بخش هشتم) / سریال ها را نوشتیم تا دردمندانه، این 4 سال را ضمیمه آن 16 سال بکنیم / هنوز هم نمی گذارد فرهنگ توسعه را یاد بگیریم، چرا؟

کبنا ؛«بخش هشتم» ادامه از قبل....
ادامه سریال نویسی از خدمات ارزشمند سردار مهندس هاشمی پور را به عمد، منتشر نکردیم تا مردم فهیم و دانای کهگیلویه بزرگ متوجه تمامیت خواهی جریان حاج آقای موحد بویژه در انتصابات قرار بگیرند که علیرغم توصیه های مقام معظم رهبری و ضرورت تبعیت از دستور ولی فقیه مبنی بر وظیفه شناسی نمایندگان و عدم دخالت در امور اجرایی کشور، آنچه همچنان ملکه ذهن نماینده کهگیلویه می باشد، فامیل گرایی و منطقه محوری است که سالهاست زمینه دوئیت، تفرقه و تضاد میان طایفه ای را ترویج داده و منفعت آن را جریان وابسته به حضرت ایشان برده اند.

بیشتر بخوانید:

بخش هفتم) هنوز هم نمی‌گذارد فرهنگ توسعه را یاد بگیریم، چرا؟ / خورشید تولید، تأسیس و راه اندازی در کهگیلویه بزرگ غروب نخواهد کرد

در فاصله میان انتشار فصل هفتم و هشتم سریال نویسی، رسانه های مختلف و اقشار دانشگاهی و نخبگان استان به کرات، اعتراض خودشان را به نماینده محترم دولت و مسئولان کشوری  از بی عدالتی و نخبه کشی حاج آقای موحد اعلام داشته اند. نگاه یک سویه و تک بُعدی نماینده کهگیلویه به افرادی که توان مدیریتی ضعیف و ناشایستی دارند، عملاً چالش های خدمات رسانی را خیلی زودتر از آنچه تصورش را داشتیم، برای دولتمردان صورت داده که اگر نماینده محترم دولت در استان هرچه زودتر این توطئه را مدیریت نکنند، ای بسا که بار سنگینی از اعتراضات و نگرانی های نخبگان و دانشگاهیان را به دنبال خواهند داشت.
مطالعه سند بودجه سال 1401 دولت و بی تفاوتی نماینده کهگیلویه بزرگ نسبت به طرح های بزرگ سد آبریز2، توسعه باند اضطراری دهدشت، سیکل ترکیبی کهگیلویه و دهها طرح عمرانی در کنار بیکاری جوانان، افسردگی خانواده ها و بی برنامگی موجود در مدیریت شهری، بیانگر عدم توانمندی نماینده و جریان منفعت طلبانه ایشان است.
در فصل های گذشته، بخش هایی از خدمات 4 ساله سردار هاشمی پور را به استناد آمار و مشخصات فیزیکی طرح های صورت گرفته بیان کردیم که هرکدام، فصلی از محور های توسعه همه جانبه کهگیلویه بزرگ است. همچنین بیان کردیم که بخشی از این طرح ها، زمانی دست نماینده فعلی افتادند که می توانست نشانه های عدالت نگری و تواندمندی و شناخت ایشان را برای مردمی که دوران نمایندگی 16 ساله قبلی اش را به یاد نداشتند، آشکار سازد.
مصداق همه خواهی و ایده مستبدانه ایشان را آنجا باید دید که سیلی از منسوبان فکری و طایفه ای و منطقه ای خود را تنها به صرف اینکه حامی بودند یا از طایفه و قبیله او بودند را در پتروشیمی دهدشت منصوب کردند.
