصولی که دبیرکل جبهه پایداری بود به ناگاه ناپدید شد و دیگرانی هم بودند که ترجیح دادند دیده نشوند. برخی از اعضای این جبهه تلاش کردند گفتمان مصباح زنده باقی بماند، مانند سقای بیریا که در ۱۴۰۰ گفت: « آیت الله مصباح به مدت ۲۰ سال برنامهای تحت عنوان کانون طلوع داشت که در آن شاگردان نخبه او حضور داشتند و شاگردان مطالب را ارائه میکردند. شاگردانی که در برنامه مذکور حضور داشتند، هر کدام در رشته و حیطه مطالعات خود تکثیر شده استاد هستند، به این معنی که از اخلاق و علم او بهره بردند و در حقیقت در مجموعه شاگردان او، چندین مصباح حضور دارند. بنابراین حضور چنین شاگردانی خلأ حضور آیتا... مصباح را بیشتر پوشش میدهد. در مجموع درست است که در این یک سال گذشته به دلیل نبودن آیت الله مصباح غمگین هستیم و دلمان برای استاد تنگ میشود و هیچ چیزی جای او را پر نمیکند اما آثار و شاگردان به جا مانده از آیت الله مصباح، منجر به این میشود که خلأ ناشی از نبودن او پوشش داده شود.» برخی از اظهارات سقای بیریا به این نتیجه رسیدند که شورای فقهی مخفی جبهه پایداری تشکیل میشود اما ظاهراً آنچه سقای بیریا بیان کرد نوعی تلاش برای عدم گسست در جبهه پایداری بود. برخی هم در زمان حیات آیتا... مصباح از مجموعه او جدا شدند مانند آیت الله محسن غرویان که منتقد استاد شد.
سیاست جایگزین
آرمان ملی در پایان این گزارش نوشت: نکته قابل تامل آنجاست که پس از درگذشت آیت الله مصباح یزدی این تئوریها و گفتمانها چندان مطرح نشده است و حتی شاگردان او چندان دنبالهروی این گفتمان نبودند. بدون شک جبهه پایداری بیشترین نزدیکی را به تفکر مرحوم مصباح یزدی دارند اما اعضای این جبهه مشی دیگری پیش گرفتند که سیاسی بود. تعداد اعضای جبهه پایداری در مجلس زیاد است و از زمان آغاز دولت سیزدهم مشاهده شد که بعضا سر ناسازگاری با پاستورنشینان دارند. از سویی هم درصدد کاستن از جایگاه قالبیاف هستند. یکی از اختلافات واضح پایداری با قالیباف به زمان انتخابات رئیس مجلس در بهار امسال مربوط بود چنانکه احمدی بیغش عضو جبهه پایداری گفت: «ریاست مجلس قالیباف در شأن نظام نبوده است» از سوی دیگر حملات مکرر قالیباف به سوپر انقلابیها را نباید فراموش کرد.
وارد بحث سوپر انقلابی نمیشوم
اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه دیروز در پاسخ به این سؤال که آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس چندین بار در جلسات خود واژه سوپر انقلابی را عنوان کرده و از آنها انتقاد میکند. منظور آقای قالیباف از سوپر انقلابیها چه کسانی هستند. گفت:امیدوارم آقای قالیباف فارسی را پاس بدارد چون واژه سوپر انقلابی نصف فارسی و نصف لاتین است. مسأله دوم اینکه نمیتوانم این مسائل را پاسخ دهم چون من قالیباف نیستم و او باید قصد و نیت خود را از گفتن این حرف بگوید. وی تصریح کرد: بنابراین من وارد بحث سوپر انقلابی نمیشوم. اگر قرار است همه با هم در کشور کار کنیم باید از حالت تقابلی بیرون بیاییم، قدرت تحمل یکدیگر را داشته باشیم، برای هم ارزش قائل باشیم و طوری حرف بزنیم که دشمن سوءاستفاده نکند. انتقادات بادامچیان از قالیباف به این مورد ختم نشد. ۲۶ مرداد سالجاری دبیرکل حزب موتلفه یادآور شد: شورای وحدت نافی فعالیت حزبی نیست و در آینده جزئیات اخبار شورای وحدت نیز منتشر میشود. برای دولت حزبی برنامه داریم و از برنامههای دولت حمایت میکنیم. بادامچیان در رابطه با برخی اختلاف نظرها در مجلس شورای اسلامی افزود: اختلاف نظر در مجلس طبیعی است. برای مثال آقای میرسلیم شجاعت بیان دارد و به هزینه فکر نمیکند و انتقاد از آقای قالیباف نشأت گرفته از همین است. نمایندگان مطابق وظیفه عمل میکنند و نمیشود آنها را از انجام وظیفه منع کرد.
