تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۳۳
کد مطلب : ۴۶۸۹۲۹
یادداشت ارسالی:
عقل‌های ضداجتماعی، خطرناک‌تر از خلافکاران حرفه‌ای‌اند
۵
کبنا ؛
یادداشت ارسالی: در یکی از گروه‌های مجازی مطلبی دیدم که دستی ناپاک با چینش زیبای کلمات عاریتی و رقص ناصحیح قلم خارج از آداب ادب، پستوی ذهن آفت‌زده و هزارتوی افکار پریشان خود را با خود محوری، عصبانیت، فرافکنی ناشیانه و رفتار تهاجمی و کینه ورزانه به هم‌زده و شخصیت روان آزار و ضداجتماعی خویش را عیان و یا در خوش بینانه‌ترین حالت چونان روان پریشان به گفتار و رفتار آشفته روی آورده است تا با این حقّه سوخته و نخ نما، خودی نشان دهد و بزرگی کاذبی به دست آرد.
او که جهان فکری‌اش، در حصار تنگ و ننگین دشنام‌گویی و بی‌اخلاقی مدنی زندانی است و از نردبان هدایتخواه بالا رفته و از خوان اصولگرایی خوشه چیده و ظاهراً اخراج شده است، اخیراً به خرابه روشنفکر خزیده و طلبکارانه با حذف صورت مسأله و احاله ناکامی‌ها به این و آن و با قیل و قال و تهمت‌های بی‌نشان به رقیب خوشنام، نقابِ شکسته و رنگ باخته‌ای بر چهره ناتوان نماینده خود کشیده تا شاید از این رهگذر، صادق دلِ زودباوری را بفریبد و از خیل ناراضیان جدا سازد
قصد پاسخگویی به موهومات او را ندارم که خود پاسخگوی خویش است و پند گفتن به نادان خواب آلود به بذرپاشیدن در شوره‌زار ماند و اگر توهم پرونده ساز و سرکوبگر اعظم صحت داشت، او این قدر جولان نمی‌داد و صد البته شأن نیرو‌های خدوم امنیتی بسیار بالا و والاتر از آن است که امانت مردم شریف یعنی وقت و انرژی خود را صرف بزرگ‌سازی خود عالم‌پنداران گزافه‌گو نمایند و چقدر سکوتشان در برابر مُهمَل بافانِ بی‌اختیار، حکیمانه است.
ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر می‌کنند
اما
چند نکته را محضر مخاطبان شریف عرض می‌کنم.
۱. آیا درخواست عجیب جناب نماینده از معاون وزیر نفت برای تغییر کلاس سه لوله ۵۶ اینچ انتقال گاز در بویراحمد که گاز میلیون‌ها هموطن را تأمین می‌کند تقصیر بازنشسته امنیتی است؟
۲. آیا درخواست سطحی نماینده محترم از وزیر نفت برای کمپرسور یک‌ایستگاه C. N. G که از عهده رئیس ناحیه بویراحمد هم بر می‌آید، تقصیر این بازنشسته است؟
۳. آیا سکوت نماینده محترم نسبت به رفتار خلاف‌شأن رئیس کمیسیون آموزش مجلس در مواجهه با معلمان شریف و عزیز که جناب روشنفکر هم یکی از همین فرهنگیان است، تقصیر بازنشسته است؟
۴. آیا سرگردانی معلمان شهرستان بویراحمد برای پست‌بندی و بلاتکلیفی مدارس برای تکمیل ظرفیت آموزشی، تقصیر بازنشستگان است؟
۵. آیا فراموشی نماینده محترم و بی‌توجهی به مردم، همقطاران و متفکران خود بعد از تصاحب کرسی ارزشمند مجلس، تقصیر عاملان فروش جوانان است؟
۶. و صد‌ها پرسش دیگر که از حوصله این مقال و مخاطبان شریف خارج است.
و اگر نماینده‌ای اینقدر ضعیف است که عنانش به اشاره بازنشسته‌ای به هر سو می‌چرخد، وجودش را چه فایده جز مشغول‌سازی خودشیفتگانِ نیازمندِ توجه و تحسین این و آن؟
یاد قصه‌ای افتادم؛
گفتند: اون آقا چرا داد می‌زنه؟
گفت: از بس که دیوانه است. داد زدن تو ذاتشه
گفتند: تو چرا داد می‌زنی؟
گفت: ببین منو به کجا رسونده مجبورم داد بزنم
یعنی همیشه توپ در زمین فرد دیگری است و مخاطب پرسش، مسئولیتی ندارد!!!!
و چقدر این شعر با مسمّا است که:
تو غرّه بدان مشو که مَی، مِی نخوری
صد لقمه خوری که مَی، غلام است آن را
در پایان، روی سخنم با خیل عظیم و روزافزون طرفداران آگاه نادر منتظریان است که بی‌اعتنا به اندک مترسک‌ها، بر طبل اتحاد فراگیر بکوبید و ساز دوستی بنوازید که آینده از آن درست گویان فداکار است نه درشت گویان ریاکار. و هر خانه ستادی است برای منتظریان.
و بدانید گرمی نفس و طوفان حرکت شما، اینان را سوزانده وپراکنده می‌سازد.