کینه توزی با مردم از این هم فراتر رفت و عملاً سد آبریز2 را که می توانست، در توسعه کشاورزی شهرستان کهگیلویه مهم باشد، علیرغم تلاش های سردار هاشمی در اخذ مجوز حقآبه این سد، در نمایشی مشمئزکننده، به نماینده دولت القاء می کند که امکان استفاده از بالادست این سد را نداریم. عبور تیرهای برق مسیر چنگلوا به سوق و دهدشت از وسط محور باند اضطراری کهگیلویه، بیانگر رفتارهای توسعه ستیزی است که این جریان، سالها است با مردم داشته اند. آیا افق نگاه های روزمرگی به کهگیلویه بزرگ به انتها نمی رسد؟ آیا تحصیلکردهای همراه نماینده نمی خواهند از این بن بست فکری و بی تفاوتی نسبت به مردم و جامعه خود رها شوند؟
اکنون به رویکرد دیگری از خدمات سردار هاشمی پور در حوزه ورزش و جوانان می پردازیم تا متوجه خیانت های صورت گرفته به این بخش از جامعه قرار بگیریم. مگر می شود که جوانان را بدون نیازهایشان رها کرد و به دنبال توسعه بود؟ مگر می شود توسعه را بدون توجه به جوانان و نیازهایشان در نظر گرفت؟ مگر می شود که جوانان و توسعه را از هم جدا دانست و با سطحی نگری و قوم محوری، عدالت را جستجو کرد؟  با  تعمق در مسیر انقراض ورزش کهگیلویه در سه دهه قبل از نمایندگی سردار هاشمی پور، پویایی و نشاط جوانان را با عدالت محوری که تنها خاص سردار هاشمی پور بود، شاهد هستیم. در این چهار سال، نه تنها  رویکرد عادلانه به توزیع امکانات در شهر و روستای منطقه صورت گرفت بلکه توجه به زیر ساخت ها و محوریت قرار گرفتن توسعه پایدار، از مهمترین  تحولاتی بود که می توانست صورت بگیرد و مرد عمل و شعار گریز کهگیلویه بزرگ، سردار هاشمی پور به سرانجام رساند. و اما.....
ورزش و جوانان؛
1-قبل از آغاز دوره نمایندگی سردار هاشمی پور حتی یک چمن مصنوعی هم نبود. آلان 27 چمن مصنوعی در سطح شهرستانهای کهگیلویه بزرگ داریم. مجوز 18 مورد از این چمن های مصنوعی را با رایزنی های مستمر از وزارت نفت، اخذ و راه اندازی کردند. هم اکنون جوانان روستاهای درغک، چیر، دشت قاضی، فیلگاه ،شهرک ولیعصر بهمئی، گچ بلند، لیرتلخک، چنگلوا، ایدنک، کلایه، ، و دیگر روستا های کهگیلویه بزرگ از چمن مصنوعی استفاده می کنند.
2-چمن مصنوعی قلعه دختر، سوق، دشت آزادی، ضرغام آباد، آبرزگه لنده، چهار راه آل طیب، سرماهور و سرفاریاب با 75% پیشرفت در انتهای دوره نمایندگی سردار هاشمی پور، تحویل داده شد.
3-چمن مصنوعی روستا های دمدره، شوتاور و راک با بیش از 50% پیشرفت فیزیکی  در انتهای دوره نمایندگی سردار هاشمی پور، تحویل داده شد.
4-چمن مصنوعی روستا های دم مهد، صنوگان، آدرکان، دره لبک و چهاب، پس از خذ مجوز، زمین مورد نظر را آماده، مناقصه آن برگزار و پیمانکار آن نیز تعیین گردید و در پایان دوره نمایندگی سردار هاشمی پور، به حاج آقای موحد جهت ادامه کار واگذار شد.
1-ساخت و تأمین اعتبار ورزشگاه قلعه‌رئیسی که در سال ۸۲ کلنگ زنی شد و با درایت و مدیریت حاج آقای بزرگواری، دارای پیشرفت فیزیکی زیر ۵۰ درصد بود، با پیگیری سردار هاشمی پور و جلب حمایت خیرین، لوله‌ها و کابل‌های برق ورزشگاه تأمین و همچنین مبلغ ۱۱ میلیارد ریال از وزارت ورزش برای چمن مصنوعی ورزشگاه قلعه‌رئیسی تأمین شد و در آستانه برگزاری مناقصه چمن، به حاج آقای موحد تحویل گردید.
2-توسعه و راه اندازی سالن ورزشی چند منظوره سرفاریاب
3-توسعه و راه اندازی سالن ورزشی سرآسیاب
4-توسعه و راه اندازی سالن ورزشی چند منظوره دیشموک
5-توسعه و بهره برداری سالن دوقلوی چند منظوره لیکک با اعتباری بالغ بر 000/000/000/45 ریال
6- حمایت مالی از تیم لیگ برتری هندبال فراز بام خائیز به مبلغ 000/000/290/1 ریال
7-حمایت مالی از تیم فوتبال تام کهگیلویه به مبلغ 000/000/600 ریال
8-حمایت مالی از تیم فوتسال مارون به مبلغ 000/000/50 ریال
9-حمایت مالی از سایر تیم های ورزشی کهگیلویه بزرگ جهت اعزام به مسابقات به مبلغ 000/000/000/5 ریال
10-تجلیل از مدال‌آوران و ورزشکاران مسابقات آسیایی و کشوری که در نوع خود بدعتی مبارک بود و برای جوانان و قهرمانان کهگیلویه بزرگ، مایه مباهات و عزت، که خادم خود را مُقَوِم پیشرفت های بعدی می دیدند.
