به بهانه حضور تاجگردون در انتخابات مجلس

کبنا ؛صادق حیدریان در یادداشتی نوشت: دیوید باربر استاد دانشگاه دوک کتابی را در زمینه مطالعه شخصیت رؤسای جمهوری آمریکا با عنوان شخصیت رئیس جمهور منتشر کرد. این کتاب با توجه به وضعیت و کیفیت خلق خو و شخصیت رؤسای جمهور به ارزیابی و همچنین نحوه برخورد آن‌ها با موفقیت‌ها و شکست‌هایشان پرداخته است. بعد از‌ ایشان‌ اندیشمندان روانشناسی سیاسی یافته‌های دیوید باربر برای شخصیت‌ها و رهبران بزرگ سیاسی به کار برده و چارچوبی کلی برای تحلیل شخصیت رهبران سیاسی مهیا ساختند. باربر علاقه داشت بداند چرا برخی از رهبران سیاسی موفق و محبوب و برخی دیگر شکست می‌خورند و بر این اساس پیش‌بینی کرد کدامیک موفق می‌شوند و کدام یک شکست می‌خورند. باربر اعتقاد راسخ داشت که نخستین موفقیت یا شکست رهبران سیاسی تا حد زیادی تابع شخصیت آنهاست و سپس دو بعد شخصیت لیدر و رهبران سیاسی را توصیف کرد: بعد فعال- منفعل و بعد مثبت گرا- منفی گرا.
تیپ فعال-مثبت گرا شامل رهبرانی ست که با جاه طلبی‌های بزرگ که ویژگی‌های شخصیتی اعتماد به نفس، انعطاف، خوش بینی و رضایت در اعمال قدرت داشته و از یک دید فلسفی معین نسبت به آنچه یک بازی بزرگ خوانده می‌شود، برخودارند.
تیپ فعال- منفی گرا افرادی با احساس رضایت کم و در جستجوی قدرت به عنوان ابزاری برای نشان دادن جایگاه خود، سخت و بدبین، رانده شده و برخی اوقات شدیداً تهاجمی هستند. این تیپ از رهبران سیاسی رویا‌های بزرگی برای اجرایی کردن و ماندگاری در تاریخ دارند.
تیپ منفعل-مثبت گرا رهبران سیاسی مطیعی هستند که عمدتاً به حوادث واکنش نشان می‌دهند تا اینکه آن‌ها را آغاز کنند. این افراد دوست دارند محبوب باشند و به آسانی تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این دسته شامل افرادی با خوش بینی سطحی می‌شود که عموماً جاه طلبی‌های اندکی برای زمان تصدی‌گری خود دارند و همچنین نسبت به خود و احترامشان راضی هستند.
تیپ آخر هم منفعل-منفی گرا‌ها هستند که شامل افرادی منزوی با میزان کم رضایت از خود و رغبت کم برای بده- بستان در سیاست هستند. از منازعه اجتناب می‌کنند و لذتی نیز در استفاده از قدرت ندارند. این افراد متمایل به محصور کردن خود در قالب اصول و ارزش‌ها و قوانین، رویه‌ها و عادات مذهبی خشک هستند. به عبارتی بعد فعال در مقابل منفعل به مقدار انرژی که رهبر سیاسی صرف کارش می‌کند اشاره داشته و بعد مثبت گرایی در مقابل منفی گرایی نیز به میزان رضایت و خرسندی رهبر سیاسی از اجرای کار و نحوه به ثمر رسیدن پروژه‌های خود اشاره دارد.
دیوید باربر معتقد است بهترین رهبر سیاسی رهبر فعال- مثبت گراست. این رهبران افرادی متعادل و اهل رقابت در زندگی هستند، به خود احترام می‌گذارند، در مورد‌ایده‌های جدید خوشحال می‌شوند و خواهان یادگیری از تجربه‌ها، سالم و با انرژی هستند.
حال با وصف و توضیح نظریه دیوید باربر که یک نظریه قابل اعتماد در حوزه روانشناسی سیاسی ست و به درستی توانسته است پیش‌بینی‌های بسیار دقیقی در خصوص موفقیت و محبوبیت رؤسای جمهور آمریکا داشته باشد، سعی می‌کنم رفتار سیاسی و شخصیت جناب آقای غلامرضا تاجگردون نماینده ادوار مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه گچساران را از نظر بگذرانم.