وی خاطرنشان کرد: اوضاع حزب موتلفه خوب است و نتیجه آن در انعکاس اخبار در رسانههای غربی و معاند دیده میشود. ۲۶ مهر سال گذشته هم اسدالله بادامچیان در بیان مواضع هفتگی این حزب با تشکر از ارائه به موقع گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه ۹۹، گفت: اعلام شده انتشار تفریغ تبصرههای ۱، ۴، ۵ و ۱۴ ماده واحده دارای طبقهبندی است و فقط در اختیار رئیس مجلس قرار میگیرد. دبیرکل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: بدیهی است که اسناد و موارد محرمانه و سری بهطور علنی اعلام نمیشود اما اطلاع مردم از بودجه و تفریغ آن حق عام است که در اصل ۵۵ قانون اساسی به آن توجه شده و رئیس مجلس نیز باید به این اصل توجه داشته باشد. بهمن ۹۷ بود که بادامچیان درباره عدم حضور آقای قالیباف در شورای وحدت گفت: حامیان قالیباف در ائتلاف نرفتند البته حزب و تشکلایشان نرفت و در جلسه شورای وحدت هم حضور نیافتند. در شورای وحدت به روی همه باز است.
ضربه میرسلیم بر طبل مخالفان با قالیباف
میرسلیم هم مانند بادامچیان انتقاداتی را روانه قالیباف کرده است. تیر سالجاری بود که این عضو موتلفه که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست، گفته بود: «تأخیر در رسیدگی به تخلفات صورت گرفته در شهرداری زمان قالیباف، میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که عمده این علتها جنبه ساختاری دارد. » وی درباره علت تأخیر دستگاه قضا در رسیدگی به مستندات تخلفات شهرداری در زمان قالیباف متذکر شد: تأخیر در رسیدگی به تخلفات صورت گرفته در شهرداری زمان قالیباف، میتواند علتهای مختلفی داشته باشد که عمده این علتها جنبه ساختاری دارد. یعنی پرونده در اختیار کسانی قرار میگیرد که آنها بهجای تصمیمگیری سریع، آن را راکد و معلق نگه میدارند تا زمان بگذرد که نباید این اتفاق صورت بگیرد چرا این کار را میکنند؟ برای اینکه در راستای منافع دیگران نیست. » میرسلیم در فروردین ۱۴۰۰ هم گفت: « آقای قالیباف از مدیران با سابقه اجرائی است و از فرماندهان نیروی هوایی سپاه بوده قبل از آنکه فرماندهی نیروی انتظامی را برعهده گیرد و پس از آن نیز دوازده سال شهردار تهران بوده است. اغلب او را مدیری با جرأت از نظر اجرائی میشناسند لکن در دوران مدیریت او در شهرداری تهران مفاسدی که قبلاً آغاز شده بود نه تنها متوقف نشد که تشدید شد تا آنجا که منتهی شد به محکومیت نزدیکترین همکار و جانشین او یعنی عیسی شریفی؛ چه بگوئیم آقای قالیباف از جرائم تخلفات عیسی شریفی خبر داشته و چه بگوئیم خبر نداشته و به او خیانت شده، نقطه قوت مدیریتی محسوب نمیشود. » مرداد ۹۹ میرسلیم تصریح کرد: «آقای قالیباف در دوران مسئولیتهای اجرائی خود خدمات ارزندهای انجام داده که باید تقدیر شود؛ در همان حال زیر نظرایشان اشتباهاتی رخ داده که بهموقع بهایشان تذکر کتبی و شفاهی دادهام و باید اصلاح میشد و به این جا نمیرسید که جانشین مورد اعتمادایشان دستگیر و گرفتار شود و بسیاری از مدیران شهرداری درگیر مفاسد شوند.»