11-تهیه پکیج های مختلف به هیئت‌های ورزشی از طریق وزارت ورزش:

• ۹۰۰ توپ فوتبال
  ۹۰۰ توپ والیبال
  ۹۰۰ دست راکت بدمینتون
  ۹۰۰ توپ بدمینتون
  ۹۰۰ دست لباس ورزشی
  ۲ تخته تاتامی
  ۱ تخته تشک کشتی

12-حمایت از قهرمانان ورزشی شهرستانهای کهگیلویه با اعتباری بالغ بر 000/000/000/1 ریال توسط خیرین
13-بالغ بر 000/000/200/6 ریال به جوانان در شرف ازدواج، جهیزیه پرداخت شد.
البته گسترۀ فعالیت های سردار هاشمی پور در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را که به نوعی خواست و نیاز جوانان بود، در کنار توسعه زیرساخت های ورزشی در سریال های گذشته بیان کردیم. همچنین اگر به میزان کمیت های صورت گرفته توجه شود، شاید نماینده فعلی با بیگانگی که از توسعه محوری دارد و نگاه محصور، محدود و تک ساحتی که به کهگیلویه بزرگ و نیروی انسانی خردمند و اندیشه ورز آن دارد، تنها برخورداری از عمر نوح نبی می تواند حداقلی از گستردگی خدمات را آن هم با درایت دولتمردان نه شناخت و پیگیری خودشان، ببیند.
و اما!
کسانی که آمده اند تا مثل دوران تاریک و ظلمت بار 16 ساله شان در کهگیلویه بزرگ، دوباره تجدید فراش کنند، باید بدانند که دوران «بگو و پنهان شو» تمام شد. توجه به جوانان را سردار هاشمی پور در کنار این همه اقدامات کم نظیری که با وجود مخالفت های شدید سیاسیون و ناکارآمدی دولت و ... ، وجود داشت، معنا کردند که توانستند بالغ بر 700 نفر از بچه های کهگیلویه بزرگ را در مراکز مهم صنعتی، نفتی، معادن و اداری مشغول بکار نمایند.  
جوان همشهری ما!
 بپاخیز و از خودت بپرس که؛
-آیا برای محرومیت نگه داشتن کهگیلویه بزرگ, 16 سال فرصت سوزی و بی توجهی به زیرساخت ها کفایت نمی کرد که دوباره سایه غمبار محدودیت ها را پذیرفتیم؟
-آیا کهگیلویه بزرگ که همواره در بالاترین سطح سیاسی، اجتماعی، فرهنگی استان بود و برخوردار از زیرساختهای بالقوۀ اقتصادی قرار داشت، شایسته بود که مسیر توسعه را مجدداً ببندیم و تفکر محدودنگر و ظلمانی به پیشرفت و اقتدار سرزمین مان را انتخاب کنیم؟
-آیا در مخیلۀ نماینده 16 سال مستمر کهگیلویه بزرگ، باورِ تنها یکی از این خدمات 4 ساله سردار هاشمی وجود دارد؟
-آیا وقتی شعله گاز را در قلعه رئیسی و دیشموک، یا شیر آب سد کوثر را در بهمئی، یا دریافت حقوق از معدن فسفات چرام، یا پیمودن مسیر لنده به لیکک را از راه سرآسیاب به جای عبور از سوق و دهدشت و بهبهان و تشان، یا عبور از تونل های اعجاب انگیز دهدشت- پاتاوه را مشاهده کنیم، به خود گفته ایم که «خود کرده را تدبیرچیست»؟
-آیا وقتی دانش آموزان خود را در بهترین مدارس نوساختۀ کهگیلویه بزرگ می بینیم، حسرت مقهور شدن در برابر دروغ های زمان انتخابات 7 اسفند 98 را تحمل خواهیم کرد؟
-آیا فکر می کردیم که روزی بچه های مستعد سرفاریاب، قلعه رئیسی، درغک، چیر، دشت قاضی، فیلگاه، دیشموک، بهمئی و ... بتوانند به جای دویدن در زمین های سنگلاخی و محروم بودن از کمترین امکانات ورزشی، در  زمین های چمن مصنوعی بدوند و تکنیک های ناب فوتبال دنیا را مرور کنند؟
-به هورا کشیدنهایمان هنگام چاخان بافی انتخابات 7 اسفند نماینده ای که خود 16 سال عامل این همه بدبختی بود، پاسخ منصفانه ای داریم؟ شک نکنید که ما مقصریم نه قاصران بالذات!
-آیا به یاد دارید که در 8 سال دولت اصلاحات، نماینده انتخابی 7 اسفند 98، بارها دولت وقت را عامل عدم                                 موفقیت هایش می دانست و در برابر شرایط آن روزها مستأصل شده بود؟ و آیا می دانید که سردار هاشمی پور با شناخت به تمامی شاخص های توسعه و علیرغم اختلاف فکری با دولت و فراکسیون اکثریت مجلس، از دیگر ظرفیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورمان استفاده بهینه نموده و خدمات کم نظیرِ مطروحه را به مردم کهگیلویه بزرگ تقدیم نمودند؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!
-آیا به یاد داریم که به غیر از پیگیری امورات شخصی برخی از یاران وفادارش، کمترین تلاش را در جهت توسعه کهگیلویه بزرگ نداشتند؟ آیا مصداقی از فعالیت های خود دارد؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
-آیا در 16 سال نمایندگی حاج آقای موحد، گرچه تحریم بودیم، ولی این حجم از تحریم های اقتصادی دولت و بانک ها و اشخاص  را داشتیم؟ پس چرا سردار هاشمی پور توانستند انقلاب توسعه را در 4 سال انجام دهند و نماینده فعلی در 20 سال نتوانست یک صدم آن ها را محقق نماید؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
-آیا به یاد داریم که چرا در روز استقبال از سخنرانی دکتر احمدی نژاد، نماینده خود را در ورزشگاه دهدشت هو کردیم و با پرتاب لنگ کفش و سنگ و گوجه از تریبون سخنرانی دورش کردیم؟ آیا غیر از این بود که آن روز معتقدیم بودیم که بعد از 16 سال کمترین خدمت را جهت توسعه منطقه و شهرستانمان نداشتند؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
-آیا به یاد داریم که در 16 سال نمایندگی اش بارها می گفت که اگر تنها رأی خودش و خانمش باشد، قبول انتخابات است؟ آیا این جز تکبر و خود محوری و خودشیفتگی بود که ماها برایشان ایجاد کرده بودیم بود؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
-آیا جرأت همنشینی، نزدیک شدن و بیان مشکلات ضعفا و نیازمندان با نماینده مغرور و تمامیت خواه، برای عامه مردم وجود دارد؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
-و آیا خاکی بودن و خدمتگزار دانستن و مردمی بودنِ سردار هاشمی پور، باعث نشده بود تا از کوچک و بزرگ مردم کهگیلویه بزرگ، سردار مهندس حاج عدل هاشمی پور را فقط « حاج عدل» بنامند؟ ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
-ملتی که دورنمای فرزندان خود را نبیند، نمی تواند توسعه طلب باشد. و در هیچ جامعه های برای رسیدن به رفاه اجتماعی, اقتصادی و سیاسی، راه خطا رفته را دوباره تکرار نخواهند کرد. بویژه اینکه منتخب شان رد صلاحیت شده باشد یا کارنامه اش پر از تاریکی و سیاهی خدمت باشد. ما مقصریم نه قاصران بالذات!!!!
سریال ها را نوشتیم تا دردمندانه، این 4 سال را ضمیمه آن 16 سال بکنیم و آیندگان را تفهیم کنیم که کهگیلویه بزرگ، توسط هیچ قومی غارت نشد, بمباران نشد، بلایای طبیعی مانع پیشرفتش نبود، هجمه فرهنگی هم وجود نداشت، از نیروی خلاق و جوان و توانمند هم محروم نبود و از حکومت مرکزی هم کسی تحمیل نشد، بلکه خود بودیم که دستان سردارمان را بستیم و مصلحت کهگیلویه را تسلیم منفعت طلبی، دروغگویی و باورهای غلط مان کردیم. پس واقعاً ما مقصریم نه قاصران بالذات!
فضای مجازی با مجازات هایی که از چگونه انتخاب کردمان نمایش می دهند، بیانگر این حقیقت است که تمام مصلحت کهگیلویه بزرگ و منفعت یاران نماینده فعلی بر این مدار می چرخد که اهل خرد و دانش را به زیر کشیم تا فرسودگی توان و فرتوتی فکر را در یک نقطه جمع کنیم و آن هم انتصاب های فامیلی است که خود بیانگر بی توجهی به استعدادها، بی عدالتی در خدمات رسانی، ناآگاهی به خواست مردم و اتلاف وقت و به هدردادن زمان خدمت رسانی است.
آنچه می تواند مجدداً نیرو و انرژی مان را مضاعف کند تا این مصائب تحمیل شده بر خود را مرور کنیم و فرصت های از دست رفته را با برنامه ریزی جبران کنیم و به قولی آب رفته را به جوی بازگردانیم، به دست آوردن حل این مسئله است که؛ «با خود چه کردیم»؟