بی شک و با توجه به محبوبیت تکرار نشدنی جناب غلامرضا تاجگردون و با مداقه در ویژگی‌های شخصیتی‌ ایشان می‌توان به راحتی پی برد که‌ایشان رهبری سیاسی با تیپ فعال- مثبت گراست. فردی که حقیقتاً با اعتماد به نفس مثال زدنی، انعطاف‌پذیری بالا و خوش بینی و رضایت در اعمال قدرت توانست در مدتی که در مجلس شورای ملی که غالب آن‌ها از اصولگرایانی بودند که از نظر فکری با‌ایشان تصادم و مناسبتی نداشتند، با درایت، سواد کافی و وافی خود را به آن‌ها قبولانده و مسئولیت بزرگی را در مجلس آن زمان به دست آورد. جایگاهی که بی‌شک نه فقط حوزه انتخابیه گچساران که همه شهر‌های استان کهگیلویه و بویراحمد، همه استان‌های جنوب کشور را با رویکردی عدالت محورانه به حق خویش رسانده و در رنکینگ توسعه ایران چندین پله ارتقا دهد. موفقیت‌ها و تسلط مثال زدنی‌ایشان بر علم توسعه و نظام بودجه‌ریزی تا جایی نمایان و بولد شده است که لمپن‌های سیاسی ریاکارِ تازه به دوران رسیده مجلس فعلی حضور‌ایشان را برنتافته و به انواع لطایف الحیل‌ایشان را ناجوانمردانه از نشستن بر کرسی که حق‌ایشان و حق مردم نگون بخت استان کهگیلویه و بویراحمد و حوزه انتخابیه گچساران بود، باز داشتند. لمپن‌هایی بی‌سواد و حراف که این روز‌ها طشت رسوایی‌شان از بام افتاده و فیش‌های نجومی و رانتهای همسران و خانواده‌هایشان چون ماه شب چهاردهم بر همه عیان شده است. در این بین اما رفتار حلیمانه و حکیمانه جناب تاجگردون بسیار قابل تأمل است و نشان می‌دهد که چگونه است که رهبران تیپ فعال-مثبت گرا این قدر موفق هستند و می‌شود به آن‌ها اعتماد و اعتنا کرد. ‌ایشان به جای غوغاسالاری رسانه‌ای، شانتاژ و آسمان ریسمان به هم بافتن،
سکوت و حفظ آبروی نظام را ترحیح داد تا دست نامریی تاریخ رقیبانش را روسیاه کرده و در این امتحان بزرگ و عبور از این آتش سیاه و خانمان سوز چون سیاووش اسطوره‌ای سربلند بیرون آمده و یکبار دیگر به این کوتوله‌های سیاسی بفهماند که انسان‌های تاریخ ساز بی‌دلیل و بدون زحمت بزرگ نمی‌شوند. بزرگی نجابت، اصالت، خیرخواهی و دل بزرگ می‌خواهد. بی‌شک نمایندگان روسیاه مجلس حداقل و رقیبان شهرستانی‌ایشان که با انواع و اقسام اقدامات غیراخلاقی، نامه و طومار‌های کذب و دروغین به بهای حکومت ری، روفوزه‌گان بزرگ تاریخ شدند و اخلاق، منش و بزرگی بار دیگر پیروز این حکایت سرنوشت ساز شد. میرشکال قصه ما کارش را خوب بلد است. بر علم توسعه که نیاز مبرم این روز‌های سرزمین آریو برزن است وقوف و تسلط کافی و وافی دارد. سیاستمداری اخلاق مدار است و در بزنگاه‌های حساس توانسته است سربلند بیرون بیاید. دیوید باربر به درستی توانسته بود پی برد که راز موفقیت و محبوبیت شخصیت‌های سیاسی تیپ فعال-مثبت گرا خوش بینی و انعطاف‌پذیری، اعتماد به نفس و دید فلسفی معین نسبت به آنچه یک بازی بزرگ خوانده می‌شود، است و بی‌شک میرشکال قصه ما مرد بازی‌های بزرگ است.
مردم شریف استان کهگیلویه و بویراحمد علی الخصوص مردم بلند همت و با اعتنای حوزه انتخابیه گچساران عزیز
بیایید با رأی مبارک خود در انتخابات پیش رو برای عبور از این بن بست تاریخی افرادی با تیپ فعال-مثبت گرایی چون جناب غلامرضا تاجگردون را انتخاب کنیم تا از رهگذر جلوس‌ ایشان بر صندلی مبارک و تأثیرگذار مجلس شورای ملی، توسعه پایدار، آبادانی و پیشرفت را برای مُلک زرین و پر استعداد اما مظلوم و عقب مانده خود به ارمغان بیاوریم.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار