در ضرورت یا عدم ضرورت گفتوگو مناقشه پایانناپذیری وجود دارد؛ برخی از فعالان، گفتوگو را حلقه مفقوده توسعه میدانند و برخی دیگر بر لزوم فراهم بودن بسترهای گفتوگو تأکید دارند.
محمود منطقیان بعد از مراسم تشییع و خاکسپاری مطلبی در اختیار پایگاه خبری کبنانیوز قرار داده که از نظر خوانندگان میگذرد. منطقیان در این نامه نوشت: «دوستان بدانند گر چه مدتی در کار سیاست، بین ما اختلاف و جدایی افتاد و بنده تقصیر همه آنچه را که پیش آمد برعهده میگیرم و میپذیرم و استاد لاهوتی را مبرا میدانم، اما هرگز پیوند ...
ما به مردم شریف خوزستان که مهد دلیری، استواری، جوانمردی و مهماننوازی هستند افتخار میکنیم و خود را با آنها اهل یک خانه و همدل و همراه میدانیم، اما از خوزستانی با مرام این انتظار را داریم که به زندگی و حقوق هممیهنان خود در کهگیلویه هم توجه کنند و بپذیرند که این اهالی هم حق برداشت و بهرهبرداری از آب رودخانهای را دارند ...
آز مایه همه بدیها و تلخکامیها است. دیو آز سیری ناپذیراست و اگر انسان او را مهار نکند و آزاد و رها گذارد همه جهان را به کام خود میکشد و اشتهایش روز افزون وسیری ناپذیر است.
تاجگردون اهل عمل بود و در حوزه اقتصادی و عمرانی و آبادانی وبرنامه ریزی در دو دور گذشته خودش را کاملاً نشان داد و بری از نقدهم نیست اما بایدپرسید دراین سالها طیف توکلی و زاکانی جز دشمن تراشی و اتهام بستن به این وآن برای ایران چه کردهاند؟
عالیتهای انتخاباتی روند موفقی داشت ولی رد صلاحیت فرصت را از من گرفت ولی چون دستگاههای نظارتی امیدواری دادند بر این باور بودم که ۱۱ بهمن تأیید میشوم ولی رد مجدد ضربه اساسی را زد و متاسفانه بخش قابل توجهی از حامیان جدی که افراد با نفوذی بودند به دو کاندیدای مطرح در کهگیلویه پیوستند.
کی عطاء طاهری به همگان آموخت که زندگی عشق است ودیده گشودن وپیش رفتن و بادیگران پیوندداشتن وشمع محفل بودن وآموختن وآموختن ودرعین حال خودبودن ورنگ محیط نپذیرفتن و جان و روان را به نیکی آراستن وبه بدیهای زمانه دل ودست نیالودن.
جوامعی که درآنها حاکمانشان، رشد نخبگان را تهدیدی برای موقعیت خود میبینند و از حضور نخبگان علمی و فرهنگی درسطوح بالای قدرت هراس دارند و کم مایگان را برجای بلندپایگان علمی وفکری مینشانند تاخود آسوده و راحت و ماندگار حکومت کنند، همیشه با فقر، بیکاری، بزه کاری و آماربالای زندانیان، خشونت و ناامنی فردی و اجتماعی، نبودآزادیهای ...
با وجود همه تغییرات رفتاری موحد ولی ادبیات و شخصیت وی هنوز هم رگههای قویای از موحد دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد با خود به همراه دارد و رسانهها تنها زمانی میتوانند به کمک وی بیایند که موحد چیزی برای دفاع کردن داشته باشد. بخش زیادی از پیروزی موحد نه نتیجه عملکرد گذشته موحد که ناشی از عصبانیت شدید مردم از رفتارها و ناسیاسی ...
در این دوره احتمال وحدت اصلاح طلبان کهگیلویه بر روی یک فرد وجود دارد و زمینه هم کم کم دارد، فراهم می شود، بنده هم بسیار مشتاق هستم که چنین وحدتی ان شاء الله اتفاق بیفتد. اینکه بگویم هنوز قدمی ما برداشته باشیم، بر نداشتیم و گفتوگویی صورت نگرفته است ولی زمینه موجود است و امکانش هست.
نمیتوانیم با رفتارهای کارشناسی نشده و از نیروهای ضعیف استفاده کنیم، استفاده از نیروهای ناتوان و تاکید صرف بر نیروهای صرفاً سیاسی که تخصص نداشته باشند اینها لطمههای زیادی را به جریان اصلاحات می زند، باید از نیروهای موجود در مرکز کشور که فرزند منطقه هستند و در پستهای کلان هستند بهره ببریم، آنها را شناسایی کنیم، وقت هم ...
در جنگ و دعواهای درون حزبی خود با عناوین پر طمطراق، اصلاح طلب و مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی و نحلههای نو ظهور و بی محتوا با شمشیر قومیت گرایی و تعصب و یورش بردن به جمعی و گروهی بر پیکر نحیف سادات وهمه مردم این استان زخم نزنید. اگر این تعصبات کور وحزبی شما نبود امروز سوء مدیریت در استان ما در لایه های مختلف به یک بیماری ...
در این میدان پای مردی لغزیده است که مردم همواره به چشم انسانی ارجمند و آزاده و صاحب اندیشه و عمل سازنده به اونگریسته اند و هرگز باور نداشته اندونمی پسندیده اندکه حادثه ای غم انگیز و ناخواسته ونامناسب با شان وشخصیت او دامنش را بگیرد وپایش از جایگاه خدمتگزاری ملک و ملت به گوشه زندان وبازخواست کشیده شود.
اگردر رأس قدرت قراربگیری انتظارداری که همه از روش و راهت پیروی کنند و ابزارهایی بی اراده در دست و اختیار تو باشند و انتظار نقد و اندیشه آزاد و مستقل از دیگران را نداری و در سیاست روش دیکتاتوری و تک صدایی را میپسندی و اعمال میکنی و دوست داری تنها افکار و رفتار خودت الگوی جامعه و دیگران باشد.
آیا آنچه نتیجه سکوتتان شد از آنچه که نخواستی بشود در کامتان شیرینتر آمده که هنوزهم ازکرده خود نادم نیستی؟؟! پس احترام به اجماع و مردم سالاری در کجای کارتان تبلور و تجلی یافته که هنوز هم مدعی آن هستی اما بر همگان ناپید است.
دلیلی برای رد صلاحیت ما (منطقیان و لاهوتی) نداشتند، جز به نظر میرسد فشارهای سیاسی-محلی باعث رد صلاحیت ما شدند، این فشارها تنها از ناحیه خود شورای نگهبان نبود، یکسری نهادها و شخصیتهای وابسته به اصولگرا در واقع باعث شدند ما را رد صلاحیت کنند، یعنی عواملی که مربوط به جریان اصولگرا بودند، باعث رد صلاحیت ما شدند.
آدمهایی که برای به دست آوردن پُست و موقعیت جوش میزنند و باهر گروه و کسی وارد معامله میشوند و یا اهل پرخاش و خشونت و تهاجم و خود رأی اند و برای به دست آوردن امتیازی حاضرند کفش یک رقیب سیاسی و فکری را هم واکس بزنند، اصلاح طلب نیستند. اصلاح طلب اصیل فکر و مشی اصلاح طلبی دارد و راهش را در همه مقاطع خوب و درست بلداست.