مدعی‌گر به رخت تیغ کشد هیچ مگوی
برش کم محلی تیزتر از شمشیر است.
با تقدیم ارادت
سیدقادر رضائی
یادداشت ارسالی: در یکی از گروه‌های مجازی مطلبی دیدم که دستی ناپاک با چینش زیبای کلمات عاریتی و رقص ناصحیح قلم خارج از آداب ادب، پستوی ذهن آفت‌زده و هزارتوی افکار پریشان خود را با خود محوری، عصبانیت، فرافکنی ناشیانه و رفتار تهاجمی و کینه ورزانه به هم‌زده و شخصیت روان آزار و ضداجتماعی خویش را عیان و یا در خوش بینانه‌ترین حالت چونان روان پریشان به گفتار و رفتار آشفته روی آورده است تا با این حقّه سوخته و نخ نما، خودی نشان دهد و بزرگی کاذبی به دست آرد.او که جهان فکری‌اش، در حصار تنگ و ننگین دشنام‌گویی و بی‌اخلاقی مدنی زندانی است و از نردبان هدایتخواه بالا رفته و از خوان اصولگرایی خوشه چیده و ظاهراً اخراج شده است، اخیراً به خرابه روشنفکر خزیده و طلبکارانه با حذف صورت مسأله و احاله ناکامی‌ها به این و آن و با قیل و قال و تهمت‌های بی‌نشان به رقیب خوشنام، نقابِ شکسته و رنگ باخته‌ای بر چهره ناتوان نماینده خود کشیده تا شاید از این رهگذر، صادق دلِ زودباوری را بفریبد و از خیل ناراضیان جدا سازد
قصد پاسخگویی به موهومات او را ندارم که خود پاسخگوی خویش است و پند گفتن به نادان خواب آلود به بذرپاشیدن در شوره‌زار ماند و اگر توهم پرونده ساز و سرکوبگر اعظم صحت داشت، او این قدر جولان نمی‌داد و صد البته شأن نیرو‌های خدوم امنیتی بسیار بالا و والاتر از آن است که امانت مردم شریف یعنی وقت و انرژی خود را صرف بزرگ‌سازی خود عالم‌پنداران گزافه‌گو نمایند و چقدر سکوتشان در برابر مُهمَل بافانِ بی‌اختیار، حکیمانه است.
ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر می‌کنند
اما
چند نکته را محضر مخاطبان شریف عرض می‌کنم.
۱. آیا درخواست عجیب جناب نماینده از معاون وزیر نفت برای تغییر کلاس سه لوله ۵۶ اینچ انتقال گاز در بویراحمد که گاز میلیون‌ها هموطن را تأمین می‌کند تقصیر بازنشسته امنیتی است؟
۲. آیا درخواست سطحی نماینده محترم از وزیر نفت برای کمپرسور یک‌ایستگاه C. N. G که از عهده رئیس ناحیه بویراحمد هم بر می‌آید، تقصیر این بازنشسته است؟
۳. آیا سکوت نماینده محترم نسبت به رفتار خلاف‌شأن رئیس کمیسیون آموزش مجلس در مواجهه با معلمان شریف و عزیز که جناب روشنفکر هم یکی از همین فرهنگیان است، تقصیر بازنشسته است؟
۴. آیا سرگردانی معلمان شهرستان بویراحمد برای پست‌بندی و بلاتکلیفی مدارس برای تکمیل ظرفیت آموزشی، تقصیر بازنشستگان است؟
۵. آیا فراموشی نماینده محترم و بی‌توجهی به مردم، همقطاران و متفکران خود بعد از تصاحب کرسی ارزشمند مجلس، تقصیر عاملان فروش جوانان است؟
۶. و صد‌ها پرسش دیگر که از حوصله این مقال و مخاطبان شریف خارج است.
و اگر نماینده‌ای اینقدر ضعیف است که عنانش به اشاره بازنشسته‌ای به هر سو می‌چرخد، وجودش را چه فایده جز مشغول‌سازی خودشیفتگانِ نیازمندِ توجه و تحسین این و آن؟
یاد قصه‌ای افتادم؛
گفتند: اون آقا چرا داد می‌زنه؟
گفت: از بس که دیوانه است. داد زدن تو ذاتشه
گفتند: تو چرا داد می‌زنی؟
گفت: ببین منو به کجا رسونده مجبورم داد بزنم
یعنی همیشه توپ در زمین فرد دیگری است و مخاطب پرسش، مسئولیتی ندارد!!!!
و چقدر این شعر با مسمّا است که:
تو غرّه بدان مشو که مَی، مِی نخوری
صد لقمه خوری که مَی، غلام است آن را
در پایان، روی سخنم با خیل عظیم و روزافزون طرفداران آگاه نادر منتظریان است که بی‌اعتنا به اندک مترسک‌ها، بر طبل اتحاد فراگیر بکوبید و ساز دوستی بنوازید که آینده از آن درست گویان فداکار است نه درشت گویان ریاکار. و هر خانه ستادی است برای منتظریان.
و بدانید گرمی نفس و طوفان حرکت شما، اینان را سوزانده وپراکنده می‌سازد.
مدعی‌گر به رخت تیغ کشد هیچ مگوی
برش کم محلی تیزتر از شمشیر است.
با تقدیم ارادت
سیدقادر رضائی
