تاریخ انتشار
چهارشنبه ۹ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۳۱
کد مطلب : ۴۵۲۰۰۳
با ارسال نامهای مطرح شد؛
نامه سرگشاده محمود منطقیان خطاب به مردم و نمایندگان استان خوزستان در خصوص حواشی سد آبریز
۳
کبنا ؛محمود منطقیان فعال سیاسی کهگیلویهای با انتشار نامه سرگشادهای در خصوص سد آبریز نوشت: این روزها در فضای عمومی کهگیلویه و مردم شریف خوزستان بیشتر سخن از "سد آب ریز" است و حرف از این است که از یک سوی مردم کهگیلویه به این سد نیاز حیاتی دارند و از سوی دیگر برخی از صاحبنفوذان و به ویژه بهارستاننشینان خوزستان، از در مخالفت با ساختن این سد بر آمدهاند و بهانه شان این است که سد آبریز موجب کم آبی برای خاک پاک خوزستان میشود و بدینروی میکوشند که مردم کهگیلویه را -که حق برداشت مسلم از رودخانه مارون را دارند و به این آب برای کشاورزی و تولید برق و ... نیاز حیاتی دارند-، از ساختن این سد محروم نمایند. در این باره لازم میدانم به چند نکته اشاره نمایم.
نکته نخست این است که ما و مردم خوزستان، همه انسانیم و دارای نیازهای مشترک و حق زیستن و از سویی با مردم خوزستان هموطن و همسایه و بیشتر همتبار هستیم و بایسته و شایسته است که درد و نیاز هم را درک کنیم و با همدلی و همیاری بار از دوش هم برداریم و این گونه نباشد که جمعی بخواهند همه چیز در انحصار خودشان باشد و دیگران تنها تماشا کنند. این دور از انصاف و آیین انسانی و حقوق شهروندی است. به فرموده جناب حافظ:
سخن درست بگویم،نمی توانم دید
که مَی خورند حریفان و من نظاره کنم
نکته دوم، در اینجاست که رودخانه مارون پیش از خوزستان، از میان شهرستان کهگیلویه میگذرد و سپس وارد دشتهای وسیع خوزستان میشود و به همین دلیل این مردم حق بهرهداری از آن را دارند. آیا این انصاف است که بالادستیها از آب این رودخانه بیبهره بمانند و استفاده از آن تنها در انحصار پاییندستیها باشد؟
به نظر میرسد که این رویه و انتطار خلاف عقل و عرف رایج است. همیشه اصل بر این بوده است که نخست بالادستیها از آب رودخانه و یا چشمهها استفاده میکردند و پس از آن نوبت به پاییندستیها میرسید ولی اکنون گویا رسم وارونه شده و پاییندستیها میگویند بالادستیها حق بهرهبرداری از آب مارون را ندارند که این خواسته خلاف خرد و عرف معمول است. ما از عزیزان خوزستانی این انتظار را نداریم که بخواهند هموطنان کهگیلویهای خود را از مزایای رودخانه مارون و سد آبریز که حق برداشت آب از آن را دارند و از مراجع قانونی این حق را گرفتهاند، محروم نمایند.
نکته سوم این است که مدتی است در کشور ما بر اختلافات قومی و استانی و منطقهای دمیده میشود و زمینهای پدید آمده که هموطنان عزیز ما به بهانه آب و یا موارد دیگر رو در روی هم بایستند و منافع یکدیگر را نادیده بگیرند. اینگونه حرکتها و اقدامها هم با اخلاق انسانی و هم با حقوق شهروندی ناسازگار است و به صلاح مردم و جامعه ایران نیست و همه باید مراقب باشیم که دستهای اختلافافکن را پس بزنیم و حق شهروندی را برای همگان پاس بداریم. در چنین مواردی نیاز به اختلاف و طنابکشی و زورآزمایی نیست. بلکه عقل و عرف و قانون میتواند راه حل درست را نشان دهد. ما به مردم شریف خوزستان که مهد دلیری، استواری، جوانمردی و مهماننوازی هستند افتخار میکنیم و خود را با آنها اهل یک خانه و همدل و همراه میدانیم، اما از خوزستانی با مرام این انتظار را داریم که به زندگی و حقوق هممیهنان خود در کهگیلویه هم توجه کنند و بپذیرند که این اهالی هم حق برداشت و بهرهبرداری از آب رودخانهای را دارند که از میان مُلک و دیار آنها میگذرد. انتظارمان از آنها این است که آنچه را برای خود میخواهند برای مردم کهگیلویه که همنوع و هموطن آنها هستند هم بخواهند و این دور از انصاف و انتظار است که حق روشن مردم کهگیلویه را نادیده گیرند و قلم رد برآن بکشند. هرچند می دانیم که بیشتر خوزستانیهای اصیل و با مرام با این روش همراه و هم صدا نیستند. پس بیاییم به جای اختلاف، راه همدلی و برادری را در پیش گیریم و حق یکدیگر را پاس بداریم که آب موهبتی طبیعی و همگانی است و خدا و طبیعت تا کنون آن را از کسی دریغ نکرده است.