دیــروز و امـروز پـایداریها
در جریانشناسی سیاسی ایران نباید به دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا بسنده کرد چرا که جریانهایی با گفتمان جدا از این دو جریان اصلی ظهور و بروز میکنند و البته باید در نظر داشت که عمر فعالیت آنها زیاد نیست. از جمله این جریانها میتوان به حلقه اطرافیان مرحوم آیت الله مصباح یزدی و در مقیاس کوچکتر به حامیان احمدینژاد اشاره کرد که اکنون دیگر چندان نمیتوان نشانی از آنها یافت. ویژگی این جریانها تلاش برای ایجاد گفتمان جدید است به عنوان نمونه مصباح یزدی بر حکومت اسلامی تأکید داشت و ایجاد تمدن اسلامی و... میتوانست برنامههای بعدی او باشد. جملاتی از قبیل «پذیرفتن اسلام با پذیرش دموکراسی در قانونگذاری سازگار نیست»، «این حکومت باید از سوی مردم پذیرفته شود چون حکم خداست»، «اینها ارزشهای اسلامی نیست، مثل دموکراسی و آزادی»، «انتخاب واژه جمهوری برای نفی سلطنت بود، نه جمهوری تحت آرا و هوسهای مردم» که ایسنا به آنها اشاره کرده، بخشی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی بود، دیدگاهی که بخشی از جریان اصولگرا در ظاهر خود را حامی آن نشان میداد اما در سخن و کردار گامی به سمت تحقق آن برنمیداشت. نگاه مصباح یزدی با امثال شهید مطهری همخوانی نداشت. مصباح در سال ۹۴ چنین گفت: «یکی از ستارگان عالم تحقیق در بین روحانیت استاد شهید مطهری بودند که برجستهترین بعد پژوهشهایایشان تحقیقات فلسفی بود و بقیه موضوعات فرع آن بود، شهید مطهری تنها منبع تحقیقاتشان کتاب فارسی سیر حکمت در اروپا بود که بر اساس همان یک کتاب نظرات فلاسفه غربی را به چالش میکشید که این در نوع خود از عجائب عالم پژوهش است. » کتابی که آیت الله مصباح بدان اشاره کرد، از محمدعلی فروغی است که جلد اول آن در سال ۱۳۱۰ منتشر شد. جلد دوم و سوم به ترتیب در سالهای ۱۳۱۸ و ۱۳۲۰ انتشار یافت. این کتاب نخستین اثر دقیق و منظم از فلسفه غرب در ایران است. این کتاب در واقع شامل سه جلد و یک ضمیمه است. جلد اول شامل یازده فصل است. در این جلد فروغی تاریخ فلسفه و علم را از حکمای پیش از سقراط تا دکارت و سده هفدهم میلادی به شکلی مجمع توضیح و تشریح میکند!
سرنوشت یاران
اما یاران مصباح یزدی پس از درگذشت او چه میکنند. بخش سنتی این جبهه جایگاه قبل را ندارد بهویژه پس از درگذشت روحا... حسینیان و علی اصغر زارعی از وزن این بخش جبهه پایداری کاسته شد و کسانی چون مرتضی آقاتهرانی و سقای بیریا باقی ماندند. صادق محصولی که دبیرکل جبهه پایداری بود به ناگاه ناپدید شد و دیگرانی هم بودند که ترجیح دادند دیده نشوند. برخی از اعضای این جبهه تلاش کردند گفتمان مصباح زنده باقی بماند، مانند سقای بیریا که در ۱۴۰۰ گفت: « آیت الله مصباح به مدت ۲۰ سال برنامهای تحت عنوان کانون طلوع داشت که در آن شاگردان نخبه او حضور داشتند و شاگردان مطالب را ارائه میکردند. شاگردانی که در برنامه مذکور حضور داشتند، هر کدام در رشته و حیطه مطالعات خود تکثیر شده استاد هستند، به این معنی که از اخلاق و علم او بهره بردند و در حقیقت در مجموعه شاگردان او، چندین مصباح حضور دارند. بنابراین حضور چنین شاگردانی خلأ حضور آیتا... مصباح را بیشتر پوشش میدهد. در مجموع درست است که در این یک سال گذشته به دلیل نبودن آیت الله مصباح غمگین هستیم و دلمان برای استاد تنگ میشود و هیچ چیزی جای او را پر نمیکند اما آثار و شاگردان به جا مانده از آیت الله مصباح، منجر به این میشود که خلأ ناشی از نبودن او پوشش داده شود.» برخی از اظهارات سقای بیریا به این نتیجه رسیدند که شورای فقهی مخفی جبهه پایداری تشکیل میشود اما ظاهراً آنچه سقای بیریا بیان کرد نوعی تلاش برای عدم گسست در جبهه پایداری بود. برخی هم در زمان حیات آیتا... مصباح از مجموعه او جدا شدند مانند آیت الله محسن غرویان که منتقد استاد شد.
سیاست جایگزین
آرمان ملی در پایان این گزارش نوشت: نکته قابل تامل آنجاست که پس از درگذشت آیت الله مصباح یزدی این تئوریها و گفتمانها چندان مطرح نشده است و حتی شاگردان او چندان دنبالهروی این گفتمان نبودند. بدون شک جبهه پایداری بیشترین نزدیکی را به تفکر مرحوم مصباح یزدی دارند اما اعضای این جبهه مشی دیگری پیش گرفتند که سیاسی بود. تعداد اعضای جبهه پایداری در مجلس زیاد است و از زمان آغاز دولت سیزدهم مشاهده شد که بعضا سر ناسازگاری با پاستورنشینان دارند. از سویی هم درصدد کاستن از جایگاه قالبیاف هستند. یکی از اختلافات واضح پایداری با قالیباف به زمان انتخابات رئیس مجلس در بهار امسال مربوط بود چنانکه احمدی بیغش عضو جبهه پایداری گفت: «ریاست مجلس قالیباف در شأن نظام نبوده است» از سوی دیگر حملات مکرر قالیباف به سوپر انقلابیها را نباید فراموش کرد.