تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۴
کد مطلب : ۴۱۵۱۲۲
تحلیلی بر اوضاع آشفته اصولگرایی در گچساران و باشت؛
با تیر و کمان یا برنو نمیتوان به مصاف موشک بالستیک رفت
محمد کاظمی
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
دیگر از عهد تیر و کمان عبور کردهایم ٬ با برنو نمیتوان با موشک بالستیک و جنگنده مقابله کرد.
بعد از شکست جریان اصولگرایی در دو دوره انتخابات گذشته آنهم با افزایش رأی دو برابری رقیب در هر دوره به نظر میرسید صاحبنظران و بزرگان جریان اصولگرایی به اشتباهات خود در رویکردها پی برده و تغییر رویه بدهند و برای آینده جریان با افکار نو ٬ برنامه جدید و دقیق و مطابق نیازهای روز جامعه وارد کارزار انتخابات شوند کما آنکه به گفته دکتر حداد عادل قرار است در تهران بیست نفر از سی نفر کاندید اصولگرا جوان و با رشته اقتصاد باشند. در این بین قاطبه مردم بخصوص جوانان که از وضعیت موجود در حوزه انتخابیه گچساران و باشت سرخورده و ناراحت و از عملکرد آقای تاجگردون ناراضی بودند امید داشتند که با چرخش رویکرد در جریان اصولگرایی و با الگو گرفتن از شکستها بدلیل اجرای روشهای تکراری در سالهای گذشته ٬ در دوره جدید با آوردن نیروهای جوانتر و تحصیل کرده و صاحبنظر در عرصه ملی بتوانند مسیر جدید و امیدوار کنندهای باز کنند و رقابت را برای رقیب دشوار و پیروزی را با قاطعیت بر رقیب تحمیل کنند. همگان میدانیم و میتوان گفت که کاندیداهای جوانتر و صاحبنظر و با برنامه در جریان اصولگرایی وجود داشتند که میتوانستند سرنوشت ساز باشند و امید را به جبهه اصولگرایان تزریق کنند.
افرادی همچون دکتر زراعت کیش و دکتر پاکدل که یکی در علم اقتصاد و در عرصه ملی صاحبنظر بود و کارشناس و تحلیلگر اقتصادی و مسائل مربوط به اشتغال بود و دیگری در علم مدیریت و بر اساس تجربه سالهای مدیریت توانمند اجرایی در عرصه ملی حرف برای گفتن داشت. آقای پاکدل که بدلیل فضای فکری افراد صاحب نفوذ در جریان از کاندیداتوری استعفا داد و وارد کارزار انتخابات نشدند ولی دکتر زراعت کیش که میتوانست برگ برنده اصولگرایان در انتخابات باشد حضور داشت و خیل عظیم جوانان ٬ نخبگان و مردم رنج کشیده منتظر و امیدوار به حضور و حمایت همه جانبه جبهه اصولگرایی از این استاد اقتصاد و اشتغال و تحلیلگر سیاسی ملی بودند و از آن طرف اتاق فکر رقیب هم از این موضوع هراسان بود که جبهه اصولگرایان کاندیدای جدید و جوان و صاحبنظر در عرصه ملی همچون زراعت کیش را معرفی کند. اما یک واقعیت در جبهه اصولگرایان وجود دارد و آن این است که افراد صاحب نفوذ و تصمیم گیر در بدنه این جریان وجود دارد که تاریخ و تجربه شکستها نشان میدهد تصمیمات آنها برای انتخاب کاندیدا بر مبنای عقلانیت و شایسته سالاری و مطابق نیازها و واقعیات روز جامعه نیست و تفکری واپسگرا و مصر به سیاق ماضی.
یعنی ملاکشان برای انتخاب کاندیدا فقط دوستی و رفاقت قدیمی با کاندیدای خاص و نسبت فامیلی یا قومیتی با کاندیداها و گره زدن همه تصمیمات به مسائل قومیتی. و از همه مهمتر باید کاندیداهای مورد نظرشان حداقل سابقه یک دور حمایت از آقای تاجگردون را داشته باشد. این افراد از یک موضوع مهم غافل ماندهاند یعنی اینکه تجربه نشان میدهد گره زدن تصمیمات در حوزه انتخابیه گچساران و باشت به مسائل قومیتی سم است و رقیب در بهره برداری از این موضوع استاد است. چیزیکه جریان انقلابی و اصولگرایی نیازمند آن است وجود رهبری است که به افراد صاحب نفوذ و تند رو جریان بگوید ٬ دیگر از عهد تیر و کمان عبور کردهایم با برنو نمیتوان با موشک بالستیک و جنگنده مقابله کرد. باید گفت اصولگرایی در گچساران و باشت نیازمند بازسازی و قدرت بازدارندگی و نوسازی افکار و برنامهها و از همه مهمتر فرمانده توانمند و مسلط به مسائل است.