نکته چهارم، باید دانست که مردم کهگیلویه از آب این رودخانه حق و سهم دارند و با توجه به اثر سازنده این رودخانه و سد آبریز در زندگی مردم کهگیلویه از جهت کشاورزی و تولید برق و ... سخت به آن نیازمندند. این سد میتواند زندگی مردم کهگیلویه را دگرگون نماید و بهبود بخشد، چون مهمترین راه نجات مردم این منطقه از بحران کمبودها احداث این سد است و گرنه همواره در بن بست اقتصادی خواهند ماند. پس بهتر آن است همانگونه که مردم شریف خوزستان سالهاست که از آب سد مارون بهره میبرند، همیاری و همکاری نمایند تا مردم کهگیلویه هم از مزایای سد آبریز رود مارون بهرهمند شوند و با این همنوایی و همیاری، انصاف و نیکی را در حق مردم کهگیلویه رعایت کنند و پاس بدارند.
به امید همدلی و همیاری بهتر و بیشتر.
محمود منطقیان ۱۴۰۱/۶/۹
نکته نخست این است که ما و مردم خوزستان، همه انسانیم و دارای نیازهای مشترک و حق زیستن و از سویی با مردم خوزستان هموطن و همسایه و بیشتر همتبار هستیم و بایسته و شایسته است که درد و نیاز هم را درک کنیم و با همدلی و همیاری بار از دوش هم برداریم و این گونه نباشد که جمعی بخواهند همه چیز در انحصار خودشان باشد و دیگران تنها تماشا کنند. این دور از انصاف و آیین انسانی و حقوق شهروندی است. به فرموده جناب حافظ:
سخن درست بگویم،نمی توانم دید
که مَی خورند حریفان و من نظاره کنم
نکته دوم، در اینجاست که رودخانه مارون پیش از خوزستان، از میان شهرستان کهگیلویه میگذرد و سپس وارد دشتهای وسیع خوزستان میشود و به همین دلیل این مردم حق بهرهداری از آن را دارند. آیا این انصاف است که بالادستیها از آب این رودخانه بیبهره بمانند و استفاده از آن تنها در انحصار پاییندستیها باشد؟
به نظر میرسد که این رویه و انتطار خلاف عقل و عرف رایج است. همیشه اصل بر این بوده است که نخست بالادستیها از آب رودخانه و یا چشمهها استفاده میکردند و پس از آن نوبت به پاییندستیها میرسید ولی اکنون گویا رسم وارونه شده و پاییندستیها میگویند بالادستیها حق بهرهبرداری از آب مارون را ندارند که این خواسته خلاف خرد و عرف معمول است. ما از عزیزان خوزستانی این انتظار را نداریم که بخواهند هموطنان کهگیلویهای خود را از مزایای رودخانه مارون و سد آبریز که حق برداشت آب از آن را دارند و از مراجع قانونی این حق را گرفتهاند، محروم نمایند.
نکته سوم این است که مدتی است در کشور ما بر اختلافات قومی و استانی و منطقهای دمیده میشود و زمینهای پدید آمده که هموطنان عزیز ما به بهانه آب و یا موارد دیگر رو در روی هم بایستند و منافع یکدیگر را نادیده بگیرند. اینگونه حرکتها و اقدامها هم با اخلاق انسانی و هم با حقوق شهروندی ناسازگار است و به صلاح مردم و جامعه ایران نیست و همه باید مراقب باشیم که دستهای اختلافافکن را پس بزنیم و حق شهروندی را برای همگان پاس بداریم. در چنین مواردی نیاز به اختلاف و طنابکشی و زورآزمایی نیست. بلکه عقل و عرف و قانون میتواند راه حل درست را نشان دهد. ما به مردم شریف خوزستان که مهد دلیری، استواری، جوانمردی و مهماننوازی هستند افتخار میکنیم و خود را با آنها اهل یک خانه و همدل و همراه میدانیم، اما از خوزستانی با مرام این انتظار را داریم که به زندگی و حقوق هممیهنان خود در کهگیلویه هم توجه کنند و بپذیرند که این اهالی هم حق برداشت و بهرهبرداری از آب رودخانهای را دارند که از میان مُلک و دیار آنها میگذرد. انتظارمان از آنها این است که آنچه را برای خود میخواهند برای مردم کهگیلویه که همنوع و هموطن آنها هستند هم بخواهند و این دور از انصاف و انتظار است که حق روشن مردم کهگیلویه را نادیده گیرند و قلم رد برآن بکشند. هرچند می دانیم که بیشتر خوزستانیهای اصیل و با مرام با این روش همراه و هم صدا نیستند. پس بیاییم به جای اختلاف، راه همدلی و برادری را در پیش گیریم و حق یکدیگر را پاس بداریم که آب موهبتی طبیعی و همگانی است و خدا و طبیعت تا کنون آن را از کسی دریغ نکرده است.
نکته چهارم، باید دانست که مردم کهگیلویه از آب این رودخانه حق و سهم دارند و با توجه به اثر سازنده این رودخانه و سد آبریز در زندگی مردم کهگیلویه از جهت کشاورزی و تولید برق و ... سخت به آن نیازمندند. این سد میتواند زندگی مردم کهگیلویه را دگرگون نماید و بهبود بخشد، چون مهمترین راه نجات مردم این منطقه از بحران کمبودها احداث این سد است و گرنه همواره در بن بست اقتصادی خواهند ماند. پس بهتر آن است همانگونه که مردم شریف خوزستان سالهاست که از آب سد مارون بهره میبرند، همیاری و همکاری نمایند تا مردم کهگیلویه هم از مزایای سد آبریز رود مارون بهرهمند شوند و با این همنوایی و همیاری، انصاف و نیکی را در حق مردم کهگیلویه رعایت کنند و پاس بدارند.
به امید همدلی و همیاری بهتر و بیشتر.
محمود منطقیان ۱۴۰۱/۶/۹