اتباع افغانی برادر دینی و فرهنگی ما یا شهروند درجه n!

کبنا ؛طبق آیات قرآن يكي از اصول اسلام اصل تساوي  میان انسان‌هاست.به موجب اين اصل هيچ انساني فراتر و يا فروتر از ديگران آفريده نمي‌شود. قرآن در آیه98 سوره انعام همه انسانها را از يك ريشه و برابر مي داند و می‌فرماید" و هو الذي أنشأكم من نفس واحده" اوست آن كسي كه شما را از يك نفس آفريده است. 
منشا پيدايش همه آدميان يكي است از اين رو هيچ كس بر كس ديگري برتري ذاتي ندارد. تنها برتري در نزد قرآن به شخصيت افراد است كه از طريق تفكر و عبادت ارتقا مي‌يابد. همچنین در آیه 13 سوره حجرات آمده است: همه انسان‌ها از يك پدر و مادر آفريده شده‌اند كه علاوه بر اينكه به تساوي ذاتي همگان دلالت مي‌كند،نشان مي‌دهد كه انسان‌ها با هم برادرند و بايد با روح برادري با يكديگر تعامل نمايند.

پيامبر اسلام(ص) نیز در خطبه معروف حجه‌الوداع تنها ملاك برتري را تقوا مي‌داند؛ ملاكي كه در نزد خداوند است و هيچ گونه امتيازي را براي صاحبش به همراه ندارد.
با وجود این اعتقادات و این سنت برجسته و نیکویی که از دین مبین اسلام برای ما به جای مانده و در واقع اسلام تکلیف را برای ما روشن کرده است؛ اما متأسفانه در بین مردم کشور ما یک رسم غلط رایج شده است که اتباع مخصوصأ اتباع افغانستانی و پاکستانی را که در واقع برادر دینی ما هستند را به شکلی که در شأن هیچ انسانی نیست از خود می‌رانند و می‌رنجانند. در جوک‌ها و سرگرمی‌های خود این اتباع را به سخره می‌گیرند. بر همه ما روشن است که کشورهای همسایه در حفظ فرهنگ، تاریخ و ادبیات ما بار زیادی را بر دوش کشیده‌اند و به دلیل همین اشتراکات هم که شده پسندیده‌تر این است که شأن و انسانیت همه انسان‌ها رعایت شود.
در روزهای اخیر یکی از اتباع افغانی در تماس با کبنا گلایه‌های زیادی از مردم داشت. او می‌گفت: من یک افغانی‌ام. پدرم افغانی است و مادرم اهل نورآباد است. متولد ایرانم. اینجا بزرگ شدم و ازدواج کردم. اما یک گلایه از مردم دارم که با ما افغانی‌ها آن‌طور که شایسته یک انسان است برخورد نمی‌شود. وقتی کارهای سخت و سنگین دارند ما افغانی‌ها را به بیگاری می‌گیرند و وقتی کارشان تمام شد ما افغانی‌ایم. انگار افغانی بودن جرم است و ما بنده‌ی خدا نیستیم.
او افزود: چند روز گذشته برای انجام کاری به فرمانداری شهرستان بهمئی مراجعه کردم و یکی از کارمندان فرمانداری با من برخورد بدی داشته‌است و گفت شما نباید اینجا باشید و کاری اینجا ندارید و با یک سیلی  مرا بیرون کرد.
وی در ادامه گفت: حالا برای کوچک‌ترین حقم نمی‌دانم به کجا مراجعه کنم و چطور از این آقا شکایت کنم که جوابم را به عنوان یک انسان بدهند.
در راستای این تماس که با کبنا انجام گرفت؛ ما در راستای رسالتمان با فرمانداری بهمئی ارتباط گرفتیم و با کارمند نامبرده صحبت کردیم.
 این کارمند فرمانداری این مسأله را تکذیب کرد و گفت: طبق قانون این فرد نباید در استان ما سکونت داشته باشد و باید در شهر نورآباد باشد. حض.ر او در شهرستان بهمئی خلاف قانون است.