باید گفت جریانی که دم از مبارزه با قومیت گرایی و نخبه کشی میزند و عیب جویی از رقیب در این زمینه میکند نباید خودش در عمل هم مبنای انتخابش قومیت باشد و هم نخبگان و شایستگانش را به انزوا بکشاند و سرکوب کند. چنین تفکر و جریانی راهی به جایی نخواهد برد و مردم به چنین افکار و رویکردی اعتماد نخواهند کرد. و دوران سیاست یک بام و دو هوا گذشته است. گفته امروز را باید گواه گرفت برای فردا. دیدیم که در همین مدت اعلام نظر مشکوک و غیره منطقی انتخاب کاندید جریان اصولگرایی چقدر رقیب از نتیجه خوشحال شد و چه موجی به سمت رقیب کشانده شد. و از هم اکنون فضای انتخابات به نفع رقیب رقم خورده است و به گفته بسیاری از ناظران با این اشتباه بزرگ چهار پنج نفر به اصطلاح اصولگرا ٬ شرایط شکست مجدد اصولگرایان فراهم شده است و جوانان و مردم رنج کشیده به جریان اصولگرایی هنوز اعتماد نکردهاند و ساکت ماندهاند. به نظر میرسد دوران اصولگرایی چند نفره به اتمام رسیده باشد. و نیاز به دگردیسی اساسی در بدنه اصولگرایی محسوس باشد. امید و انتظار طرف مقابل بجایی رسیده که میگوید انتظار رأی هشتاد هزارتایی دارم و قطعاً پیروز انتخاباتم. پس بدانید و بدانیم که دیگر از عهد تیر و کمان عبور کردهایم و با برنو نمیتوان مقابل موشک بالستیک و جنگنده ایستاد.
...................
محمد کاظمی
بعد از شکست جریان اصولگرایی در دو دوره انتخابات گذشته آنهم با افزایش رأی دو برابری رقیب در هر دوره به نظر میرسید صاحبنظران و بزرگان جریان اصولگرایی به اشتباهات خود در رویکردها پی برده و تغییر رویه بدهند و برای آینده جریان با افکار نو ٬ برنامه جدید و دقیق و مطابق نیازهای روز جامعه وارد کارزار انتخابات شوند کما آنکه به گفته دکتر حداد عادل قرار است در تهران بیست نفر از سی نفر کاندید اصولگرا جوان و با رشته اقتصاد باشند. در این بین قاطبه مردم بخصوص جوانان که از وضعیت موجود در حوزه انتخابیه گچساران و باشت سرخورده و ناراحت و از عملکرد آقای تاجگردون ناراضی بودند امید داشتند که با چرخش رویکرد در جریان اصولگرایی و با الگو گرفتن از شکستها بدلیل اجرای روشهای تکراری در سالهای گذشته ٬ در دوره جدید با آوردن نیروهای جوانتر و تحصیل کرده و صاحبنظر در عرصه ملی بتوانند مسیر جدید و امیدوار کنندهای باز کنند و رقابت را برای رقیب دشوار و پیروزی را با قاطعیت بر رقیب تحمیل کنند. همگان میدانیم و میتوان گفت که کاندیداهای جوانتر و صاحبنظر و با برنامه در جریان اصولگرایی وجود داشتند که میتوانستند سرنوشت ساز باشند و امید را به جبهه اصولگرایان تزریق کنند.
افرادی همچون دکتر زراعت کیش و دکتر پاکدل که یکی در علم اقتصاد و در عرصه ملی صاحبنظر بود و کارشناس و تحلیلگر اقتصادی و مسائل مربوط به اشتغال بود و دیگری در علم مدیریت و بر اساس تجربه سالهای مدیریت توانمند اجرایی در عرصه ملی حرف برای گفتن داشت. آقای پاکدل که بدلیل فضای فکری افراد صاحب نفوذ در جریان از کاندیداتوری استعفا داد و وارد کارزار انتخابات نشدند ولی دکتر زراعت کیش که میتوانست برگ برنده اصولگرایان در انتخابات باشد حضور داشت و خیل عظیم جوانان ٬ نخبگان و مردم رنج کشیده منتظر و امیدوار به حضور و حمایت همه جانبه جبهه اصولگرایی از این استاد اقتصاد و اشتغال و تحلیلگر سیاسی ملی بودند و از آن طرف اتاق فکر رقیب هم از این موضوع هراسان بود که جبهه اصولگرایان کاندیدای جدید و جوان و صاحبنظر در عرصه ملی همچون زراعت کیش را معرفی کند. اما یک واقعیت در جبهه اصولگرایان وجود دارد و آن این است که افراد صاحب نفوذ و تصمیم گیر در بدنه این جریان وجود دارد که تاریخ و تجربه شکستها نشان میدهد تصمیمات آنها برای انتخاب کاندیدا بر مبنای عقلانیت و شایسته سالاری و مطابق نیازها و واقعیات روز جامعه نیست و تفکری واپسگرا و مصر به سیاق ماضی.
یعنی ملاکشان برای انتخاب کاندیدا فقط دوستی و رفاقت قدیمی با کاندیدای خاص و نسبت فامیلی یا قومیتی با کاندیداها و گره زدن همه تصمیمات به مسائل قومیتی. و از همه مهمتر باید کاندیداهای مورد نظرشان حداقل سابقه یک دور حمایت از آقای تاجگردون را داشته باشد. این افراد از یک موضوع مهم غافل ماندهاند یعنی اینکه تجربه نشان میدهد گره زدن تصمیمات در حوزه انتخابیه گچساران و باشت به مسائل قومیتی سم است و رقیب در بهره برداری از این موضوع استاد است. چیزیکه جریان انقلابی و اصولگرایی نیازمند آن است وجود رهبری است که به افراد صاحب نفوذ و تند رو جریان بگوید ٬ دیگر از عهد تیر و کمان عبور کردهایم با برنو نمیتوان با موشک بالستیک و جنگنده مقابله کرد. باید گفت اصولگرایی در گچساران و باشت نیازمند بازسازی و قدرت بازدارندگی و نوسازی افکار و برنامهها و از همه مهمتر فرمانده توانمند و مسلط به مسائل است.
باید گفت جریانی که دم از مبارزه با قومیت گرایی و نخبه کشی میزند و عیب جویی از رقیب در این زمینه میکند نباید خودش در عمل هم مبنای انتخابش قومیت باشد و هم نخبگان و شایستگانش را به انزوا بکشاند و سرکوب کند. چنین تفکر و جریانی راهی به جایی نخواهد برد و مردم به چنین افکار و رویکردی اعتماد نخواهند کرد. و دوران سیاست یک بام و دو هوا گذشته است. گفته امروز را باید گواه گرفت برای فردا. دیدیم که در همین مدت اعلام نظر مشکوک و غیره منطقی انتخاب کاندید جریان اصولگرایی چقدر رقیب از نتیجه خوشحال شد و چه موجی به سمت رقیب کشانده شد. و از هم اکنون فضای انتخابات به نفع رقیب رقم خورده است و به گفته بسیاری از ناظران با این اشتباه بزرگ چهار پنج نفر به اصطلاح اصولگرا ٬ شرایط شکست مجدد اصولگرایان فراهم شده است و جوانان و مردم رنج کشیده به جریان اصولگرایی هنوز اعتماد نکردهاند و ساکت ماندهاند. به نظر میرسد دوران اصولگرایی چند نفره به اتمام رسیده باشد. و نیاز به دگردیسی اساسی در بدنه اصولگرایی محسوس باشد. امید و انتظار طرف مقابل بجایی رسیده که میگوید انتظار رأی هشتاد هزارتایی دارم و قطعاً پیروز انتخاباتم. پس بدانید و بدانیم که دیگر از عهد تیر و کمان عبور کردهایم و با برنو نمیتوان مقابل موشک بالستیک و جنگنده ایستاد.
...................
محمد کاظمی